ابزار وبلاگ

روانشناسی شهرستان بجنورد - شهرستان بجنورد
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

http://mehrangoli64.ParsiBlog.com
 
لینک های مفید
Online User

بسیاری از سخنرانان موفق به خصوص در حوزه قانون جذب نظیر ایسترهیکس نظریه جالبی دارند. آنها می گویند اگر انسان بتواند فقط 18 ثانیه روی چیزی که واقعاً می خواهد تمرکز کند یک زنگ بزرگ در کاینات به صدا در می آید که توجه کل هستی را به سمت این شخص جلب می کند.

اگر این 18 ثانیه بتواند تا 68 ثانیه ادامه یابد دیگر کار تمام است و کل هستی به تکاپو می افتد تا برای فکر متمرکز شده یک راه حل پیدا کند.

اگر آرزوست برآورده اش کند و اگر سوال است برایش جوابی بیابد.

در نگاه اول شاید این عدد 68 ثانیه خیلی کم و ناچیز به نظر برسد.

68 ثانیه یعنی فقط یک دقیقه و هشت ثانیه و بسیاری از افراد می گویند که تمرکز به مدت 68 ثانیه هیچ کاری ندارد!؟

خب آیا شما هم همین طور فکر می کنید؟

بسیار عالی است!امتحان کنید.

خواهید دید که هنوز 18 ثانیه اول رد نشده فکرتان منحرف می شود.

ایده‌ای جدید بلافاصله از اعماق افکارتان ظاهر می شود و نجواگر درونی تان به سخن در می آْید که جدی نگیر و دست از این بازی ها بردار و به مسایل مهم تر زندگی بپرداز و …

ما عادت کرده ایم و در حقیقت عادت داده شده ایم که بدون فکر و بر اساس عادت زندگی کنیم.

ما صبح از خواب بر می خیزیم بدون این که فقط 68 ثانیه برای کارهای روزانه وقت بگذاریم شروع می کنیم به خوردن صبحانه و سر کار رفتن.

بدون اینکه 68 ثانیه مستمر ناقابل برای ارزیابی کارهایمان وقت بگذاریم اسب سرکش ذهن را به این سو و آن سو می تازانیم تا ظهر شود و ناهاری بخوریم و استراحتی و بعد دوباره کار و سپس شب و دور هم جمع شدن و تلویزیون دیدن و بعد خوابیدن.

هر ساعت 60 دقیقه است و شبانه روز شامل هزار و چهارصد و چهل دقیقه است اما ما خیلی مواقع در این 1440 دقیقه شبانه روزمان نمی توانیم 68 ثانیه روی یک موضوع خاص فکرمان را متمرکز کنیم!!

به راستی این فکر پر جست و خیز که نمی تواند 68 ثانیه آرام بگیرد به چه دردی می خورد؟!

فکر پریشان و ناآرام چیزی جز بی قراری و آشفتگی به همراه ندارد.

پیر و جوان و زن و مرد هم نمی شناسد.

فکری که نتواند آرام گیرد و چند لحظه ای روی موضوعی که صاحب فکر صلاح می داند متمرکز شود، مطمئناً به هنگام نیاز و بحران که تمرکز بیشتر لازم است، کارآیی ندارد و فلج می شود.

باید همین الان هر کاری که داریم زمین بگذاریم و به سراغ ذهن ناآرام خود برویم و 68 ثانیه آن را مهار کنیم.

68 ثانیه به شرایطی که الان در آن قرار داریم بیندیشیم.

68 ثانیه بعد به این که واقعا در زندگی چه می خواهیم فکر کنیم.

68 ثانیه بعد به خوشبختی های خودمان بیندیشیم و 68 ثانیه دیگر به این فکر کنیم که چقدر آرام می شویم وقتی روی مسائل زندگی خودمان با آرامش فکر می کنیم.

کاینات بیرون از بدن ما گوش به فرمان ماست تا هر چه را می خواهیم به او ابلاغ کنیم.

اما به یک شرط و آن این است که موقع دستور دادن این طرف و آن طرف نپریم.

68 ثانیه یک جا بایستیم و صریح و شفاف بگوییم چه می خواهیم.

آن وقت می بینی که می توانی …


[ یکشنبه 90/8/8 ] [ 12:47 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

ما چقدر دوست یکدیگر هستیم


[ یکشنبه 90/8/8 ] [ 12:43 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

سوالات زیر را با دقت خوانده و با تمرکز پاسخ دهید، وقت زیادی برای پاسخ دادن به هر سوال صرف نکنید! در انتها مطابق جدول امتیاز خود را محاسبه کرده و شخصیت خود را بیشتر بشناسید. شما ویژگی هایی دارید که ممکن است خودتان هم از آن‌ها بی خبر باشید.

 

1 – فکر می‌کنید چه زمانی در طول روز بیشترین کارایی را دارید؟

الف) وقتی صبح‌های زود از خواب بیدار می‌شوم.
ب) در ساعت‌های بعد از ناهار و هنگام عصر.
ج) وقتی همه خوابند و در سکوت آخرهای شب.

2- تا به حال به راه رفتن خود دقت کرده‌اید؛ فکر می‌کنید راه رفتن شما مانند کدام گزینه است؟

الف) با گام‌های بلند و تند راه می‌روم.
ب) با این‌که راه رفتنم کند نیست اما گام‌هایم بلند است.
ج) سرم را بالا نگه می‌دارم و به اطراف نگاه می‌کنم هر چند آرام راه می‌روم.
د) آرام راه می‌روم و سرم را پایین می‌اندازم.

3- زمانی که یک نفر را مخاطب قرار می‌دهید و با او حرف می‌زنید، حالت اندام‌تان به چه شکلی است؟

الف) نمی‌دانید با دست‌های‌تان چه کنید و دست به سینه می‌ایستید.
ب) مجبور می‌شوید دست‌های‌تان را روی هم بگذارید و آن‌ها را در هم قفل کنید.
ج) دست به کمر می‌ایستید یا آن‌ها را در جیب می‌گذارید.
د) وقتی کسی با شما حرف می‌زند مدام سعی می‌کنید با لمس او بهش بفهمانید درکش می‌کنید.
ه) با مو، ساعت یا بقیه اندام خود بازی می‌کنید.

4- زمانی که خسته هستید و جلوی تلویزیون استراحت می‌کنید، کدام یک از رفتارهای زیر را انجام می‌دهید:

الف) چهار زانو می‌نشینید.
ب) پاهای‌تان را روی هم می‌اندازید.
ج) پاهای‌تان را دراز می‌کنید یا می‌کشید.
د) یکی از پاهای‌تان را زیر تن‌تان می‌گذارید و می‌نشینید.

5- معمولا وقتی کسی برای‌تان یک جوک تعریف می‌کند یا هنگامی که سریالی طنز می‌بینید، چه می‌کنید؟

الف) بلند می‌خندید و صدای قهقهه‌تان همه جا را پر می‌کند.
ب) می‌خندید اما نه با صدای بلند.
ج) ریز ریز و نخودی می‌خندید.
د) تنها به یک لبخند اکتفا می‌کنید.

6- وقتی به جمع‌های خانوادگی می‌روید یا به محل کارتان وارد می‌شوید:

الف) با صدای بلند سلام می‌کنید تا همه متوجه شما بشوند.
ب) معمولا بدون سر و صدا وارد می‌شوید و سراغ کسی می‌روید که بیشتر دوستش دارید.
ج) آرام وارد می‌شوید و سعی می‌کنید توجه کسی را جلب نکنید.

7 -اگر یک نفر به‌عنوان شوخی شما را از پشت سر بترساند یا در حال کار تمرکزتان را بر هم بزند:

الف) سعی می‌کنید با یک لبخند این وقفه را با روی خوش بپذیرید.
ب) از کوره در می‌روید و طرف باید سوراخ موش قرض کند.
ج) بسته به شرایط یکی از 2 حالت بالا.

8- چه رنگی را بیشتر دوست دارید؟

الف) قرمز یا نارنجی
ب) سیاه
ج) زرد یا آبی
د) سبز
ه) سرمه‌ای یا بنفش
و) سفید
ز) قهوه‌ای یا خاکستری

9- شب‌ها پیش از این‌که به خواب بروید:

الف) طاق باز می‌خوابید.
ب) دمر می‌خوابید.
ج) به پهلو می‌خوابید.
د) سرتان را روی دست‌تان می‌گذارید.
ه) سرتان را زیر پتو می‌کنید.

