http://mehrangoli64.ParsiBlog.com | ||
این دستگاه یا چوببست از قطعات عظیم چوب که وزن آنها نیز خیلی زیاد است ساخته شده و به قدری بزرگ است که نمیتوان آن را از میدان خارج کرد یا از در اصلی بازار که به کوچه منتهی میگردد، داخل کرد.
این قسمت از سفرنامه های خارجی در توصیف مراسم عزاداری محرم مردم ایران، به روایت عزاداری محرم در نخستین سالهای حکومت رضاشاه- شهر یزد اختصاص دارد. برشی از سفرنامه فردریک ریچاردز حاوی نکات قابل توجهی است. فردریک چارلز ریچاردز (1932-1878میلادی) سیاح و نقاش مشهور انگلیسی است که در سالهای نخست سلطنت رضاشاه به ایران سفر کرده است. وی ماحصل سفر خود را در کتابی با نام «یک مسافرت ایرانی» به رشته تحریر درآورد. در زمان این گزارش، هنوز رضاشاه به مقابله با آیینهای مذهبی نپرداخته بود. این بخش از کتاب سفرنامه فرد ریچاردز، ترجمه مهیندخت صبا، انتشارات علمی و فرهنگی انتخاب شده است. در یزد مراسم ماه محرم با چنان شور و حرارتی برگزار میشود که بعضی اوقات به یک اضطراب و التهاب مذهبی مبدل میگردد. در میدان، که مقابل مدخل اصلی بازار واقع شده، چوببست بزرگی تعبیه شده که نماینده یک نوع تابوت است به نام «نخل» و هر سال آن را با شال و آیینه میپوشانند. این دستگاه عجیب و غریب به وسیله صدها تن مرد، دور میدان حمل میشود. این مردان در زیر نخل اجتماع میکنند تا ثواب حرکت دادن آن نصیبشان شود. این دستگاه یا چوببست از قطعات عظیم چوب که وزن آنها نیز خیلی زیاد است ساخته شده و به قدری بزرگ است که نمیتوان آن را از میدان خارج کرد یا از در اصلی بازار که به کوچه منتهی میگردد، داخل کرد. در طی این مراسم سلسلهای از نمایشهای غمانگیز در کوچه و خیابان به اجرا گذاشته میشود. این نمایشها از تاثرآورترین قسمتهای شهادت برگزیده شده است و هرگاه خیابان را به عنوان صحنه و خانههای شرقی مجاور را به عنوان زمینه و جمعیت را به عنوان مستمع و تماشاچی مورد نظر قرار دهیم، نمایشی که به وجود میآید بسیار تماشایی و جالب توجه است. قبل از نمایش این صحنهها، چندین شب متوالی تمرین میکنند. فریادهای مکرر و موزون اجراکنندگان نمایش هنگام تمرین که سرانجام مبدل به نالههای جانسوز میشود به گوش یک نفر خارجی که ممکن است در آن حوالی باشد، بسان غریو مردمی هیجانزده است که مشغول اجرای مراسم مخصوص مذهبی خود میباشند.
در روز عاشورا صحنههای زیادی به معرض نمایش گذاشته میشود. حرکت کاروان کوچک از مکه و ورود آنها به کربلا و جنگیدن آنها و سرانجام قتل و اسارت زنها و کودکان و رنج تشنگی و شهادت امام حسین(ع)، توسط هنرپیشگان متعصب در نهایت اخلاص نشان داده میشود. قبل از آغاز این نمایشها، روحانیان سرودهای مخصوص میخوانند و عدهای زنجیرزن و سینهزن به زنجیر زدن و سینهزدن مشغول میشوند. زنجیرزنها شلوارهای گشاد سیاه به پا دارند و یک پیراهن گشاد یقه باز روسی در بر میکنند و یک کمربند چرمی روی آن میبندند. جامه آنها چیزی است بین لباس یک دهقان روسی و یک سرباز ایتالیایی. این مردان و پسران پشت خود را برهنه میکنند و زنجیرهای خود را بر آن فرود میآورند تا پشتشان کبود و زخم شود. عده دیگر سینههای برهنه خود را با آهنگ مخصوص با دست خود میزنند تا قرمز و حساس شود. در این هنگام صدای عجیب و غریبی از ترکیب صدای دست زدن با صدای توخالیای که از سینه برمیخیزد ایجاد میشود. این سینهزنی همچنان ادامه مییابد تا این اشخاص از خود به در میشوند و با فریادهای «یا حسین یا حسین» توام با صدای موزون طبل بر سرعت و هیجان مراسم میافزایند. در این موقع سایر افراد تیغ میزنند و مانند آن چهارصد پیغمبر بعل1 مقداری خون روی پیراهنهای سفید خود میریزند (اکنون در بازار شایع است که تیغزدن عمل انسانی نیست). در تمام مدتی که این نمایشهای رقتانگیز و جگرسوز اجرا میشود صدها زن و کودک متعجب آنها در کنار خیابان مینشینند و با گریه و زاری و شیون نسبت به شهدای این