ابزار وبلاگ

برداشتی آزاد از صراط مستقیم! - شهرستان بجنورد

http://mehrangoli64.ParsiBlog.com
 
لینک های مفید
Online User

 

صراط

انگار کار دیگری از دستشان بر نمی آمد؛ می خواستند ازدواج کنند البته نه باهم بلکه رقیب عشقی بودند و از این مثلث های برمودایی کذایی! شخصیت یکی از آنها سخت تر بود طوری که انعطاف نداشت. البته شکست هم برنمی داشت و از نظراتش هم کوتاه نمی آمد. سرسختی اش، هم تحسین برانگیز بود و  هم تحصین آمیز. گاهی همین سر سختی تبدیل می شد به یکدندگی و کار دستش می داد. 

منظورم لجاجت بی جا و بی موردی بود که در ارتباط با دیگران  داشت حتی با دوستان صمیمی اش ! در مورد رفتار با دیگران و نظرات آنها، دوستانش با دشمنانش تفاوتی نمی کردند. این هم بد بود و هم خطرناک و تفرقه آفرین. ایدئولوژی اصلی او این بود: ما باید راه راست را بپیماییم نه یک کلمه کم نه یک کلمه اضاف! به راه می گفت صراط و راست را هم مستقیم معنا می کرد.

مثلا اگر دنبال شخصی می گشت و کسی می گفت گمشده ات به سمت شمال غربی رفت، بر اساس همین عقیده ی  مذکور تا ابد به دنبال گمشده ی خود، شمال غربی را میگرفت و می رفت و از این مسیر خارج نمی شد. حتی یک بار با خود نمیگفت شاید در این مسیر گاهی باید به چپ یا راست پیچید؟ به همین خاطر بود که هر وقت جاده می پیچید او ابدا نمی پیچید، حتی در مورد دره و پرتگاه هم اعراض نمی کرد و کلا در راه آدم پایداری می نمود.

دیگری که از این پس او را دومی می خوانیم، نظر دیگری داشت  بهتر است بگوییم برداشت دیگری داشت. دومی به پیمودن راه راست اعتقاد داشت، راه را صراط می گفت و راست را هم مستقیم معنا می کرد امّا (بهتر است “امّا” را دوباره بخوانید اینبار با تاکید بیشتری بر روی “ ـّ ”) برداشت دیگری از آن داشت.

دومی می گفت صراط مستقیم را می پویم البته با توجه به شرایط آن. می گفت صراط مستقیم گاهی تندی می خواهد و گاهی کندی طلب می کند، گاهی سربالایی و سرازیری دارد گاهی به یمین می پیچد گاهی به یسار گاهی سنگلاخ است و پوتین آهنین می خواهد گاهی هم رود است و باید لباس از تن و وجود به درآوری و آب تنی کنی. رفتن وسیله های مختلفی می خواهد که  استفاده از آنها تابع  شرایط مسیر است.

یادم مانده که اول کلام گفتم کار دیگری از دست شان بر نمی آمد. کاری که از آنها بر می آمد رقابت بود برای بدست آوردن “یار”.

تاریخ در مورد اینکه آخر کدام یک از آنها موفق شدند چیزی بدست نمی دهد از آنها فقط دو برداشت از صراط مستقیم باقی ماند.

============================================================================================

پ ن: امام علی علیه السلام روزی سکوت و صبر کرد روزی دست به قلم شده و به دیگران نامه می نوشتند من جمله معاویه و روزی هم به شمشیر ستم سوز خویش دست برده و با کافران دست به قتال زدند.

امام حسین علیه السلام هدف خود را اصلاح امت نامید و برای آن از مدینه به مکه و از آنجا به سمت کوفه به راه افتاد. البته قبل از آن روز بارها با بزرگان صحابه و تابعین و مردم عادی صحبت کرده بود (نمونه اش هم خطبه ایشان در منا به سال 58 هجری و در حضور دویست نفر از صحابه و هشتصد نفر از تابعین) ایشان از همان ابتدا شمشیر به دست نگرفتند و قیام مسلحانه نکردند بلکه اقدامات ایشان تابع شرایط زمان خود بود.

امام عصر روحی له الفداء امروز از ما انتظاری دارند و در هنگامه ظهور انتظار دیگری! همان طور که همیشه قلم جواب نمی دهد، به همان نسبت شمشیر گاهی نتیجه ای بدست نخواهد داد.

 


[ شنبه 91/2/30 ] [ 11:35 صبح ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

<

شهدا شرمنده ایم شهرستان بجنورد

کانون منجی

هئیت حسین جان

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 151
بازدید دیروز: 117
کل بازدیدها: 3147892
Flag Counter