ابزار وبلاگ

رابطه حضرت خضر با اهل بیت (ع - شهرستان بجنورد
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

http://mehrangoli64.ParsiBlog.com
 
لینک های مفید
Online User

بسیاری از روایات و احادیث دلالت دارند که حضرت خضر (ع) رابطه بسیار خوبی با اهل بیت پیامبر (ص) داشته بلکه طبق فرمایش امام رضا (ع) هر روز نزد معصومین (ع) می رفته و عرض سلام می کرده است.

حضرت فرمود: و انه لیاتینا فیسلم فنسمع صوته و لا نری شخصه

آری همو بود که پس از رحلت پیامبر خدا به در خانه اهل بیت آمده و به آنان تسلیت مصیبت رسول خدا را گفت و همو بود که پس از شهادت مولی الموحدین امیرالمؤمنین با شتاب در حالی که لااله الاالله می گفت خود را به در خانه علی رسانده و می گفت: خدای تو را رحمت کند ای اباالحسن تو اولین فردی بودی که به اسلام گرویدی، و از نظر ایمان خالص ترین آنها، و از همه یقینت به خدا شدیدتر و بیشتر از همه از خدا ترس داشتی ... علی تو همانند کوهی بودی که هرگز بادها و طوفانها او را از جای تکان ندهد.

ابن عباس گوید: همگان سکوت کردند تا سخنانش تمام شد سپس خود گریه کرد و یاران رسول خدا را به گریه انداخت. سپس به دنبالش گشتند ولی او را نیافتند.

و همو بود که پس از شهادت امام حسن (ع) در گوشه ای از مسجدالحرام در مصیبت آن حضرت اشعاری سوزناک می خواند.

ابن عباس گوید: روزی که امام حسین (ع) به شهادت رسید صدایی از گوشه خانه به گوشمان رسید که می گفت:اصبروا آل الرسول قتل الفرخ النحول نزل الروح الامین ببکاء و عویل

صبر کنید ای آل رسول الله! فرزندی که خدا به پیامبر هدیه کرد، کشته شد.





بسیاری از روایات و احادیث دلالت دارند که حضرت خضر (ع) رابطه بسیار خوبی با اهل بیت پیامبر (ص) داشته بلکه طبق فرمایش امام رضا (ع) هر روز نزد معصومین (ع) می رفته و عرض سلام می کرده است.

حضرت فرمود: و انه لیاتینا فیسلم فنسمع صوته و لا نری شخصه

آری همو بود که پس از رحلت پیامبر خدا به در خانه اهل بیت آمده و به آنان تسلیت مصیبت رسول خدا را گفت و همو بود که پس از شهادت مولی الموحدین امیرالمؤمنین با شتاب در حالی که لااله الاالله می گفت خود را به در خانه علی رسانده و می گفت: خدای تو را رحمت کند ای اباالحسن تو اولین فردی بودی که به اسلام گرویدی، و از نظر ایمان خالص ترین آنها، و از همه یقینت به خدا شدیدتر و بیشتر از همه از خدا ترس داشتی ... علی تو همانند کوهی بودی که هرگز بادها و طوفانها او را از جای تکان ندهد.

ابن عباس گوید: همگان سکوت کردند تا سخنانش تمام شد سپس خود گریه کرد و یاران رسول خدا را به گریه انداخت. سپس به دنبالش گشتند ولی او را نیافتند.

و همو بود که پس از شهادت امام حسن (ع) در گوشه ای از مسجدالحرام در مصیبت آن حضرت اشعاری سوزناک می خواند.

ابن عباس گوید: روزی که امام حسین (ع) به شهادت رسید صدایی از گوشه خانه به گوشمان رسید که می گفت: اصبروا آل الرسول قتل الفرخ النحول نزل الروح الامین ببکاء و عویل

صبر کنید ای آل رسول الله! فرزندی که خدا به پیامبر هدیه کرد، کشته شد.



ملاقات خضر نبی با حضرت علی و علاقه شدید خضر به علی (ع)

بدون شک حضرت خضر از جمله کسانی بود که جایگاه معصومین بالاخص علی (ع) را خوب درک کرده بود. بدین جهت پس از رحلت رسول الله، این علاقه با خاندان پیامبر مستحکم تر شد و در تمام قضایایی که برای علی (ع) در مدینه رخ داد تا رفتن به سوی عراق و جنگ با ناکثین و قاسطین و مارقین، در کنار مولای متقیان و مایه دل خوشی علی (ع) و آرامش خاطر آن حضرت بود.



اصبغ بن نباته گوید: امیرمؤمنان در حال نماز بود که مردی به طرف آن حضرت آمد، در حالی که بر تن او دو برد سبز رنگ بود و دو گیسوی بافته شده مشکی و محاسن سفید داشت.



هنگامی که حضرت سلام داد، خود را بر روی امام انداخته و بر سر مبارک علی بوسه زد. سپس دست حضرت را گرفته، بیرون رفتند. به سرعت دنبال آنها رفتیم، از حضرت در باره او پرسیدیم،
ایشان فرمود: این برادرم خضر است.
هم چنین اصبغ نقل می کند: بار دیگر در حالی که میثم تمار در کنار همان ستونی که حضرت نماز می خواند، ایستاده و نماز می گزارد، به مثیم گفت: ای کسی که در کنار ستون نماز می گزاری! به صاحب خانه سلام مرا برسان و به او بگو که من از او شروع کردم، اما او را در حال استراحت دیدم.

ملاقات خضر نبی علیه السلام با حضرت علی به روایت خود آن حضرت
لحظه ای که برای غسل دادن رسول خدا صلی الله علیه و آله آماده می شدم، همین که بدن پاک و پاکیزه آن حضرت را بر سکو نهادم، صدایی از گوشه اتاق به گوشم رسید که گفت: ?علی! محمد را غسل مده، بدن پاک و مطهر او احتیاج به غسل و شستشو ندارد.از سخن او در دلم گمانی پیدا شد (اما بزودی بر طرف شد و به خود آمدم و)
گفتم: وای بر تو، تو که هستی؟! پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ما را به غسل و شستشوی خود فرمان داده است و تو از آن نهی می کنی؟!
در همین حال آواز دیگری با صدایی بلندتر شنیده شد که گفت: علی! او را بشوی و غسل ده، بانگ نخستین از شیطان بود. او به سبب رشک و حسدی که بر محمد صلی الله علیه و آله دارد، خوش ندارد که وی با غسل و طهارت پای بر بساط پروردگار خویش بگذارد.
گفتم: ای صاحب صدا! از این که او را به من معرفی کردی، خدا به تو پاداش نیک دهد، اما تو کیستی؟
گفت: من خضر نبی هستم که برای تشییع جنازه پیغمبر خاتم صلی الله علیه و آله آمده ام.
در جای دیگری آن حضرت می فرماید :شب پیش از جنگ بدر، جناب خضر علیه السلام را در خواب دیدم. از او خواستم دعایی به من بیاموزد که وسیله نصرت و پیروزی بر دشمنان و مشرکان گردد.
پس گفت: بگو، یا هو، یا من لا هو إلا هو

همین که صبح شد به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله شرفیاب شدم و خواب شب گذشته را برایش باز گفتم.

فرمود: علی! اسم اعظم را به تو آموخته اند.

این دعا در روز بدر پیوسته ورد زبانم بود.

شرکت حضرت خضر در مراسم عید غدیر در سرزمین غدیر خم ودر سوگ حضرت علی (ع) به هنگام شهادت آن حضرت درکتاب های حدیثی مشروحا آمده است. و همچنین در روایتی دیگر آمده است روزی امیر المؤمنین و خضر علیهما السلام بیکدیگر رسیدند،

امیر المؤمنین گفت: کلمتی از حکمت بگو تا از تو یادگیرم خضر گفت: ما احسن تواضع الاغنیاء للفقراء قربة الی الله

چه نیکو است تواضع توانگران درویشان را تقرب بخدای. امیر المؤمنین گفت: خواهی که ازین نیکوتر بشنوی، گفت: بیار، گفت: و احسن من ذلک تیه الفقراء علی الاغنیاء ثقة بالله، نیکوتر از این تکبر درویشان است بر توانگران برای اعتماد بر کرم خدای.

توانگری ببسیاری مال نیست و درویشی باندکی مال، توانگری توانگری دل است لیس الغنی من کثرة العرض انما الغنی عن النفس، قوله: و الضراء، و صبر کردن?.



همین که صبح شد به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله شرفیاب شدم و خواب شب گذشته را برایش باز گفتم.
فرمود: علی! اسم اعظم را به تو آموخته اند.
این دعا در روز بدر پیوسته ورد زبانم بود.
شرکت حضرت خضر در مراسم عید غدیر در سرزمین غدیر خم ودر سوگ حضرت علی (ع) به هنگام شهادت آن حضرت درکتاب های حدیثی مشروحا آمده است. و همچنین در روایتی دیگر آمده است روزی امیر المؤمنین و خضر علیهما السلام بیکدیگر رسیدند،
امیر المؤمنین گفت: کلمتی از حکمت بگو تا از تو یادگیرم خضر گفت: ما احسن تواضع الاغنیاء للفقراء قربة الی الله
چه نیکو است تواضع توانگران درویشان را تقرب بخدای. امیر المؤمنین گفت: خواهی که ازین نیکوتر بشنوی، گفت: بیار، گفت: و احسن من ذلک تیه الفقراء علی الاغنیاء ثقة بالله، نیکوتر از این تکبر درویشان است بر توانگران برای اعتماد بر کرم خدای.
توانگری ببسیاری مال نیست و درویشی باندکی مال، توانگری توانگری دل است لیس الغنی من کثرة العرض انما الغنی عن النفس، قوله: و الضراء، و صبر کردن.

گفتگو با حضرت خضر
حارث اعور همدانی می گوید: در نخیله، نزدیک کوفه، پیرمردی را با امیرالمؤمنین علی علیه السلام دیدم. به امام گفتم: این مرد کیست؟
فرمود: ?برادرم خضر است که نزد من آمده و از باقی مانده عمر دنیا می پرسد. من نیز از مقداری که از عمر دنیا گذشته از او پرسیدم. او به من خبر داد، ولی من از او آگاه ترم.
آن گاه فرمود: برای ما طبقی از خرمای تازه از آسمان آوردند. خضر هسته هایش را دور انداخت، ولی من در دستم جمع کردم.
به امیرالمومنین گفتم: هسته ها را به من ببخش. امام نیز آنها را به من بخشید و من آنها را کاشتم و محصولی که داد، بهترین رطبی بود که تا آن زمان دیده بودم.

امام سجاد و حضرت خضر (ع)
ابراهیم بن ادهم و فتح موصلی گویند: همراه قافله در صحرا و بیابان بودم. پس برای قضای حاجت از قافله فاصله گرفتم. ناگهان چشمم به کودکی افتاد که در حال راه رفتن بود. پیش خود گفتم: سبحان الله! در صحرای بی آب و علف، این کودک چه می کند. نزدیک شده، بر او سلام گفتم.
پاسخ مرا داد، پرسیدم: به کجا می روی؟
- به سوی خانه پروردگارم.
- عزیزم، تو کودک هستی. نه حج واجبی بر تو هست و نه مستحبی.
- ای پیرمرد آیا ندیدی که چه قدر کودکانی که از من کوچکتر بودند و از دنیا رفتد.
- توشه و مرکبت کجاست؟
- توشه ام تقوای من و مرکب من دوپایم و هدفم مولایم است.
- غذایی همراهت نمی بینم؟!
- ای شیخ آیا پسندیده است که کسی تو را دعوت کند، آنگاه غذا از خانه برداری؟!
- نه
- آن کس که مرا به خانه اش دعوت کرده، او است که سیرم کند و سیرابم گرداند.
- بیا و همراه من سوار شو تا مشاعر را درک کنی - یعنی به حج برسی -.
- از ما تلاش در راه رفتن و از او ما را رساندن، آیا فرمایش خدا را نشنیدی که می گوید: و کسانی که در راه ما تلاش کردند، راه هایمان را به آنها نشان می دهیم، و به تحقیق که خداوند با نیکوکاران است.

گوید: گرماگرم صحبت بودیم که جوانی خوش سیما در حالی که پیراهن سفیدی بر تن داشت، از راه رسید. دست به گردن آن پسر انداخت و به او سلام کرد. من به طرف آن جوان رفتم و عرضه داشتم: به حق آن کسی که خلق تو را نیکو گردانید، این پسر کیست؟
گفت: آیا او را نمی شناسی؟ این علی بن الحسین فرزند علی بن ابی طالب است.
گوید: بلافاصله آن جوان را رها کردم و به طرف آن پسر رفتم و گفتم به پدرانت تو را سوگند می دهم بگوی این جوان کیست؟
- این برادرم خضر است و هر روز نزد ما می آید و بر ما سلام می کند.
- به حق پدرانت قسمت می دهم که به من خبر دهی، چگونه بدون توشه این دشت و بیابان را به پشت سر می گذاری؟
- آری با توشه این راه را طی می کنم و اما توشه راهم چهار چیز است.
- چیستند؟
- تمام دنیا در نظر و زیر سلطه خدا می باشد و تمامی خلق، بندگان خدا و کنیزان و خانواده او هستند و تمام رزق و روزی را به دست او می بینم، همچنین فقط قضاء و مشیت الهی را در تمام زمین قابل نفوذ می دانم.
گفتم! عجب توشه ای داری و تو ای زین العابدین با این توشه از گذرگاههای آخرت طی می کنی چه رسد به گذرگاههای دنیا.

شباهت حضرت حجت (عج) به حضرت خضر (ع)
1- خضر عمرش را خداوند طولانی نموده و این موضوع نزد شیعه و سنی مسلم است قائم (علیه السلام) نیز خداوند عمر با برکتشان را طولانی قرار داده است و یکی از دلائل و استدلال ها بر طولانی بودن عمر قائم (علیه السلام) طولانی بودن عمر خضر می باشد.
2- نام حضرت خضر بلیا است بر چوب خشکی نمی نشست مگر اینکه سبز می شد و هر گاه نماز بگذارد اطرافش سبز می شود و ... حضرت قائم (علیه السلام) نیز به هر سر زمینی پا بگذارد سبز و پر گیاه می شود و آب از آنجا می جوشد و چون از آنجا برود آب فرو می رود و زمین به جای خود بر می گردد.
3- خضر خداوند به قدرت و نیرویی عنایت فرموده که بهر شکل که بخواهد در می آید قائم (علیه السلام) نیز خداوند همین قدرت را به ایشان عنایت فرموده.
4- خضر وجه کارهایش آشکار نشد مگر بعد از اینکه خودش فاش کرد قائم (علیه السلام) نیز وجه غیبتش آنطور که باید مکشوف نمی شود مگر بعد از ظهور.
5- خضر هر سال در مراسم حج شرکت می کند تمام مناسک را انجام می دهد قائم (علیه السلام) نیز هر سال در مراسم حج شرکت می کند و مناسک را بجای می آورند.


نقش حضرت در زمان غیبت
همانگونه که ملاحظه شد حضرت خضر (ع) در ایام حضور معصـومیـن نقـش بسیار مهمی را ایفا مـی کرد، گرچه بیشتر کارها و برنامه هایـش را احـدی جز آنها نمـی داند که به برخـی از آنها قبلا اشاره شد.
اما در زمـان غیبت بقیه الله الاعظم (ع) بـدون شک کـارهـای زیــادی را انجام می دهد که از آن بـی اطلاع هستیـم،
اما کاری که طبق فرمایـش امام رضا انجام می دهد آن است که: آن سلامـی که به سایر معصـومان داشته، بدون شک همان را نسبت به امام زمان ادامه مـی دهد و امام رضا فرمـود: ?و انه لیاءتینا فیسلـم علینا?؛ نزد ما می آید و به ما سلام می کند. و آن کارهایی که سایر معصومیـن در زمان حضور از جمله امام صادق به عهده خضر واگذار مـی کردند، یقینا در زمان غیبت امام زمان به او واگذار خـواهـد شـد.
از قبیل، رسیدن به فریاد درمانـدگان در بیـابـانها و گـم شـدگـان و غیـر آن. و از همه مهمتـر آن است که خـداونـد به وسیله خضـر، امام زمان را در ایام غیبت از تنهایـی بیرون آورده، مونـس آن حضرت خواهد بود.
امام رضا می فرماید: ?و سیـونـس الله به وحشه قائمنا فـی غیبته و یصل به وحدته? و در آینده خـداونـد به وسیله او وحشت قائم ما را در ایام غیبتـش به انـس مبـدل خواهد کرد و یار آن حضـرت در تنهایـی خـواهـد بـود.

راز عمـر خضـر بـرای استـدلال به امـام زمـان
مسأله مهم دیگر ایـن است که خـداوند عمر طـولانـی به خضر عنایت فرمـود تا بر طـولانی بـودن عمر امام زمان دلیل باشد و بهانه را از دست دشمنان بگیرد.
سـدیر صیـرفـی ضمـن حـدیث مفصلـی از امام صادق (ع) در ایـن جهت، مـی فرماید: و اما عبد صالح یعنـی خضر به درستـی که خداوند هرگز عمر او را طولانی ننمود تا اینکه نبوتی برایـش مقدر کرده باشد و نه به جهت کتابـی که بر او نازل شـود و نه به جهت شریعتی که با آن، شـریعت پیامبـر را نسخ کـرده بـاشـد و نه بـرای امامتـی که بندگان را به پیروی از او ملزم کند و نه برای طاعتـی که خداوند برای او فرضـی کرده باشد، بلکه چـون در علـم خدا گذشته بـود که تقـدیری در عمر حضـرت قائم در ایام غیبت خـواهـد داشت و نیز در علـم او انکار ایـن جهت از امت گذشته بـود،خـواست تا عمر حضرت قائم به درازای عمر عبد صالح یعنی خضر طولانی شـود.
و ایـن زنده نگه داشتـن و طـولانی کردن عمر خضر جز برای استدلال نمودن به عمر حضـرت قائم و بـرای ابطال حجت منکـریـن هیچ دلیل دیگری نـدارد


[ یکشنبه 91/10/3 ] [ 11:44 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

<

شهدا شرمنده ایم شهرستان بجنورد

کانون منجی

هئیت حسین جان

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 261
بازدید دیروز: 350
کل بازدیدها: 3109462
Flag Counter