ابزار وبلاگ

فقط نگاه - شهرستان بجنورد

http://mehrangoli64.ParsiBlog.com
 
لینک های مفید
Online User

ggg

تو شهر بازی یهو یه دختر کوچولو خوشگل اومد گفت : آقا…آقا..تو رو خدا یه لواشک ازم بخر!!
نگاش کردم …چشماشو دوس داشتم…دوباره گفت آقا…اگه 4 تا بخری تخفیف هم بهت میدم…

بهش گفتم اسمت چیه…؟
فاطمه…بخر دیگه…!

کلاس چندمی فاطمه…؟ میرم چهارم…اگه نمی خری برم..

می خرم ازت صبر کن دوستامم بیان همشو ازت میخریم

مامان و بابات کجان فاطمه؟؟ بابام مرده…مامانمم مریضه…من و داداشم لواشک می فروشیم

دوستام همه رسیدند همه ازش لواشک خریدند خیلی خوشحال شده بود…می خندید…

از یه طرف دلم سوخت که ما کجاییم و این کجا…از یه طرف هم خوشحال بودم که امشب با دوستام تونستیم دلشو شاد کنیم

فاطمه میذاری ازت یه عکس بگیرم؟ باشه فقط 3 تا باشه اگه 500 تومن بدی مقنعمو هم بر میدارم !

فاطمههههههههههههههههه…
دیگه این حرف و نزن! خیلی ناراحت شدم ازت سریع کوله پشتیشو برداشت و رفت…

وقتی داشت می رفت نگاه می کردم …نه به الانش…نه به ظاهرش …به آینده ایی که در انتظار این دختره بود رو نگاه میکردم…و ما باید فقط نگاه کنیم..فقط نگاه…فقط نگاه…


[ جمعه 93/3/2 ] [ 10:13 صبح ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

<

شهدا شرمنده ایم شهرستان بجنورد

کانون منجی

هئیت حسین جان

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 166
بازدید دیروز: 379
کل بازدیدها: 3169084
Flag Counter