http://mehrangoli64.ParsiBlog.com | ||
مشکل نا شکری مردم هست و عادت کردند بنالند بدون درد اگه الانو با دهه هفتاد یا شصت مقایسه کنید میبیند امکانات از این هم کمتر بود و لی نا سپاسی نبود سلام به همه دوستان
سوالی مدتها ذهن منو به خودش مشغول کرده بهمین خاطر تو گروپ مطرح می کنم تا هر کی هر نظر و جوابی داره مطرح کنه. نمی دونم برای شما هم این سوال مطرح شده یا نه . به هر حال من چه تو تهران چه تو شهر خودمون(آخه من تهران داشجو هستم)چه تو مهمونیا چه تو تاکسی چه تو مترو چه تو خیاباون خلاصه هر جائی باشه می بینیم که ملت خیلی می نالن خیلی گله می کنن که نداریم و وضع خرابه و وضع بده و از اینجور حرفا. اما وقتی میریم مغازه ها رو می بینی می بینی مغازه ها پر آدمه از میادین تره و بار بگیرین تا رستورانا شیرینی فروشیا وقتی هم مسافرت می ریم می بینیم همه وسائل پره از اتوبوس که ارزونترینه بگیرین تا قطار تا هواپیما که الان مثلا بلیط هواپیما از شهرمون تا تهران شده 97500 که بازم همیشه هواپیماها پره دم دمای عید که میشه همه مغازه ها از مغازه های خوراکی بگیر تا پوشاک و ... همه غلغله است. دم مهر و اول سال که میشه باز لباس فروشیا و کفش فروشیا و لوازم التحریریا غلغلس. من نمی دونم کدومو باور کنم اون اعتراضات و گله ها رو یا این خریدهای فراوان و پر بودن مغازه ها؟؟؟!!! به نظر شما مشکل از کجاست؟؟؟!!! مثلا همین چند وقت پیش با یکی از رفقا در این مورد صحبت می کردیم می گفت تو میدون تره بار تهران(میدون معمولا قشر متوسط و متوسط به پائین جامعه میرن اونجا نه قشر مرفهین) بادمجان شده بود کیلو 2200 اما بازم میدیدیم ملت کیلو کیلو دارن می خرن تازه بادمجونی که کالای ضروری نیست و اگه نباشه اتفاقی نمیفته چه رسه به گوشت و پیاز و برنج و سایر اقلام ضروری. یا مثلا تو شهر خودمون الان واقعا خیلی کم خونه پیدا میشه که حداقل یه دونه اسپلیت نداشته باشه خیلی از خونه ها که دو تا و سه تا و 4 تا دارن. البته نمی گم اسپلیت ضروری نیست نه واقعا برای شهر ما اسپلیت خیلی ضروریه چون شهر ما تابستان فوق العاده گرم است اما خوب همین اسپلیت هم 600 700 تومن حداقل قیمتشه پس ملت دارن برن سانترال بخرن. یا مثلا یکی از اساتید بنده تعریف می کرد می گفت الان توت فرنگی نزدیک خونه ما کیلو 9 هزار تومنه. اما من هر روز که میام دانشگاه می بینم دوباره مغازه دار توت فرنگی آورده خوب این یعنی چی!؟ یعنی مردم میان توت کیلو 9 تومنی رو می خرن و تموم میشه که دوباره فردا میاره. در صورتی که توت فرنگی به هیچ وجه کالای ضروری نیست که اگر نخریم زندگی و وضع خورد و خوراک مختل شود. در مجموع به نظر شما علت این امر چی می تونه باشه؟؟؟!!! از طرفی اعتراضات گسترده و از طرفی این اوضاع بازار. البته من نمی خوام اینو منکر بشم که عده ای واقعا ندارن واقعا فقیرن. اما نه در این حد [ دوشنبه 91/3/8 ] [ 9:24 عصر ] [ مهران گلی ]
[ دلگویه های شما () ]
پسرک در بسترش دراز کشیده بود طوری که معلوم نبود خواب است یا بیدار. [ دوشنبه 91/3/8 ] [ 9:21 عصر ] [ مهران گلی ]
[ دلگویه های شما () ]
آیتالله خسروشاهی به ذکر خاطرهای از بیماری آیتالله بهجت در حوزه علمیه نجف و مواجهه جالب وی با یک پرستار زن مسیحی در بغداد پرداخت. [ دوشنبه 91/3/8 ] [ 9:11 عصر ] [ مهران گلی ]
[ دلگویه های شما () ]
پایگاه اطلاع رسانی حج وابسته به بعثه مقام معظم رهبری منتشر کرد: تصویری از درون ضریح مقدس حضرت امام هادی وامام حسن عسکری علیهما السلام قبل از بازسازی اخیر است. در این تصویر قبری که به صورت تکی قرار دارد، مزار حکیمه خاتون و سه قبر دیگر به ترتیب از چپ به راست یا پایین به بالا متعلق به امام علی النقی (علیه السلام)، امام حسن عسکری (علیه السلام) و نرجس خاتون، مادر امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) است؛ ![]() [ دوشنبه 91/3/8 ] [ 8:44 عصر ] [ مهران گلی ]
[ دلگویه های شما () ]
[ دوشنبه 91/3/8 ] [ 4:59 عصر ] [ مهران گلی ]
[ دلگویه های شما () ]
نوشتار زیر خاطره ای از سید آزادگان مرحوم حجتالاسلام و المسلمین سیدعلیاکبر ابوترابی، برگرفته از کتاب حماسههای ناگفته ـ صفحه90 -88است.
در اسارت، اذان گفتن با صدای بلند ممنوع بود. ما در آنجا اذان میگفتیم، اما به گونهای که دشمن نفهمد. روزی جوان هفده ساله ضعیف و نحیفی، موقع نماز صبح بلند شد و اذان گفت. ناگهان مأمور بعثی آمد و گفت: «چیه؟ اذان میگویی؟ بیا جلو»! یکی از برادران اسدآبادی دید که اگر این مؤذن جوان ضعیف و نحیف، زیر شکنجه برود معلوم نیست سالم بیرون بیاید، پرید پشت پنجره و به نگهبان عراقی گفت: «چیه؟ من اذان گفتم نه او».آن بعثی گفت: «او اذان گفت». [ شنبه 91/3/6 ] [ 9:3 صبح ] [ مهران گلی ]
[ دلگویه های شما () ]
به گزارش جهان، روزی یحیی بن اکثم در مجلس واثق خلیفه عباسی که جمعی از علماء و فقها حضور داشتند، سؤال کرد که چه کسی سر حضرت آدم (ع) را هنگامی که حج به جا آورد، تراشید؟ [ شنبه 91/3/6 ] [ 8:10 صبح ] [ مهران گلی ]
[ دلگویه های شما () ]
به گزارش افکارنیوز، مهر در نظر دارد هر هفته با استفاده از تفاسیر قرآن به ویژه تفسیر آیت الله جوادی آملی نکات کلیدی و راهگشای هر سوره از قرآن را از ابتدای سوره فاتحة الکتاب به دوستداران قرآن ارائه دهد که نخستین شماره از این گزارش به آیه «بسم الله الرحمن الرحیم» میپردازد: [ چهارشنبه 91/3/3 ] [ 9:42 صبح ] [ مهران گلی ]
[ دلگویه های شما () ]
امام هادى علیه السلام :
مَن یَزرَع خَیرا یَحصُد غِبطَةً و مَن یَزرَع شَرّا یَحصُد نَدامَةً ؛ هر که بذر خوبى بکارد ، شادمانى بدرود و هر که تخم بدى بیفشاند ، پشیمانى میدرود .
بحار الأنوار ، ج 78 ، ص 373 .
[ سه شنبه 91/3/2 ] [ 4:59 عصر ] [ مهران گلی ]
[ دلگویه های شما () ]
شعبده بازی از هند نزد متوکل آمد، تردستی های عجیبی از خود نشان داد که متوکل حیران گردید، متوکل که از هر فرصتی می خواست بر ضد امام هادی (علیه السلام) استفاده کند، به شعبده باز گفت : اگر طوری کنی در مجلسی عمومی ، حضرت هادی (علیه السلام) را شرمنده کنی ، هزار اشرفی به تو جایزه می دهم . شعبده باز گفت : سفره غذا را پهن کن و قدری نان تازه نازک در سفره بگذار، و مراکنار آن حضرت بنشان ، به تو قول می دهم که حضرت هادی (علیه السلام) را نزد حاضران ، سرافکنده و شرمنده سازم .
[ سه شنبه 91/3/2 ] [ 4:56 عصر ] [ مهران گلی ]
[ دلگویه های شما () ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |