ابزار وبلاگ

جامعه ایرانی وخارجی - شهرستان بجنورد

http://mehrangoli64.ParsiBlog.com
 
لینک های مفید
Online User

به گزارش جهان به نقل از مشرق، برخی مدارس به دلیل برخورداری از عناوینی چون "نمونه مردمی"، "نمونه دولتی" و "مدرسه قرآنی" و برخی دیگر به خاطر نحوه آموزش و برخی هم به خاطر حضور کادر آموزشی مجرب، دارای متقاضیان خاص خود هستند که اصرار دارند فرزندانشان در این گونه مراکز آموزشی تحصیل کنند.

 
در این میان، مدارس غیر انتفاعی که این روزها به دلیل عدم نگرش مثبت خانواده ها به این پسوند، بیشتر تحت عنوان مدارس غیر دولتی فعالیت می کنند، در رقابت تنگاتنگ با یکدیگر و حتی مدارس دولتی اقدام به تبلیغات گسترده می کنند که البته گاهی در تبلیغات خود از موضوعاتی استفاده می کنند که هیچ سنخیتی با نظام تعلیم و تربیت در نظام اسلامی ندارد.

 
طی چند سال گذشته بارها کارشناسان علوم تربیتی و امور مذهبی و حتی مسئولان فرهنگی نسبت به آموزش مخفیانه رقص در مهدکودک ها هشدار داده بودند که کسی این موضوع را با جدیت پیگیری نکرد و امروز این مسأله به جزء لاینفک سیستم آموزشی مدرسه ها و پیش دبستانی ها تبدیل شده است.

 
در روزهای اخیر در منطقه 2 تهران جزواتی تبلیغاتی برای معرفی مدارس غیر دولتی توزیع شده که یکی از مدارس ابتدایی غیر انتفاعی برای جذب دانش آموز، برگزاری کلاس های ایروبیک [ورزش همراه با رقص و موسیقی] برای دبستانی ها و پیش دبستانی ها در کنار تدریس و تحصیل را تبلیغ کرده است!



در سعادت آباد نیز بروشورهایی در سطح گسترده از سوی یک مجتمع آموزشی پسرانه – دخترانه به اصطلاح درجه یک و با مجوز اداره آموزش و پرورش منطقه 2 توزیع شده که در معرفی برنامه های آموزشی و غیر آموزشی آن برای مقاطع پیش دبستانی تا دبیرستان و هنرستان از عبارت "پارتی تایم"! استفاده شده که نشانگر برپایی محافلی ویژه غیر از جشن هایی است که به مناسبت ها و اعیاد گوناگون برگزار می شود.

 
با توجه به توسعه مدارس غیر انتفاعی و سرمایه گذاری جریانات انحرافی برای ورود به عرصه تعلیم و تربیت برای ترویج افکار و اعتقاداتشان، نظارت بر فعالیت های آموزشی و غیر آموزشی این مدارس برای جلوگیری از خسارات جبران ناپذیر در آینده، بیش از پیش ضروری به نظر می رسد.


[ چهارشنبه 91/4/21 ] [ 10:4 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

 

فاطمه معتمد آریا

فاطمه معتمدآریا بازیگر سینمای ایران که طی سالهای اخیر با اقدامات و نظرات پرحاشیه خود توانسته بود نظر سینماگران غرب را به خود جلب کند، جایزه «هانری لانگ لوا» فرانسه را دریافت کرد.

مسئولان این جشنواره دلیل خود را برای اعطای این جایزه به بازیگری که در سالهای اخیر، فیلم قابل توجهی را بازی نکرده حفظ ارزش های فرهنگی حرفه بازیگری و تعهد و حفظ حرمت روح هنر سینما دانسته اند !

معتمدآریا پس از دریافت جایزه اش با کنایه گفت: همه ما امشب دلیلی مشترک برای با هم بودن داریم. بی آنکه بیاندیشیم به چه زبانی حرف می زنیم و در کدام کشور زندگی می کنیم و از کجای جهان به اینجا آمده ایم. بی آنکه بگوئیم در سرزمین مان سیاست مداران چه چیز را بین خودشان بده بستان می کنند !!!

وی که چندی قبل مشکل سینمای ایران را نداشتن برخی صحنه های و اتفاقات خاص (!) همچون بوسیدن زن و مرد توسط یکدیگر دانسته بود، بعد از بوسیده شدن توسط مجری مرد مراسم واکنشی جالب از خود نشان می دهد تا ظاهرا تاکید کند، مشکلات سینمای ایران در حال حل شدن است.


[ سه شنبه 91/3/16 ] [ 9:53 صبح ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

 جمعه گذشته بازار حیوانات بندرعباس که هر هفته در سایه کم توجهی مسوولین محیط زیست استان رنگ و روی انواع حیوانات حمایت شده و در خطر انقراض و وحشی و اهلی را به خود می بیند، دچار شوکی قابل توجه شد. سه تن از اهالی تئاتر به نمایندگی از حامیان حیات وحش و دوستداران حیوانات برای اجرای یک نمایش آزمایشی به جمعه بازار رفتند تا توجه نهادهای مسوول را به فروش ممنوعه حیوانات و حیوان ازاری های این بازار جلب کنند…

هرمزگان نیوز نوشت صبح 29 اردیبهشت ماه، اتفاقی افتاد که دهان به دهان در شهر چرخید: "در جمعه بازار کارگزاری آدم فروشی شده”. ماجرای این آدم فروشی آنقدر حساس می شود که برخی رهگذران در این بازار موضوع را به پلیس اطلاع می دهند. پلیس وارد عمل می شود و اقدام به بازداشت عاملین این نمایش مفهومی می کند.

اما محمد سایبانی از فعالان تاتر در هرمزگان در وبلاگ شخصی خود "ماهی بالی” از راز این آدم فروشی پرده بر می دارد:”براده های آدم” نمایشی با اجرای محمد سایبانی و همکاری دو نفر از دوستان به نام های "جواد انصاری زاده” و "محسن کمالی” بود.

محسن کمالی هم در این زمینه می نویسد: «ماجرا از آن جا شروع شد که به پیشنهاد یکی از دوستان تصمیم گرفتیم صبح یک روز جمعه از بازار پرنده فروشان بندرعباس (جمعه بازار) واقع در کوچه‌ی کارگزاری دیدن کنیم تا از وضعیت انواع پرندگان و برخی از حیواناتی که در معرض فروش قرار می گیرند، آگاه شویم.

حقیقتی که اون روز دیدیم بسیار تلخ و تاسف برانگیز بود. حقیقتی که هر روز جمعه در جمعه بازار تکرار خواهد شد. در این بازار شما شاهد خرید و فروش پرندگان وحشی، محلی، زینتی و کارخانه ای در قفس های تنگ و پر ازدحام خواهید بود. شما خرگوش هایی را خواهید دید که در فضایی کوچک و غیرقابل حرکت به هم چسبیده اند و به شدت نفس نفس می زنند و گوساله های 20 روزه ای که از شیر مادر، طبیعی ترین حق هر موجود پستانداری بی نصیب مانده اند و از فرط لاغری می شه دنده های اونا را شمرد.





شما در جمعه بازار روباه های به تله افتاده ای رو خواهید دید که فرسنگ ها از حیات وحش و محیط زندگی شون دور افتاده اند و هیچ معلوم نیست در این بازار پس از فروش چی به سرشون خواهد اومد. و مرغ میناهایی که هزاران کیلومتر رو در شرایطی نامناسب در قفس های شلوغ طی کرده اند تا از پاکستان با چه بیماری هایی به ایران برسند.

در این بازار و دیگر بازارهایی که به خرید و فروش حیوانات می پردازند، به معنای واقعی حیوانات به مثابه کالاهای بی جانی تلقی می شند که از نظر اغلب خریداران و فروشندگان از کوچک ترین حقوق حیاتی بی بهره اند؛ موجوداتی که بیشتر برای سرگرم کردن انسان ها و پر کردن خلوت و تنهایی شون، خریداری میشند.

این حقایق تلخ بهانه ای شد برای اجرای یک پرفرمنس آرت (نمایش) با موضوع فروش انسان در کوچه کارگزاری بندرعباس. پس در روز جمعه 29 اردیبهشت 3 تن از ما به نمایندگی از حامیان حیات وحش و دوستداران حیوانات برای اجرای این نمایش آزمایشی به جمعه بازار رفتیم …»

این هنرمندان اظهار امیدواری می کنند که نیروهای متخصص حفاظت از محیط زیست استان هرمزگان به شکل علنی و یا نامحسوس هر جمعه در این بازار حضور داشته باشند تا از سرمایه های این کشور حفاظت کنند و جانوران وحشی را به زیستگاه طبیعی خود بازگردانند. همچنین با توجه به در خطر بودن حیات وحش جزیره هرمز امیدوارند مدیریت حفاظت از محیط زیست هرمزگان موفق شود مجوز استخدام نیروی جدید را بگیرد تا به عنوان محیط بان به مناطقی مثل جزیره هرمز اعزام کند.

امیدوریم مسوولین محیط زیست هرمزگان وظیفه سازمانی خود را در قبال این معضل چنان عملی کنند که نیازی به اجرای نمایش، جلب توجه برای دیده شدن مسایل واضح و ورود پلیس نباشد!


[ جمعه 91/3/12 ] [ 5:52 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

آغاز طرح تشدید برخورد با بدحجابی در تفرجگاه‌های کوهستانی پایتخت.

1

2

ادامه مطلب...

[ چهارشنبه 91/3/10 ] [ 8:48 صبح ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

اخیراً خبری در تعدادی از سایت ها پیرامون تولد دجال منتشر شده است. حال آن که خبر مذکور صحیح نمی باشد. ابتدا به متن این خبر توجه فرمایید:

درحالیکه چندی پیش به نقل از یکی از دانشمندان دینی کشور خبر باقی ماندن “فقط 5 نشانه ظهور” منتشر شد خبر تولد نوزادی عجیب الخلقه اسرائیل را فراگرفته است .

[تصویر: 1266350057_16936_30f422d258.jpg]

برخی منابع اسرائیلی طی روزهای گذشته دست به انتشار خبری باعنوان تولد “دجال آخرالزمان ” از بدنیا آمدن کودکی عجیب الخلقه در سرزمینهای اشغالی فلسیطنیان خبر میدهند که تنها یک چشم دارد و چشم سمت چپش روی پیشانی اش قرار گرفته و فاقد گودی زیرچشم و بینی است ،دراین اخبار تلاش شده این کودک دجال فتنه گر آخرالزمان معرفی شود .

براساس خبرنگار ما منتشر کنندگان خبر مذکور با معرفی نوزاد مذکور بعنوان یک نوزادیهودی وی را با دجال که در کتب دینی ادیان بزرگ اسلام ،مسیحیت و یهود ازوی بعنوان فتنه گر آخرالزمان یاد شده ،مقایسه میکنند.
این منابع با طرح این سوال که آیا این نوزاد که اکنون با مرگ دست و پنجه نرم میکند همان دجال فتنه گر است؟ ادامه میدهند: دجال پس از رشد و تکامل جسمی مدعی خدایی شده و فتنه گری در جهان را آغاز خواهد کرد .
انتشار خبرمذکور بصورت گسترده ازسرزمینهای اشغالی آغاز و تاکنون بسیاری از کشورهای جهان را دربرگرفته است .
این درحالیست که خبرنگار البرز درپیگیریهای خود به سرنخ هایی برای استفاده ابزاری از این نوزاد ناقص الخلقه دست یافته است .

این پیگیریها حاکیست نوزاد مذکور چندی پیش در چین و ازیک پدر و مادر اهل این کشور بطور ناقص متولد شد.
تولد این کودک منجر به بروز ترس درمیان این خانواده چینی میگرددتااینکه با پیشنهاد قابل توجهی ازسوی یک صهیونیست مواجه میشوند.
این یهودی با پیشنهاد کلانی اقدام به خرید نوزاد مذکور و انتقال وی به اسرائیل مینماید.
کودکی که هم اکنون در برزخ مرگ و زندگی دست وپنجه نرم میکند به ابزاری برای تحقق آرمانهای صهیونیست مبدل شده است.
باتوجه به اعلام تولد دجال درمیان قوم یهود در احادیث شیعی و انتشارگسترده خبر مذکور این امکان برای رژیم صهیونیستی فراهم میشود تا ضمن تثبیت عقاید دینی یهود صهیونیست بر یهودی بودن اراضی فلسطینیان تاکید نمایند.

دجال در عقاید شیعه :

براساس برخی روایات شیعی پیش از ظهور آخرین منجی عالم علائمی طبیعی و غیر طبیعی درجهان رخ خواهد داد که به دو بخش اصلی و فرعی تقسیم بندی شده است .

براساس این روایت علائم فرعی داری تعدد است وهمگی آنها پیش از ظهور باید اتفاق بیفتد ولی تنها بروز یکی از علائم اصلی یا حتمی برای اعلام نزدیکی ظهور منجی کفایت میکند.

علائم حتمی برای ظهور :
1? خروج سفیانی وخسف بیدا : در روایتی از امام علی بن الحسین(ع) مرویست که قیام حضرت قائم حتمی و امر سفیانی نیز حتمی است و تازمانی که سفیانی نیاید حضرت قیام نخواهد کرد.

2? خروج یمانی: امام صادق(ع) دراین باره میفرمایند: سه کس در یک سال و در یک روز قیام می کنند؛ خراسانی و سفیانی و یمانی و در بین این سه پرچم بهترین پرچمها از یمانی است: زیرا پرچمی است که به حق دعوت می کند.

3? صیحه آسمانی: ندایی که ازآسمان شنیده میشود و عالمیان همگی این صدا را خواهند شنید ازجمله علائم حتمی شمرده میشود .امام باقر در روایتی از این نشانه ظهور چنین بیان میفرمایند: صدایی از آسمان شنیده می شود که حق با او (امیر المومنین) و پیروان اوست. در این هنگام قائم ما خروج خواهد کرد.

4? قتل نفس زکیه:قتل نفس زکیه نیز از علائم قطعی ظهور شمرده میشود و براساس روایتی از نبی گرامی اسلام(ص) در شرح علائم ظهور اینگونه نقل میشود که : مهدی ظهور نمی کند تا اینکه نفس زکیه کشته شود.

5? ظهور دجال : براساس همین روایات دجال بعنوان فردی با یک چشم که از گودی معمول زیرچشم برخوردار نبوده و چشم سمت چپش روی پیشانی اش قرارگرفته و دارای شمایل ترسناکی است و…نام برده شده است .

براساس روایات مختلف چهره دجال ناقص ، کور و یک چشمی که و ‏از اصل خلقت یک چشم ندارد به طورى که ‏گودى حدقه‏اش نیست و ادعای خدائی میکند ،چشم چپش در وسط پیشانی او قرار دارد،متولد شده در میان قوم یهود ازجمله ترسیم شده است.

در بیان دیگر مشخصات ظاهری دجال میخوانیم : مردی چاق و سرخ روی است ( در برخی منابع ذکر شده است که لحاظ بزرگی هیکل هیچ انسانی از ابتدای خلقت مانند او وجود نداشته است ) ،موهایش مجعد است،پایش لنگ است، دارای قدرتهای فوق بشری و جادوئی است به نحوی که تصور میشود مرده را زنده میکند و در قحطی مردم را طعام میدهد.

هفتاد هزار ترک ، یهود ، زنا زاده ، خواننده ، نوازنده ، بادیه نشین و زن از او پیروی می کنند به هرخرابه ای برسد می گوید گنج هایت را آشکار کن پس آنچه گنج دارد آشکارمی شود.

طول حکومتش چهل روز است و در این مدت همه را به کفر میکشد
برای نجات از شرش حفظ نمودن سوره کهف قبل از خروجش و در صورت رویت وی خواندن سوره حمد و خانه نشینی و توکل بر خدا توصیه شده است
اما تاکنون برسراین مطلب که آیا دجال یک انسان است یا تعبیری از یک رویداد یا ابزار است تردید وجود داشته است .ازهمین رو دلار آمریکا،تلویزیون ،ماهواره و..ازجمله تعابیری است که از دجال در زمان کنونی نام برده میشود.

اما انتشار خبرتولد این کودک که همزمان ،موضوع درشرف مرگ بودنش نیز درحال نشر است ” انسان ” بودن دجال را میتواند تقویت نماید.

همانگونه که ملاحظه فرمودید، چنان ادعا شده است که کودک مذکور همان دجال آخرالزمان می باشد و اسراییل در تلاش است تا وی را برای ایفای نقشش در آینده زنده نگه دارد. اما آیا این ادعا صحیح است؟

کودکی که در تصویر فوق ملاحظه می فرمایید، مبتلا به یک ناهنجاری شدید تکاملی مغز با نام هولوپروزنسفالی و یک نوع خاص از این بیماری با عنوان سیکلوپیا می باشد. این بیماری یک بیماری بسیار خطرناک و مهلک بوده که باعث عقب ماندگی شدید ذهنی فرد مبتلا شده و منجر به مرگ وی در همان دوره ی کودکی می گردد. به طوری که غالب افراد مبتلا به سیکلوپیا در همان سال اول زندگی می میرند. همان گونه که در تصویر ملاحظه می فرمایید، کودک مذکور اینتوبه بوده و با دستگاه های کمکی، به زور زنده نگه داشته شده است و علیرغم این تمیدات به زودی از بین خواهد رفت.

لازم به ذکر است که کودک مذکور اولین نمونه از افراد مبتلا به این بیماری نبوده و آخرین آن ها نیز نمی باشد. بلکه بیماری هولوپروزنسفالی و به خصوص شدیدترین نوع آن یعنی سیکلوپیا، یکی از بیماری هایی است که در علوم پزشکی به خوبی شناخته شده است.

برای کسب اطلاع بیشتر پیرامون این بیماری می توانید به آدرس های اینترنتی زیر مراجعه فرمایید:

http://en.wikipedia.org/wiki/Cyclopia

http://www.medterms.com//main/art.asp?articlekey=15530

http://www.wisegeek.com/what-is-cyclopia.htm

http://www.lpfch.org/fundraising/news/winter05/research.html

http://www.phreeque.com/parasitic_twins.html

http://www.nurseminerva.co.uk/twins.htm

بنابراین همانگونه که ملاحظه فرمودید، کودک مذکور مبتلا به بیماری سیکلوپیا می باشد و دجال آخرالزمان نیست. برای این امر دلایلی وجود دارند که مهمترین آن ها عبارتند از:

1 – کودک مذکور علیرغم تمهیدات پزشکی انجام شده به زودی خواهد مرد و به سن جوانی و بزرگسالی نمی رسد و نمی تواند نقش دجال را ایفا کند.

2 – مطابق روایات نقل شده از معصومین، عمر دجال بسیار طولانی بوده و وی حتی در زمان قبل از پیامبر اسلام (ص) نیز وجود داشته است. بنابراین این کودک که تاره به دنیا آمده است نمی تواند دجال باشد. (برای بررسی روایات ذکر شده، به مقاله ی فراماسونری: دجال آخرالزمان مراجعه فرمایید.)

3 – کودک مذکور، اولین کودکی نیست که با بیماری مذکور به دنیا آمده است. بنابراین کودکان مشابه با وی که قبل از او به دنیا آمده اند نیز می توانستند کاندید دجال بودن باشند، حال آن که همگی آن ها فوت کرده اند.

4 – علم پزشکی هنوز در زمینه ی علوم اعصاب و نورولوژی بسیار ناتوان است و در حال حاضر توانایی درمان کودکان مبتلا به ناهنجاری های شدید مغزی را ندارد و در آینده ی نزدیک نیز نخواهد داشت. بنابراین نمی تواند کودک مذکور را زنده نگه داشته و پرورش دهد. به همین دلیل احتمال دجال شدن وی منتفی است.

5– کودکی که نمی تواند به خودی خود حتی به راحتی نفس بکشد، چگونه ممکن است بتواند بزرگترین جنایات تاریخ بشر را رقم زند و چگونه می تواند بزرگترین دروغگوی تاریخ باشد؟

6 – کودکی که مبتلا به شدیدترین ناهنجاری تکاملی مغز و بدترین نوع عقب ماندگی ذهنی است و حتی در انجام کارهای روزمره ی زندگی نیز ناتوان است، چگونه می تواند مکارترین موجود تاریخ لقب بگیرد و اکثریت مردم را فریب دهد.

7 – کودکی که از اولین ساعات زندگی در معرض دید عموم است و اخبار مربوط به وی با دقت و وسعت زیاد منتشر می شود، به فرض محال رسیدن به سن بزرگسالی، چگونه می تواند بزرگترین دجال تاریخ باشد. حال آن که همان مردمی که او را از کودکی به عنوان دجال می شناسند، می فهمند که نباید به سخنان وی اعتماد کرد.

دلایل فوق و صدها دلایل دیگر وجود دارند که نشان می دهند که کودک مذکور و کودکان مشابه وی دجال نیستند. عزیزان خواننده ای که قصد دارند با دجال آخرالزمان آشنا شوند، می توانند به مقاله ی « فراماسونری: دجال آخرالزمان » مراجعه فرمایند تا این دروغگوی بزرگ تاریخ را بیشتر بشناسند.

لازم به ذکر است که ممکن است هدف صهیونیست ها از انتشار خبر فوق، گمراه کردن افکار عمومی از دجال اصلی آخرالزمان باشد تا این موجود خبیث بتواند با خیال راحت به فتنه انگیزی ادامه دهد.


[ سه شنبه 91/3/9 ] [ 10:56 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

از گذشته های دور در کشور ما عامل تاثیرگذار در نامگذاری کودکان، اعتقادات مذهبی و محبت ایرانیان نسبت به اهل بیت است و این عامل در گذر ایام همچنان بیشترین تاثیرگذاری را در انتخاب نام نوزادان ایرانی به خود اختصاص می دهد.

علی اکبر محزون، مدیر کل دفتر آمار، اطلاعات جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت احوال در این خصوص می گوید: از زمان آغاز ثبت مشخصات نوزادان در سازمان ثبت احوال تا کنون، همیشه اسامی انبیا، اولیا و اهل بیت علیهم السلام در اولویت بوده اند به طوریکه اولین زنی که درسال 1297 شناسنامه گرفت نامش فاطمه ایرانی بود والان هم فاطمه و زهرا نخستین نامهایی هستند که والدین برای فرزند دخترشان انتخاب می کنند.

به گفته علی اکبر محزون،محمد هم رتبه اول را در میان نامهای پسران به خود اختصاص می دهد و بعد از نام محمد، نام علی و ترکیبات آن مانند امیر علی هستند.

به گفته مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت احوال در سال 90 نیز اسامی امیر علی، ابوالفضل، امیر حسین،علی و محمد پنج نام اول را در میان پسران و اسامی فاطمه، زهرا و ستایش نیز سه نام اول را در میان دختران به خود اختصاص داده اند.

اما جالب است بدانید که سریالهای تلویزیونی هم در نام گذاری بی تاثیر نیستند.محزون در این زمینه می گوید: بعد از اعتقادات مذهبی و علایق مردم به ائمه علیهم السلام، عوامل محیطی از جمله برنامه های تلویزیونی وسریالها در فرهنگ نامگذاری تاثیر بسیار زیادی دارند،مثلا بعد از پخش سریال ستایش،در سال گذشته این نام هم در صدر نامگذاریها قرار گرفت. و همین اتفاق برای نام هستی هم افتاد.

مدیر کل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت احوال ادامه می دهد: چون انتخاب نام معمولا فی البداهه نیست و مدتی قبل از به دنیا آمدن نوزاد انجام می شود ما باید یک ماه هم بعد از پخش سریال صبر می کردیم تا بتوانیم تحلیل جامع تری بدست بیاوریم و بر همین اساس، بررسیهای خود را در شهریورماه نیز تکرار کردیم که به نتایج آن بسیار جالب بود.

محزون می افزاید: بنابراین مشاهده می کنیم که تاثیر این سریال در رتبه بندی نامها واقعا معنی دار بوده است و این نشان می دهد که مردم واقعا به دنبال الگوهایی برای نامگذاری کودکان خود هستند.

وی در ادامه به نام  نازنین زهرا نیز اشاره می کند و می گوید:  نام هم از اسامی است که اخیرا بسیار پرطرفدار شده اند و فراوانی این نامها در سال 90 به ترتیب در رتبه های سوم و چهارم قرار داشت و در آمار شهریورماه گذشته نیز نام ستایش بعد از اسامی فاطمه و زهرا و در رتبه سوم قرار داشت.   


[ دوشنبه 91/3/8 ] [ 10:48 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

به گزارش جهان، اجرای نمایش اسکلیگ و بچه های پرواز به کارگردانی محمد عاقبتی در تالار حافظ تهران به روی صحنه رفت.

آوینی فیلم نوشت: این نمایش در حالی روزهای پایانی اردیبهشت ماه با سر و صدا روی صحنه رفت که بازی ها و حرکات بدنی بازیگران آن باعث دلخوری مخاطبان ارزشی شده است.

گزارش تصویری آمده در ادامه، حکایت از این دارد که قرار نیست نظارتی بر تئاتر صورت بگیرد چرا که در سال گذشته نیز دو نمایش مدتی روی صحنه رفتند که به دلیل قبح شکنی های صورت گرفته در آن ها و مخالفت ها و اعتراضات مردمی به اجبار از صحنه خارج شدند. بعد از قبح شکنی ها به نظر می رسد روند عادی سازی در این زمینه در حال شکل گیری است به گونه ای که بعد از مدت ها، حتی رسانه ها نیز از پرداختن به آن صرف نظر کنند.

حالا اینکه آیا وزارت ارشاد در این مورد سریع وارد عمل می شود یا نه باید دید در روزهای آینده چه برخوردی با "اسکلیگ و بچه های پرواز" خواهد کرد.
http://avinyfilm.ir/attachment/1881921.jpg

http://avinyfilm.ir/attachment/1881920.jpg

http://avinyfilm.ir/attachment/1881923.jpg

http://avinyfilm.ir/attachment/1881924.jpg


[ دوشنبه 91/3/8 ] [ 8:27 صبح ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

 

دماغ


[ شنبه 91/3/6 ] [ 8:3 صبح ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

برو بمیر: برو گمشو!
بمیرم برایت: خیلی دلم برایت می سوزد!
می میرم برایت: عاشقتم!
می مردی؟: چرا کار را انجام ندادی؟
مردی؟: چرا جواب نمی دهی؟
نمردیم و...: بالاخره اتفاق افتاد!
مردیم تا...: صبرمان تمام شد!
مرده: بی حال!
مردنی: نحیف و لاغر!
مردم: خسته شدم!


[ سه شنبه 91/3/2 ] [ 5:26 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

اعراب به ما آموختند که آنچه را که میخوریم "غذا" بنامیم و حال ...آنکه در زبان عربی غذا به "پس آب شتر" گفته میشود.

اعراب به ما آموختند که برای شمارش جمعیّتمان کلم? "نفر" را استفاده کنیم
و حال آنکه در زبان عربی حیوان را با این کلمه میشمارند و انسان را با ... کلم? "تن" میشمارند؟
شما 5 تن آل عبا و 72 تن صحرای کربلا را بخوبی میشناسید.

اعراب به ما آموختند که "صدای سگ" را "پارس" بگوئیم و حال آنکه این کلمه نام کشور عزیزمان میباشد؟

اعراب به ما آموختند که "شاهنامه آخرش خوش است" و حال آنکه فردوسی در انتهای شاهنامه از شکست ایرانیان سخن میگوید.

آیا بیشتر از این میشود به یک ملّت اهانت کرد و همین ملّت هنوز نمیفهمد
که به کسانی احترام میگذارد که به او نهایت حقارت را روا داشته اند و هنوز با استفاد? همین کلمات به ریشش می خندد.


آیا در کتاب سفینه البهار نمیخوانیم که بالاترین ایرانی از پست ترین عرب پست تر است؟!!!!

حد اقلّ بیائید با یک انقلاب فرهنگی این کلمات و این افکار (حقارت پذیری) را کنار بگذاریم.

بجای "غذا" بگوئیم "خوراک"

بجای "نفر" بگوئیم "تعداد" و یا "تن"(هرچند عربیست)

بجای "پارس سگ" بگوئیم "واق زدن سگ"

بجای " شاهنامه آخرش خوش است " بگوئیم "جوجه را آخر پائیز میشمارند"


[ شنبه 91/2/30 ] [ 9:22 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

<

شهدا شرمنده ایم شهرستان بجنورد

کانون منجی

هئیت حسین جان

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 497
بازدید دیروز: 196
کل بازدیدها: 3155170
Flag Counter