10-اغلب خواب می‌بینید:

الف) دارید می‌افتید.
ب) دعوا می‌کنید.
ج) به‌دنبال چیزی یا کسی می‌گردید.
د) پرواز می‌کنید یا شناورید.
ه) به‌طور معمول خواب نمی‌بینید.
و) همیشه خواب‌های تان لذت بخش است.

نتیجه

 

  • امتیاز بیش از 60:

حق بدهید که دوستان و آشنایان‌تان برای دیدن شما لحظه شماری نکنند. متاسفانه آن‌ها فکر می‌کنند با آدم خودمحوری سروکار دارند که به حرف آن‌ها توجهی ندارد، شاید هم اشتباه باشد اما آن‌ها فکر می‌کنند شما به‌شدت سلطه‌جو هستید البته گاهی ممکن است آن‌ها شما را ستایش کرده و آرزو کنند که ‌ای‌کاش می‌توانستند شبیه شما باشند اما با این حال همیشه شک دارند که به شما به‌طور عمیق نزدیک شوند.

  • امتیاز بین 51 تا 60:

شاید شما خوش‌تان بیاید اما دیگران از اینکه شما ناگهانی هیجانی می‌شوید، دل نگران هستند. کسی که عجول است، معمولا به‌عنوان یک همدم همیشگی شناخته نمی‌شود. رهبری در خون شماست و این موضوع در لحظه‌های بحرانی باعث می‌شود به سرعت تصمیم‌گیری کنید اما سرعت، همه جا نشانه کیفیت نیست. شما همواره یک فرد برجسته و ماجراجو به حساب می‌آیید؛ کسی که برای یک مرتبه هر چیزی را امتحان می‌کند.

  • امتیاز بین 41 تا 50:

این بهترین امتیاز در این تست است چرا که شما به‌عنوان فردی بسیار سرزنده، زیبا، سرگرم‌کننده، اهل عمل و جالب شناخته می‌شوید. کسی که همواره مرکز توجه است.شما فردی مهربان و متعادل هستید. به خواسته‌ها و نیازهای دیگران اهمیت می‌دهید و دیگران را ناراحت نمی‌کنید. آدم فهمیده و منطقی هستید کسی که همیشه اطرافیانش را شاد می‌کند و به آنان کمک می‌کند. این خصوصیت را حفظ کنید.

  • امتیاز بین 31 تا 40:

اگر کمی خونسردی و واکنش‌های کند خود را به موضوعات کم کنید، بهتر است. دیگران شما را به‌عنوان فردی منطقی، مراقب، آگاه و اهل عمل می‌شناسند که اشتباه هم نیست. خیلی خوب است که دیگران شما را باهوش و با استعداد اما متعادل می‌دانند. نمی‌توان با شما به راحتی و سریع دوست شد اما نسبت به دوستان خود به شدت باوفا هستید و در عوض از آنان وفاداری را انتظار دارید.

  • امتیاز بین 21 تا 30:

کسانی که شما را از نزدیک می‌شناسند، عقیده دارند شما فرد دقیقی هستید به‌طوری که به جزئیات بسیار کوچک هم بیش از اندازه اهمیت می‌دهید. در شما، آنچه بیش از هر چیز دیگری اهمیت دارد، اطلاعات خوب شما در مورد مسائل مختلف است. فردی هستید که کارها را به کندی انجام می‌دهید به‌طوری که اگر کاری را عجولانه یا بدون نقشه قبلی انجام دهید، دوستان‌تان بسیار شگفت زده می‌شوند.

  • امتیاز کمتر از 21:

شاید ناراحت‌کننده باشد اما دیگران شما را خجالتی، بی‌اراده، غیرمصمم و عصبی می‌شناسند. آن‌ها فکر می‌کنند که شما همواره نیاز دارید کسی مراقب‌تان باشد و همیشه کسی را می‌خواهید که برایش تصمیم بگیرید. به‌نظر می‌رسد که شما دوست ندارید درگیر چیزی یا کسی باشید در واقع دوست ندارید با کسی در ارتباط باشید. شما فردی هستید که همیشه نگران است و به مشکل‌هایی فکر می‌کنید که وجود ندارد.


[ شنبه 90/8/7 ] [ 12:2 صبح ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

فکر می کنید برای رسیدن به آسانترین راهها مثل آسان ترین راه آشنایی، آسان ترین راه ابراز عشق، آسان ترین راه رسیدن به هدف، آسان ترین راه پول در آوردن و ... چیکار باید کرد و آیا ببینید که به همین راحتی می توانید آسان و ساده روزگار را به خوشی سپری کنید.

-       آسان ترین راه آشنایی ، یک سلام است ، ولی گرم و صمیمی .

-       آسان ترین راه قدردانی ، یک تشکر ساده است ، ولی خالص و صمیمانه .

-       آسان ترین راه عذر خواهی ، عدم تکرار اشتباه قبلی است .

-       آسان ترین راه ابراز عشق ، به زبان آوردن آن است .

-       آسان ترین راه رسیدن به هدف ، خط مستقیم است .

-       آسان ترین راه پول در آوردن ، آن است که همواره در کارت رعایت انصاف را بکنی .

-       آسان ترین راه احترام ، اجتناب از گزافه گویی و گنده گویی است .

-       آسان ترین راه جلب محبت ، آن است که تو نیز متقابلا عشق بورزی و محبت کنی .

-       آسان ترین راه مبارزه با مشکلات ، روبرو شدن با آنهاست نه فرار .

-       آسان ترین راه رسیدن به آرامش ، آن است که سالم و بی غل و غش زندگی کنی .

-       آسان ترین دوستی ، همیشه بهترین دوستی نیست . این را به خاطر بسپار .

-       آسان ترین بحث ، بحث در باره چیزهای خوب و امیدوار کننده است .

-       آسان ترین برد ، آن است که خود را از پیش بازنده ندانی .

-       آسان ترین راه خوب زیستن ، ساده زیستن است .

-       آسان ترین راه دوری از گناه ، آن است که همیشه بدانی چیزی به نام وجدان داری .

-       آسان ترین و در عین حال با ارزش ترین عشق ، بی ریا ترین آن است .

-       آسان ترین راه بودن ، آن است که حس بودن همیشه در وجودت شعله ور باشد .

-       آسان ترین راه راحت بودن ، آن است که خودت را همانطور که هستی بپذیری و در همه حال خودت باشی .

و بالاخره

-       آسان ترین راه خوشبخت زیستن ، آن است که همان طور که برا خودت ارزش قایلی ، برای دیگران نیز ارزش قایل شوی بدون توجه به موقعیت طرف مقابل .

حالا کمی مکث کنید و ببینید که به همین راحتی می توانید آسان و ساده روزگار را به خوشی سپری  کنید.


[ یکشنبه 90/8/1 ] [ 1:13 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

1? مرد را به عقلش نه به ثروتش
2? زن را به وفایش نه به جمالش
3? دوست را به محبتش نه به کلامش
4? عاشق را به صبرش نه به ادعایش
5? مال را به برکتش نه به مقدارش
6? خانه را به آرامشش نه به اندازه اش
7? اتومبیل را به کاراییش نه به مدلش
8? غذا را به کیفیتش نه به کمیتش
9? درس را به استادش نه به سختیش
10? دانشمند را به علمش نه به مدرکش
11? مدیر را به عمل کردش نه به جایگاهش
12? نویسنده را به باورهایش نه به تعداد کتابهایش
13? شخص را به انسانیتش نه به ظاهرش
14? دل را به پاکیش نه به صاحبش
15? جسم را به سلامتش نه به لاغریش
16? سخنان را به عمق معنایش نه به گوینده اش


[ شنبه 90/7/30 ] [ 12:51 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

لقمان حکیم، غلام سیاهی بود که در سرزمین سودان چشم به جهان گشود. گرچه او چهره ای سیاه و نازیبا داشت، ولی از دلی روشن، فکری باز و ایمانی استوار برخوردار بود. او که در آغاز جوانی برده ای مملوک بود، به دلیل نبوغ عجیب و حکمت وسیعش آزاد شد و هر روز مقامش اوج گرفت تا شهره ی آفاق شد. او مردی امین بود، چشم از حرام فرو می بست، از ادای حرف ناسزا و بی مورد پرهیز می کرد و هیچگاه دامن خود را به گناه نیالود و همواره در امور زندگی شرط عفت و اخلاص را رعایت می کرد. بیشتر وقت خود را در همنشینی با فقها و دانشمندان و پادشاهان می گذراند و مسئولیت خطیر آنها را گوشزد می کرد و آنها را از کبر و غرور برحذر می داشت و خود نیز از احوال ایشان عبرت می گرفت و در این میان فرزند برومند لقمان که نظر پدر را به خود معطوف داشته بود، بیشتر مورد خطاب او قرار می گرفت.  نصایح لقمان بیشتر جنبه عمومی داشت و سعی لقمان بر این بود که در مناسبت های مختلف فرزندش و همچنین سایر مردم را پند و اندرز دهد

1. فرزندم هیچ کس و هیچ چیز را با خداوند شریک مکن.

2. با پدر و مادرت بهترین رفتار را داشته باش.

3. بدان که هیچ چیز از خداوند پنهان نمی ماند.


4. نماز را آنگونه که شایسته است بپادار.

5. اندرز و نصیحت دیگران را فراموش مکن.


6. از بدان انتظار مردانگی و نیکی نداشته باش.

7. از مردم روی مگردان و با آنها بی اعتنا مباش.


8. با غرور و تکبر با دیگران رفتار مکن.

9. در مقابل پیش آمدها شکیبا باش.


10. بر سر دیگران فریاد مکش و آرام سخن بگو.

11. از طریق اسماء و صفات خداوند او را بخوبی بشناس.


12. به آنچه دیگران را اندرز می دهی خود پیشتر عمل کن.

13. سخن به اندازه بگو.


14. حق دیگران را به خوبی ادا کن.

15. راز و اسرارت را نزد خود نگاه دار.


16. به هنگام سختی دوست را آزمایش کن.

17. با سود و زیان دوست را امتحان کن.


18. با بدان و جاهلان همنشینی مکن.

19. با اندیشمندان و عالمان همراه باش.


20. در کسب و کار نیک جدّی باش.

21. بر کوته فکران و ضعیف عنصران اعتماد مکن.


22. با عاقلان ایماندار مدام مشورت کن.

23. سخن سنجید? همراه با دلیل را بیان کن.


24. روزهای جوانی را غنیمت بدان.

25. هم مرد دنیا و هم مرد آخرت باش.


26. یاران و آشنایان را احترام کن.

27. با دوست و دشمن، خوش اخلاق باش.


28. وجود پدر و مادر را غنیمت بشمار.

29. معلم و استاد را همچون پدر و مادر دوست بدار.


30. کمتر از درآمدی که داری خرج کن.

31. در هم? امور میانه رو باش.


32. گذشت و جوانمردی را پیشه کن.

33. هر چه که می توانی با مهمان مهربان باش.


34. در مجالس و معابر چشم و زبان را از گناه باز دار.

35. بهداشت و نظافت را هیچگاه فراموش مکن.


36. هیچگاه دوستان و هم کیشان خود را ترک مکن.

37. فرزندانت را دانش و دینداری بیاموز.


38. سوارکاری و تیراندازی و ... را فراگیر.

39. در هر کاری از دست و پای راست آغاز کن.


40. با هر کس به انداز? درک او سخن بگو.

41. به هنگام سخن متین و آرام باش.


42. به کم گفتن و کم خوردن و کم خوابیدن خود را عادت بده.

43. آنچه را که برای خود نمی پسندی برای دیگران مپسند.


44. هر کاری را با آگاهی و استادی انجام بده.

45. نا آموخته استادی مکن.


46. با ضعیفان و کودکان سرّ خود را در میان نگذار.

47. چشم به راه کمک و یاری دیگران مباش.


48. از بدان انتظار مردانگی و نیکی نداشته باش.

49. هیچ کاری را پیش از اندیشه و تدبر انجام مده.


50. کار ناکره را کرده خود مدان.

51. کار امروز را به فردا مینداز.


52. با بزرگتر از خود مزاح مکن.

53. با بزرگان سخن طولانی مگو.


54. کاری مکن که جاهلان با تو جرأت گستاخی پیدا کنند.

55. محتاجان را از مال خود محروم مگردان.


56. دعوا و دشمنی گذشته را دوباره زنده مکن.

57. کار خوب دیگران را کار خود نشان مده.


58. مال و ثروت خود را به دوست و دشمن نشان مده.

59. با خویشاوندان قطع خویشاوندی مکن.


60. هیچگاه پاکان و پرهیزکاران را غیبت مکن.

61. خودخواه و متکبر مباش.


62. در حضور ایستادگان منشین.

63. در حضور دیگران دندان پاک مکن.


64. با صدای بلند آب دهان و بینی را پاک مکن.

65. به هنگام خمیازه دست بر دهان خویش بگذار.


66. حالت خستگی را در حضور دیگران ظاهر مکن.

67. در مجالس انگشت در بینی مینداز.


68. کلام جدی را با مزاح آمیخته مکن.

69. هیچکس را پیش دیگران خجل و رسوا مکن.


70. با چشم و ابرو با دیگران سخن مگو.

71. سخن گفته شده را تکرار مکن.


72. از شوخی و مزاح خود کمتر کن.

73. از خود و خویشاوندان نزد دیگران تعریف مکن.


74. از پوشیدن لباس و آرایش زنان پرهیز کن.

75. از خواسته های نابجای زن و فرزندان پیروی مکن.


76. حرمت هر کس را در حد خود نگاه دار.

77. در بد کاری با اقوام و دوستان همکاری مکن.


78. از مردگان به نیکی یاد کن.

79. از خصومت و جنگ افروزی جدّا پرهیز کن.


80. با چشم احترام به کار دیگران نگاه کن.

81. نان خود را بر سفره ی دیگران مخور.


82. در هیچ کاری شتاب مکن.

83. برای جمع آوری بیش از حد مال و ثروت حرص مخور.


84. به هنگاه خشم شکیبا باش و سخن سنجیده بگو.

85. از پیش دیگران غذا و میوه بر مدار.


86. در راه رفتن از بزرگان پیشی مگیر.

87. سخن و کلام دیگران را قطع مکن.


88. به هنگام راه رفتن جز به ضرورت چپ و راست خود را نگاه مکن.

89. در حضور مهمان بر کسی خشم مگیر.


90. مهمان را به هیچ کاری دستور مده.

91. با دیوانه و مست سخن مگو.


92. برای کسب سود و دوری از زیان آبروی خود را مریز.

93. در کار دیگران کنجکاوی و جاسوسی مکن.


94. در اصلاح میان مردم هیچ گاه کوتاهی مکن.

95. ادب و تواضع را هیچگاه فراموش مکن.


96. با خداوند صادق و با مردم با انصاف باش.

97. بر آرزو ها و خواسته های خود غالب باش.


98. خدمتکاری بزرگان و همکاری با مستمندان را فراموش مکن.

99. با بزرگان با ادب و با کودکان مهربان باش.


100. با دشمنان مدارا کن و در مقابل جاهلان خاموش باش.

101. در مال و مقام دیگران طمع مکن.


102. از رفت و آمد و مال و مرام و مسلک خویش کمتر بگو.

103. بجز خداوند هیچ کس و هیچ چیز را فرمانروا و فریادرس خویش مشمار.


104. عمر و روزی با حساب و کتاب است، پس مترس و طمع مکن.

105. عمر را برای عمل و عبادت و پاکی و پرهیزکاری غنیمت بدان.


106. اگر بهشت را می طلبی از فساد و ستم و گردن کشی پرهیز کن.

107. سرچشمه ی زشتی ها را دنیا پرستی و مستی و نادانی بدان.


108. بجز در حق و راستی بندگان خدا را بندگی و فرمانبری مکن.

109. خود را با ستم سلاطین شریک مگردان.


110. دنیای دیگر را به دست فراموشی مسپار.


 


[ پنج شنبه 90/7/28 ] [ 9:28 صبح ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]


[ یکشنبه 90/7/24 ] [ 12:55 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

 

به آتوسا دختر کورش گفتند : مردی پنج پسرش را در راه ایران از دست داده و در رنج و سختی به سر می برد و هر کمکی به او می شود نمی پذیرد. دختر فرمانروای ایران زمین با چند بانوی دیگر به دیدار آن مرد رفت. وی خانه ایی بی رنگ و رو می بیند که گویی طوفانی بر آن وزیده است و پیرمردی که در انتهای خانه بر صندلی چوبی نشسته است پیش می آید و می گوید خوش آمدید .
آتوسا می گوید : شنیده ام پنج فرزندت در جنگ شهید شده اند و آن مرد می گوید همسرم هم از غم آنها از دنیا رفت .
آتوسا می گوید : میدانم که هیچ کمکی از طرف ما نمی تواند جای آنچه را که از دست داده ای بگیرد اما خوشحال می شویم کاری انجام دهم که از رنج و اندوهت بکاهد .
پیرمرد گفت : اجازه دهید به سربازان ایران در باختر کشور بپیوندم . می خواهم برای ایران فدا شوم . آتوسا چشمهایش خیس اشک می شود و به همراهانش می گوید در وجود این مرد لشکری دیگر می بینم .
دو ماه بعد به آتوسا خبر می دهند که آن پیرمرد مو سفید هم جانش را برای میهن از دست داد .
آتوسا چنان گریست که چشمانش سرخ شده بود . او می گفت مردان برآزنده ایی همچون او هیچگاه کشته نمی شوند آنها آموزگاران ما هستند.

 


[ شنبه 90/7/16 ] [ 7:20 صبح ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

سلام بر شما عزیزان ممنون از حضور در وبلاگ شهرستان بجنورد نظرهاتون باعث دلگرمی ماست


[ جمعه 90/7/15 ] [ 9:25 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

ما معمولاً عادت داریم در توصیف اشخاص زیرک و باهوش و اکثراً رند و مکاراز اصطلاح "آدم هفت خط" استفاده کنیم! اما چرا؟
روایتی درمورد ریش? تاریخی اصطلاح "هفت خط" وجود دارد. این روایت بر می گردد به آئین شرابخواری در حضور پادشاه در دوران ساسانیان. در آن زمان پیمانه های ظریف و زیبائی از شاخ گاو یا بزکوهی درست می کردند که چون پایه نداشته است کسی نمی توانسته آن را روی زمین یا میز بگذارد و از نوشیدن شرابِ ریخته شده در پیمانه اش طفره برود. از این رو دارند? جام مجبور بوده است محتویات آن را لاجرعه سربکشد. اما برای این که کسی بیش از انداز? ظرفیت خود باده گساری نکند و از سرِ مستی با حرکت و یا گفتار خود، احترام و شأن مجلس شاهانه را از بین نبرد، هر کدام از مدعوین، پیمانه (شاخ) مخصوص خود را داشته که به جهت تعیین میزان توانایی او در باده گساری خطی در داخل آن شاخ کشیده شده بوده که ساقی برای دارنده پیمانه فقط تا حدِ همان خط، شراب در پیمانه اش می ریخته است .
به مرور زمان تمامی پیمانه های شراب را با هفت خط، مشخص و درجه بندی کردند. در مجالسی که پادشاه حضور داشته است، میهمانان معمولاً از سه تا شش خط شراب می نوشیده اند. اما بوده اند افرادی که " لوطی" نیز خوانده می شده اند که تا هفت خط را شراب می نوشیدند بدون آنکه حالتی مستانه در آنها ظاهر شود که در پی آن دست به حرکاتی بزنند که موجب هتکِ حرمتِ حضور پادشاه در مجلس بشود.
این قبیل افراد را "هفت خط" می نامیده اند، یعنی که آنها افرادی صاحب ظرفیت و زرنگ بوده و به کلیه رموز و فنون شرابخواری تسلط کامل داشته اند.
این اصطلاح به مرور زمان جنبه عام و مَجازی پیدا کرده و در فرهنگ عامه به افراد باهوش و زیرک و مرد رند "هفت خط" اطلاق گردیده است.
جهت مزید اطلاع اضافه می شود که هر یک از خطوط هفتگانه جام شراب، اسم ویژ? خود را داشته است:
1- خط مزور - کمترین میزان شراب در جام
2- خط فرودینه
3- خط اشک
4- خط ازرق (خط شب، خط سیاه یا خط سبز) این خط کاملاً در وسط پیمانه بوده و خط اعتدال درشرابخواری محسوب می گردیده است.
5- خط بصره
6- خط بغداد
7- خط جور که لب پیمانه بوده و جام بیش از آن جا نداشته؛ به عبارت دیگر جام لبریز از شراب می بوده است.

 


[ جمعه 90/7/15 ] [ 12:14 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

<

شهدا شرمنده ایم شهرستان بجنورد

کانون منجی

هئیت حسین جان

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 252
بازدید دیروز: 44
کل بازدیدها: 3137894
Flag Counter