http://mehrangoli64.ParsiBlog.com | ||
کم حرف می زد !
ســــه تا پسرش شهیــــد شده بودند. ازش پرسیدم: ( چند سالته ، مادر جان؟) گفت : هزار سال خندیدم گفت : شوخی نمی کنم. اندازه هزار سال به من سخت گذشته. صداش می لرزید.......دلـــــم لرزید ... ![]() دل مـــــن..... پشـــت ســـرت کــــاسه آبــــی شد و ریخت.... ... ![]() [ سه شنبه 93/1/5 ] [ 5:27 عصر ] [ مهران گلی ]
[ دلگویه های شما () ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |