رهبر معظم انقلاب در سخنرانیهای اخیرشان در میان دیدارکنندگان با ایشان اعم از مسئولین نظام و دولتمردان و اقشار گوناگون مردم و دانشگاهیان و نخبگان، برخی از معضلات و مشکلات گریبانگیر جامعه و مردم را به روشنی موشکافی کرده و به دستاندرکاران و مسئولین یادآور شدند که باید نسبت به رفع آنها بیش از پیش تلاش کنند، چراکه چنین وضعیتی زیبنده این نظام و مردم آن نیست.
ورود رهبری نظام هر از چند گاهی به جزییات برخی مباحث اجرایی و موضوعاتی که تنها از وظایف و مسئولیتهای مدون و شناخته شده دولت هستند، نشان از دو حقیقت بسیار مهم دارد که باید مورد تجزیه و تحلیل و واکاوی صاحبنظران و دلسوزان نظام قرار گیرد.
نخست اینکه رهبری نظام، همه نارساییها و مشکلات موجود را به دقت مطالعه و رصد میکنند و دغدغه و نگرانی بسیاری در این زمینه دارند، به ویژه که خودشان در رأس قوه مجریه بودهاند و به درستی و عالمانه به کنه مسائل و مشکلات اجرایی پی میبرند.
دوم آنکه برخی تذکرات پیاپی ایشان و دلسوزان و کارشناسان و صاحبنظران تاکنون کمتر کارساز بوده و بسیاری به جای خوب گوش کردن و رفتار کردن، خواسته یا ناخواسته دچار اشتباه و کج فهمی میشوند.
رهبر معظم انقلاب، افزون بر تشریح بسیاری از نقاط و ابعاد مثبت و موفقیتها و پیشرفتهای چشمگیر به دست آمده پس از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، به اهم نقاط ضعف و نارساییها هم اشاره کردند که عبارتند از:
ـ عدم رواج فضائل اخلاقى
ـ رواج فرهنگ اسراف و تجملگرایى
ـ رشد یا متوقف نشدن میل به خشونت در برخى از بدنه جوان کشور
ـ مقابله نکردن درست و منطقى با تباه کردن نسل جوان
ـ رواج مواد مخدر صنعتى و تهییج غریزه جنسى
ـ حل نشدن مسأله اشتغال
ـ حل نشدن موضوع تورم
ـ حل نشدن مسأله فرهنگ کار
ـ حل نشدن موضوع ساعات مفید کار
ـ وجود بیکارى و بىمیلى به کار و تنبلى و وادادگى
ـ فراگیر بودن میل به رفتارهاى قبیلهاى در میدان سیاست و اقتصاد
ـ سرگرم شدن به چیزهایی که باید از آنها پرهیز کرد
ـ سرگرم شدن به رفاه طلبی و منشهای اشرافی
ـ غفلت از روحیه جهادى و ایثار
ـغفلت از تهاجم فرهنگى دشمن
ـ غفلت از در کمین بودن دشمن
ـ غفلت از نفوذ دشمن در فضاى رسانهاى کشور
ـ بىمبالاتى نسبت به حفظ بیتالمال
ـ واردات بی رویه به ویژه در بخش کشاورزی
ـ وابستگی اقتصاد به درآمدهای نفتی
ـ وجود رانتخواری و ویژهخواری
ایشان در سخنان اخیرشان در جمع شعرا فرمودند:
«... اما بدانید «خیلى خوب» به معناى «تمامِ خوب» نیست. «خیلى خوب» ممکن است یک دهم «تمامِ خوب» باشد؛ آن نُه دهم دیگر جلوى روى شماست؛ یعنى توقف نکنید. اشکال کار در همه کسانى که در یک راهى از خودشان شکوفایى نشان میدهند، این است که خیال میکنند این پایان راه است ... در همه رشتهها همین جور است. در همه کارهایى که ما دیدیم، همین جور است. احساس به منزل رسیدن، خستگىآفرین و رکودآفرین است... .»
گویا رهبر انقلاب به معضلات و مسائلی اشاره فرمودهاند که مدتهاست کارشناسان و متخصصان و صاحبنظران و دلسوزان نظام، بارها و بارها درباره آنها نوشته و سخن رانده و بحث کردهاند، ولی نتیجه مطلوبی به دست نیامده است و مدیران و مسئولین مربوطه، اگر خیلی لطف کرده باشند، تنها سخنان را شنیده و از آن گذشتهاند و احیانا به گویندگان و نویسندگانی که دردلی کردهاند و از نقاط ضعف سخنی گفتهاند، کاری نداشته و تخطئه و محکومشان نکرده اند!
حال این پرسش مطرح است که آیا سخنان و تذکرات رهبری نظام، تنها برای شنیدن و قاب کردن و بنر و پارچه نوشته درست کردن است؟ همچنان که خود ایشان درسخنرانیشان در آغاز سال جاری در میان زایران امام علی ابن موسی الرضا(ع) به صراحت فرمودند: «گاهی اوقات این شعاری که ما برای سال اعلام میکنیم، بعد ناگهان میبینیم همه در و دیوارهای تهران و شهرهای دیگر پر شده از تابلو، که این شعار رویش نوشته شده، این فایده ای ندارد. گاهی کارهای پرهزینه ای انجام میگیرد؛ چه لزومی دارد؟ آنچه من از مسئولین و مردم عزیزمان توقع دارم، این است که این شعار را بشنوند، باور کنند و دنبال کنند. تابلو کردن و در و دیوار را پر کردن و عکس زدن و اینها هیچ لزومی ندارد.»
آیا اکنون باید برای پیگیری و رسیدگی به بسیاری دیگر از معضلات و ضعفهای موجود ـ که هنوز سخنی از آنها به میان نیامده ـ باز هم منتظر تلنگر و تذکر رهبر انقلاب باشیم؟ آیا شایستهتر و ارزندهتر نیست پیش از اینکه رهبر معظم انقلاب وظایف و مسئولیتهایمان را گوشزد کنند، به چارهاندیشی ناملایمات و نارساییها بپردازیم؟ آیا زیبندهتر و خداپسندانهتر نیست که به جای شنیدن و دیدن، به مشکلات و معضلات جامعه و مردم، به سخنان و انتقادهای مشفقانه و مصلحانه دوستان و دلسوزان نظام به دقت و درستی گوش کنیم و در راستای حل آنها تلاش کنیم؟
نویسنده با ارجگذاری و شکرگزاری خداوند منان برای موفقیتها و پیشرفتهای فراوان و بیشمار به دست آمده برای ملت و کشورمان در 33 سال اخیر، به واسطه فرمایش رهبر انقلاب ـکه بایستی کاستیها نیز بیان شوند ـ برای یادآوری دست اندرکاران به نمونههایی دیگر اشاره میکنم؛ انشاءالله که گوش شنوا داشته باشیم:
ـ قانونشکنی و بیتوجهی به نص صریح قوانین در میان برخی مسئولین و مدیران
ـ شیوع جریانات و تفکرات انحرافی و خرافی در سطوح عالی برخی مسئولین
ـ بی حرمتی و جسارت آشکار و بی پرده به چادر و حجاب مسلم اسلامی
ـ رواج و گسترش بی وقفه و باورنکرنی بدحجابی و بی حجابی
ـ رواج و توسعه رستورانهای فوق اشرافی و فرهنگ مصرف غذاهای چند میلیون ریالی در کشوری که به دنبال بسط عدالت علوی است
ـ رواج فامیلسالاری به جای شایسته سالاری
ـ ارایه آمارهای خلاف واقع و غیر منطقی و متناقض از سوی برخی مسئولین
ـ ورود بیوقفه و افسارگسیخته و مرموز کالاهای چینی از شیر مرغ تا جان آدمیزاد تا جایی که قرآن کریم و سنگ قبر هم در میان آنهاست.
ـ رواج بی صداقتی و خلاف واقعگویی در میان مردم و مسئولین
ـ نبود روحیه عذرخواهی و استعفا و کنارهگیری در میان مدیران و مسئولین در صورت بیکفایتی و ندانمکاری و بروز خطاهای فاحش و جبران ناپذیر
ـ رواج قدرت طلبی و ریاست طلبی و مایملک مادرزادی دانستن پست و مقام و میز در میان بسیاری از مدیران
ـ کاهش بی رویه و بدون منطق ساعات کار اداری در پایتخت از هشت ساعت به 6.5 ساعت به بهانه غریب و غیرکارشناسی و بلااثر کاهش آلودگی هوا، که عملا با احتساب یک ساعت برای نماز و ناهار، 5.5 ساعت باقی میماند؛ یعنی زمان کار قانونی از چهل ساعت در هفته به 27.5 ساعت کاهش یافته است! این یعنی 1.5 روز تعطیلی در هفته و 78 روز تعطیلی کارهای دولتی در پایتخت در یک سال! البته سوای سایر تعطیلات رسمی و غیر رسمی! این یعنی سرگردانی و معطلی مردم و به تأخیر افتادن کار آنها
ـ افزایش روزافزون سن ازدواج و آمار طلاق
ـ رواج فرهنگ پول دوستی و مادیگری و بهرهخواری با تبلیغات افسارگسیخته بانکها و موسسات مالی و تجاری با جوایزی غریب مانند گنج طلا و سرویس طلا و کیسههای پر از پول و اسکناس به تعداد موهای سر و خودروهای چندصد میلیونی و امثالهم
ـ آشفتگی و نابسامانی در بسیاری از ادارات و سازمانهای دولتی و نبود یک سیستم و نظام مدون و کارآمد اداری و سازمانی و سرگردانی و بلاتکلیفی ارباب رجوع و مردم
ـ ناکارآمدی و ضعف رسانه ملی در فرهنگ سازی و اشاعه آموزههای دینی و اخلاقی
ـ بیتوجهی و بی مبالاتی نسبت به نابودی روزافزون جنگلها و منابع طبیعی و انفال عمومی از طریق برداشتهای غیرقانونی و قاچاق و به بهانه احداث ویلاهای شخصی و باغ شهرها و جاده و پالایشگاه و امثالهم
ـ رواج و اشاعه افسارگسیخته بازار تهمت و افترا و غیبت و ناسزاگویی در میان مردم کوچه و بازار و مداحان و سخنرانان و مسئولین
پایان کلام اینکه، «حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا»؛ بیاییم پیش از آنکه بار دیگر رهبر معظم انقلاب، وظایف و مسئولیتهایمان را یادآوری و گوشزد کنند و از عیبها و نامرادیهای کوچک و بزرگ سخنی بگویند، به خودمان بیاییم و راه خوب گوش کردن و درست رفتار کردن به تذکرات رهبرمان و مولایمان را فرا گیریم و از این طریق، ولایتمداری و ولایتپذیری را در عمل به اثبات رسانیم و نه تنها به زبان و تبلیغات.
بیاییم اگر شایسته مقام و پست و مسئولیتی که در اختیار داریم، نیستیم و توانمندیهای لازم را نداریم، از هدر دادن بیتالمال و فرصتهای طلایی ملت و کشور پیشگیری کرده و شجاعانه و جوانمردانه و برای خدا عذرخواهی کرده و جایمان را به شایستگان و نخبگان و متخصصان واگذار کنیم.
بیگمان، خوب گوش کردن، یک هنر و یک تعهد عمومی و دو جانبه است. زمانی که در حال گفتوگو با همدیگر هستیم، اگر درست و با دقت به فحوای سخنان هم گوش نکنیم با دردسر و مشکلات فراوانی روبهرو شده و دچار سوءتفاهم و تنشهای ناخواسته خواهیم شد؛ بنابراین، به طریق اولی وقتی که کسی و مصلحی از روی دوستی و دلسوزی و وظیفه انسانی و اسلامی، عیبمان و مشکلمان را یادآوری و گوشزد مینماید، بدیهی است، در صورت درست گوش کردن و برطرف کردن آن عیب، به وظیفه اخلاقی و انسانی و شرعی خود رفتار کرده و به دنبال آن، علاوه بر کاهش چالشها و تنشها، راه پیشرفت و تعالی خود و جامعهمان را فراهم خواهیم آورد.