واقعه ابراز همدردی میکنند. این آشوب و بلوا همچنان ادامه دارد تا رئیس تشریفات، با علامتی اشاره میکند که به نقطه دیگری که عده دیگری از مستمعان در انتظار هستند، حرکت نمایند. با مشاهده بعضی از نقش آفرینان، که جامههای پرشکوه ابریشمی با طرحهای پرنقش پوشیدهاند و سلاحهایی که با خود دارند و اشارات سر و دست توام با احساسات، این تصور به شخص دست میدهد که اینها از یک پرده نقاشی ایرانی قدم بیرون گذاشتهاند. شترها با یراقها و زینتهای ایرانی و بینیهای سوراخ شده به این مراسم مذهبی مینگرند. این حیوانات با خورجینهای حاشیه و منگولهدار و مهره و زنگوله تزئین شدهاند و سرهای آنها نیز با منگوله مخصوص زینت یافته است. پیشاپیش آنها موکبی از اسبان درحرکتند که سواران آنها را فرزندان پیغمبر (ص) با عمامههای سبز تشکیل میدهند. اینها چترها و پرچمهای سبز در دست دارند. در یک لحظه، نمایشی که تقریبا دارای یک نوع جلال و شکوه برهنه است در نظر مجسم میشود. کوچهها با دیوارهای گلی و لغزان و تماشاچیان مهربان و غمخوار و آماده برای گریستن با این مراسم تناسب فراوان دارد. به طوری که همین منظره، که در یک خیابان نوساز نمایش غیرمنتظرهای به نظر میآید، در محیط خود تقریبا عظمت و شکوه خاص دارد. این دوران عزاداری برای شهدای دین به هیچوجه منحصر به شهر یزد نیست بلکه در کلیه دهات و شهرهای ایران مراسمی نظیر آن انجام میگیرد. در شهرهایی نظیر تهران و تبریز، که تجدد بیشتر در آنها رخنه کرده و بیش از دیگر شهرهای این کشور از آداب و سنن مغرب زمین پیروی میکنند، با سیاست تمام میکوشند تا اندکی از این احساسات را فرو کاهند که هر سال به مناسبت شهادت امام حسین(ع) بروز داده میشود و آن را مهار کنند. در اصفهان که دومین یا سومین شهر بزرگ ایران محسوب میشود به تازگی مراسم مزبور در بعضی محلها و نواحی بخصوصی انجام میگیرد. با این همه، شرح مجملی که هم اکنون از مراسم دهمین روز محرم بیان شد شرح مراسمی بود که سال گذشته در شهر مزبور انجام گرفت. منع کردن کاردینالها از شرکت در یکی از مراسم وابسته به پاپ در کلیسای پترس قدیس (سن پیر) رم سهلتر است تا موقوف ساختن این مراسم. در مقایسه با شهرهای بزرگ ایران، یزد بیش از اغلب آنها تشخص خود را حفظ کرده است. مراسم ماه محرم در این شهر با سبکی خاص برگزار میشود که با سبک برگزاری مراسم مزبور در شهرهای مرکزی و شمال ایران تفاوت دارد. در این شهر آنها به ساختن نوع بهخصوصی از نخل مبادرت میورزند. مقایسه نخل با درهای اصلی بازار، نموداری از اندازه آن به ما میدهد. از بالای کاروانسراهایی که در نزدیکی بازار واقع شده و هنوز مورد استفاده است نیز میتوان نخل را مشاهده کرد. این ساختمان چوبی به هیچوجه سست نیست. استخوانبندی آن از قطعات بزرگ چوب است. انتهای آن به شکل قلب ساخته شده است و نماینده نوعی تابوت است. توضیحاتی که درباره مقصود و منظور آن توسط مردم شهر یزد داده میشود قدری مبهم است. هنگام اجرای مراسم، از یک طرف این چوب بست عظیم تعدادی خنجر میآویزند و طرف دیگر را با آیینه و شالهای گرانقیمت و پارچههای ابریشمی تزئین میکنند. بدیهی است که این چوببست حرکت میکند ولی صدها نفر مردی که چهره و بدن آنها از عرق و خون پوشیده شده و برای اینکه افتخار حرکت دادن نخل نصیب آنها بشود در یک روز گرم و خفقانآور آن را حمل میکنند در این معجزه بیاثر نیستند. احساسات مذهبی در شهر یزد خیلی جدیتر از بیشتر شهرهای ایران است. قبل از ماه محرم مجالس وعظ و روضهخوانی در بازارها برپا میشود و طی برگزاری این مراسم از ورود فرنگیها به نواحی بهخصوصی ممانعت به عمل میآید. این مجالس وعظ و روضهخوانی احساسات مذهبی مردم را تحریک میکند و موجب میشود که آنها در لحظهای از هیجان و بیخودی، خود را زنجیر بزنند. [ شنبه 90/9/19 ] [ 11:13 صبح ] [ مهران گلی ]
[ دلگویه های شما () ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |