http://mehrangoli64.ParsiBlog.com | ||
دختر برای حل مسئله استاد رفت پای تخته; لبه چادرش روی زمین کشیده میشد
پسر یه چشمک به دختر پشت سری انداخت روشو برگردوند و با نیشخندی گفت: بچه ها به شریفی بسپریم لازم نیس امروز کلاس رو جارو بزنه (خنده کلاس) دختر خیلی جدی و آروم برگشت و رو به پسر گفت: پس کی میخواد تو رو جمع کنه!؟ همون صداها این بار بلندتر خندیدن!! ![]() [ شنبه 91/2/30 ] [ 9:12 صبح ] [ مهران گلی ]
[ دلگویه های شما () ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |