مکتب فکری امام خمینی (ره)، مردمسالاری دینی در عصر کنونی را نوید میدهد. سرمشق قرار دادن خط فکری و سیاسی آن یار سفرکرده، سبب آزادی ملت مسلمان ایران از قید طاغوت و استبداد شد و در جهت استمرار نظام مطلوب مؤثر افتاد. الگویی که در خلأ حکومتهای مشروع و مردمی مورد توجه مردم آزادیخواه دنیا قرار دارد.
امروزه مردم دنیا به ویژه ملتهای مربوط به کشورهای استبدادزده منطقه میدانند که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) ملت ایران در تصمیمگیری و اداره کشور با رأی خودشان سهیم و تعیینکننده محسوب میشوند و براساس رهنمود رهبر فقیدشان که فرمود: «میزان رأی ملت است»، مردم بدون دخالت بیگانگان و با استفاده از سازوکارهای قانونی، سرنوشت خود را در انتخاباتهای مختلف رغم میزنند.
انتخاب اعضای مجلس خبرگان رهبری که تعیین رهبر و نظارت بر رهبری را عهدهدار هستند، انتخاب نمایندگان مجلس شورای اسلامی که تصویب قوانین و نظارت، دو وظیفه مهم و ذاتی آنان محسوب میشود، انتخاب رئیسجمهور که عهدهدار قوه مجریه و اداره کشور در شکل مطلوب براساس قانون است و همچنین انتخاب شوراهای شهر و روستا بر عهده مردم است.
در این میان به جز عناصر اثرگذار در انتخاباتها، از نوع عنصر قانون، مجریان و ناظران انتخاباتی، احزاب سیاسی، کاندیداها و رسانهها به ویژه رسانه ملی که در هر انتخاباتی نقش مؤثر و غیرقابل انکاری را دارا میباشند، عنصر تعیینکننده مردم هستند که انتخابگران اصلی محسوب میشوند. این مردم هستند که به قول امام خمینی (ره) و رهبری، تعیین سرنوشت مینمایند و بدون انتخاب و حضور آنان انتخابات معنی و مفهومی ندارد و صد البته که انتخاب درست و صحیح مردم بسیار حائز اهمیت است.
انتخاب دقیق آنها آینده کشور را رغم میزند و راهگشا است و همه میدانیم که انتخاب ناصحیح نیز چالشآفرین است و تجربه این را ثابت کرده است. روی همین جهت است که داشتن معیار و ملاک لازم و ضروری برای انتخاب و تطبیق آن بر افراد کاندیدا از بایستگیهای مهم وظیفه مردم در موضوع انتخابات است.
با گذشت بیش از سیودوسال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و انتخاباتهای انجام شده با فرازوفرودهای مختلف، هماکنون مردم از کارآموزی سیاسی مطلوب و بالایی برخوردار هستند و میتوانند انتخابهای مثبت و منفی خود را یک بار دیگر در ذهن و فکر خود به تصویر بکشند و سپس تصمیمگیری نمایند. دقت در تجربه گذشته، تحلیل درست وضع موجود و نگاه دقیق به آینده میتواند راه درست برونرفت از مشکلات را به آنان نوید دهد.
در طی چند ماه مانده به انتخابات مجلس شورای اسلامی، ضمن توجه به آرایش و صفبندیهای سیاسی، مطلب و مسئله تعیینکننده برای مردم کشف انگیزهها و خواستههای درونی کاندیداهای مجلس است. دقت در مسیر و نوع کنش و واکنش کاندیداها میتواند در کشف انگیزه درست و یا غلط آنان مؤثر باشد. پی بردن به اصالت خانوادگی و شاکله شخصیتی افراد کاندیدا بسیار مهم است.
روانشناسان بر این باورند که انسانها در سیر طبیعی رشد فیزیکی خود بنا به جهاتی از شرایط روحی و روانی خاصی هم برخوردار میشوند. به عنوان نمونه اگر کسی در دوران طفولیت، خردسالی و نوجوانی تحقیر شود در سن بزرگسالی کارش به استبداد رأی منجر شده و عقدههای روحی و روانی خود را منظور نظر قرار میدهد. چنین افرادی در ذات و روان خود قدرتطلب میشوند و برای رسیدن به قدرت از هیچ امری فروگذار نمیشوند. وقتی در مصدر کار و مسئولیت و قدرت قرار گیرند، به سوء استفاده از مدیریت و جایگاه ریاستی خود برآمده و برای تخلیه عقدههای روحی و روانی از ابزار قدرت بهرهگیری مینمایند.
ریشه بسیاری از افزونطلبیها و زیادهخواهیهای سیاستمداران حاکم را، باید در همین موضوع جستجو نمود و لازم است از این منظر، نمایندگان، چهرههای سیاسی، مدیران و مسئولین محک زده شوند. همچنانکه حس حسادت بعضی از چهرهها نسبت به بعضی دیگر نیز ریشه در همین مسئله دارد. با روان کافی درست و کشف انگیزههای باطنی افراد مطرح، جای هیچ شک و شبههای باقی نمیماند به اینکه بدانیم فرد دارنده انگیزه الهی و انسانی با کسی که خودمحور است و انگیزه نفسانی و غیرانسانی دارد، متفاوت است.
در این رابطه، به عنوان عبرتآموزی از تاریخ، خوب است بدانیم، امام علی (ع) پس از بیستوسه سال خانهنشینی آنگاه که مردم درب خانه حضرت جمع شدند و پشیمان از گذشته، به حضرت اصرار داشتند که برای نجات آنها قدمی بردارد و قبول مسئولیت و ریاست نماید، فرمود: «سوگند به خدایی که دانه را شکافت و جانداران را آفرید، اگر حضور و خواست جدی مردم نبود و خدا حجت را با وجود انسانهای یاریکننده بر من تمام نمیکرد و اگر خدا از عالمان و آگاهان پیمان نگرفته بود که در برابر ظلم ستمگران و درماندگی و بیچارگی انسانهای ستمدیده آرام نگیرند، من لجام شتر حکومت را بر گردنش میانداختم و رهایش میکردم».
آن حضرت (ع) در تعبیر زیبای دیگری به مالک اشتر نخعی به عنوان یک دستورالعمل الزامی فرمود: «ای مالک! آن امری را که از مافوق میشنوی با امر خدا بسنج و چنانچه خداوند از آن عمل نهی کرده، زنهار که فرمان خالق را در راه هوس مخلوق قربانی کنی! هرگز نگو من مأمورم و معذور، هرگز مگو به من دستور دادهاند و باید کورکورانه اطاعت نمایم.» و در ادامه فرمود: «بر آن کارگزار حکومت و سیاست آفرین باد که چون تاج و تخت را در پرتگاه ظلم ببیند، بر خشم شاه اندیشه نکند و فرمان خدا و مصالح مردم را بر تملق و چابلوسی ترجیح دهد». آن حضرت (ع) در نکته مقابل انگیزه الهی و معنوی خود و یارانش به افشای ماهیت و انگیزه پلید معاویه که در مسیر سیاسی او متجلی گشته بود، پرداخته و فرمود: «ما کانَ مُعاوِیَةُ باَدْهی مِنِّی وَ لکِنّه یَغْدِرُ وَ یَفْجُرُ، معاویه از من زرنگتر و سیاستورزتر نیست لکن او پیمانشکن است و فساد میکند».
معنا و مفهوم کلام حضرت (ع) در مورد معاویه این است که سیاست او مبتنی بر انگیزه الهی و انسانی نیست. سیاست او جدا از دین و آموزههای دینی و الهی است. کارش تزویر و ریاکاری است، چیزی که امروز در مکاتب مادی به ویژه در ماکیاولیسم مورد تأکید و تأیید است. آقای ماکیاولی میگوید: «در میان شهریاران و سیاستمداران هر کدام که بازی کردن نقش روباه را بهتر بلد بودند، کامیابتر شدهاند» و توصیه مینماید: «سیاستمداران قسمت مربوط به روبهمنشی از طبیعت خود را با کمال دقت و در رنگی دنیاپسند از انظار مردم مخفی سازند و در پوشاندن خوی و نیت حقیقی خود استاد باشند».
از دید او و سیاستبازان دغلکار امروز دنیا، سیاست امری است که رحم، وفا، مهربانی، اعتقاد به مذهب و صداقت را برنمیتابد. همان چیزی که بنیامیه، بنیمروان و بنیالعباس در گذشته پیشه کرده بودند و امروز هم کم نیستند سیاستمدارانی که بر همین خط سیر در حرکت بوده و مشکل مردم در هر انتخاباتی سره از ناسره نمودن همین مسئله است که دقت و ژرفاندیشی خاصی را طلب مینماید. دانستن این مطلب که در واقعِ مسئله چه کسی طالب مقام و ریاست است و چه کسی طالب خدمت، امر آسانی نیست.
نتیجه این که انگیزه حضرت علی (ع) و یاران او چیزی است و انگیزه معاویه و بنیامیه چیز دیگری؛ همچنانکه انگیزه شاه چیزی بود و انگیزه امام خمینی (ره) چیز دیگری؛ انگیزه بنیصدر چیزی بود و انگیزه شهیدان بهشتی، باهنر و رجایی چیز دیگری. . .؛
بر همین اصل است که خط سیر سیاسی افراد و جریانها متفاوت است و ما که داعیهدار سیاست علوی هستیم، امروز بیش از هر زمان دیگری باید به این مهم دقت نماییم. نکند با شعار زیبا و دلپسند علوی و عشق به مولا، خط سیر کاری و سیاسیمان از نوع معاویه و امویان باشد.
شک نداریم به این که انتخابگر آزادی هستیم و از روی اراده و اختیار انتخاب مینماییم ولی همه تلاش و کوشش ما باید بر این مسئله استوار باشد که از راه دقت در انگیزهها بتوانیم انتخاب صحیح و از نوع علوی داشته باشیم نه از نوع اموی و هر کدام که باشد آثار مخصوص به خود را دارد و در برابر آن در پیشگاه خدا و شهیدان گلگونکفن انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) مسئول هستیم. نباید بگذاریم اتفاقی پیش آید که دچار خسران شویم و با آه و سوز بگوییم: «هر کس رسید از راه، از راه برد ما را»، لازم است در این راه بیش از هر کس دیگری بر خدا توکل نماییم با این امید که: «انه خیر ناصر و معین»
حجت الاسلام علی عسکری