http://mehrangoli64.ParsiBlog.com | ||
تابستان نزدیک است و سه ماه فرصت ارزشمند برای بسیاری از نوجوانان زیر 20 سال به وجود خواهد آمد. این و برخی موارد مثل راهنمایی خواستن پدر یکی از مخاطبان سایت در مورد فرزندش بهانهای شد که این مطلب را بنویسم. حدوداً دوازده ساله بودم که در مسجد با مرد بزرگی آشنا شدم که قریب به پنجاه و اندی سال سن داشت (بخوانید مرشد) و هنوز هم که هنوز است و قریب به 70 سال سن دارد، باید او را هر هفته ببینم تا از تجربیاتش برایم بگوید و راهنمایم باشد. یکی از چیزهایی که همیشه به خاطر آن خود را مدیون او میدانم این است که از ابتدای دوستیمان، هر چند روز یک بار یک جمله را با تأکید خاصی به من میگفت: موقع خداحافظی دوباره میگفت: یادت نرود که فقط تا 20 سالگی فرصت داری! معتقد بود: بعد از 20 سالگی آنقدر مشغلهها و درگیریهای ذهنی برایت پیش میآید که ورودیهایت را به صفر نزدیک میکند و فقط خروجی خواهی داشت. اگر قبل از 20 سالگی خود را خوب ساخته بودی، خروجیهایت ارزشمند خواهد بود وگرنه تا آخر عمر خروجی مفیدی نخواهی داشت. من بارها و بارها در روز این جمله در گوشم زمزمه میشد: فقط تا 20 سالگی فرصت داری! الان که نگاه میکنم، میبینم حقیقتاً راست میگفت! شخصیت اصلی من قبل از 20 سالگی ساخته شد و تقریباً قسمت عمدهای از دانستههایم برای آن دوران است. بعد از آن درگیر تدریس و کار شدهام و بیشتر، خروجی داشتهام تا ورودی. دقیقاً 20 ساله بودهام که مدرس شدم و از آن به بعد تقریباً قسمت اعظمی از زندگیام خروجی بوده است تا ورودی. به هر حال، مواردی که به نظرم میرسد که یک نوجوان باید قبل از 20 سالگی انجام دهد را اینجا لیست میکنم. میدانم که برخی مخاطبان سایت، کمتر از 20 سال سن دارند و هنوز فرصت دارند. اگر شما فرصت را از دست دادهاید، هر چند بعید میدانم بتوانید به آنها عمل کنید، اما اگر توانستید ماهی را همین الان از آب بگیرید، وگرنه برای فرزندانتان شاید مفید باشد: باید دقت کنید که این دروس بسیار بسیار ارزشمندتر از آنی هستند که فکر میکنید. تمام چیزهایی که گفته میشود، در آینده مفید خواهد بود. درسها را سرسری نخوانید تا نمره بگیرید. دروس مهمی مثل ریاضی، فیزیک، شیمی، علوم و حتی فارسی و امثالهم را با جدیت بخوانید. فراموش نکنید که زبان انگلیسی زبان مشترک بین ملتهاست. هر کس در هر نقطهای بخواهد بهترین مطلبش را عرضه کند، آنرا به زبان انگلیسی ترجمه و منتشر میکند. تمام منابع در همه زمینهها به انگلیسی ترجمه شده است و این یعنی اگر انگلیسی را بدانید، میتوانید از تمام زبانهای دنیا برای یادگیری استفاده کنید. بخواهید یا نخواهید، تمام رشتهها این روزها پر شدهاند از کلمات و عبارات انگلیسی. پس اگر میخواهید منابع مرجع را در دست داشته باشید، مجبورید به بهترین شکل، زبان انگلیسی را یاد بگیرید. تجربه خودم را میگویم: من از دوم یا سوم دبیرستان بود که به کلاسهای مکالمه زبان رفتم و تا چهار یا پنج سال در این کلاسها بودم و بعد از آن هم که تا این لحظه مدرس مکالمه زبان بودهام و از این طریق خودم را درگیر نگاه داشتهام. یک مؤسسه را که فکر میکنید مدرسین بهتری دارد، انتخاب کنید و تا انتها به آن پایبند بمانید. سعی کنید هر طور شده و با تمام سختیهایی که ممکن است سر راه پیش آید، یادگیری زبان انگلیسی را رها نکنید و تا انتها بروید. ما ایرانیها خوشبختانه به خاطر نزدیکی زبانمان به عربی، این شانس را داریم که بهترین زبان دنیا را در مدت کوتاهی یاد بگیریم. خوشبختانه دروس دوران راهنمایی و دبیرستان تا حد کافی عربی را یاد دادهاند. اگر آنها را با عشق (و بدون توجه به چرت و پرتهای انسانهای بیسواد که سعی میکنند عربی را بد جلوه دهند) یاد بگیرید، مطمئناً از زندگی خود احساس رضایت بیشتری خواهید داشت. هر طور شده، عربی را یاد بگیرید تا جایی که هر حدیث یا آیهای که خواندند، بتوانید به راحتی به فارسی ترجمه کنید. از آنجا که بسیاری از کلمات زبان فارسی از زبان عربی وارد شده است، دانستن زبان عربی، زندگی شما را متحول میکند. حتی اگر شما یک فیزیکدان شوید من شک ندارم که زبان عربی فیزیک شما را متحول میکند. در نکات بعد خواهم گفت که یکی از رموز موفقیت در زبان عربی، یادگیری قرآن و خواندن آن و احادیث است. زمانی که در کلاسهای عربی بودیم، هر درس جدیدی که معلم میگفت، من کلی حدیث و آیه به ذهنم میآمد که آن نکته در آنها رعایت شده بود. به طور مثال وقتی میگفت: "ات" جمع مؤنث هیچ وقت مفتوح نمیشود، من آیاتی مثل: إن فی خلق السماواتِ و الارض .. و یا الخَْبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَ الطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ ([قانون خدا این است که:] زنان ناپاک و خبیث برای مردان ناپاک، و مردان ناپاک برای زنان ناپاک خواهند بود و زنان پاکدامن برای مردان پاکدامن و مردان پاکدامن برای زنان پاکدامن خواهند بود) به ذهنم میآمد و با خودم میگفتم: راست میگه پسر! هیچ کجا نداریم که «ات» فتحه بگیره! بعد از آن هم به سفارش یکی از دوستان روحانیام، کتاب «صرف و نحو ساده» را مطالعه کردم که زبان عربیام کاملتر شود و پیشنهاد میکنم بعد از پیشدانشگاهی، حتماً این کتاب را مطالعه کنید. در همان سنین، چندین و چند جلد کتاب عربی (داستان و روانشناسی و امثالهم) گرفتم و خواندم و الان به هیچ کتاب فارسی که از عربی ترجمه شده باشد مثل اینکه به کتاب ترجمه شدهی انگلیسی به فارسی اعتماد ندارم، به آنها هم اعتماد ندارم و ترجیح میدهم کتاب مرجع عربیاش را بخوانم. یکی دیگر از مواردی که شخصیت شما را میسازد همین است. باید در این سنین به مطالعه عادت کنید. باید تندخوان شوید. در این سنین، هیچ مشغله فکری نخواهید داشت! مشغلههایی مثل دانشگاه، شغل، ازدواج، درآمد، فرزند و دهها مشغله دیگر که خیلیها را آنقدر درگیر خود کرده که صبح ساعت 7 تا 7 شب وقتشان را میگیرید و بعد از آن هم مثل جنازه به خانه میرسند و میخوابند که فردا را دوباره به همین صورت شروع کنند! تا میتوانید کتب مهم و مرجع را مطالعه کنید. کتب دینی، تاریخی، ادبی و غیره. البته سیر مطالعاتی داشته باشید و بیگدار به آب نزنید! خیلی از جوانان به اشتباه و ندانسته یک کتاب (مثل کتابهای دکتر شریعتی و صادق هدایت و امثالهم) را خواندند و تمام زندگیشان نابود شد! مراقب باشید. در این زمینه، از یک مرشد مثل شخصیتی که در ابتدای مطلب اشاره کردم استفاده کنید. تجربه خودم: چهارده ساله بودم که به پیشنهاد همان دوستی که در ابتدا گفتم، نامهای به «مرکز پاسخ به سؤالات حوزه علمیه قم» نوشتم و گفتم که میخواهم در زمینه تاریخ و مسائل اسلامی مطالعه کنم. لطفاً من را راهنمایی کنید و یک سیر مطالعاتی برایم تعیین کنید. شاید باور نکنید که بعد از 12 سال، من هنوز آن نامه را دارم! عکس گرفتم که ببینید: انصافاً نامه کاملی ارسال کردند و من کتبی که معرفی کردند را تقریباً به همان صورت مطالعه کردم و جلو رفتم. به طور مثال، اولین کتابهایی که معرفی کردند، داستان راستان و دیگر کتب استاد مطهری بود که من شبها در رختخواب دو سه داستان را برای خودم و برادرانم میخواندم و بعد میخوابیدیم. همین دوست مذکور، مطالعه هر نوع کتاب از شریعتی را تا سنین بالا برایم ممنوع کرده بود. کتابهای ارزشمندی به من هدیه میداد و از من میخواست که خلاصهاش را تحویل دهم تا یک کتاب دیگر جایزه بدهد! تمام آن کتابها را هنوز دارم و مثل طلا حفظشان کرده و میکنم. او بعد از آن، من را مسؤول کتابخانه مسجد کرد و این لحظه، یک نقطه خاص در زندگیام بود. به هر حال، باید به هر نحوی شده، خود را عادت به مطالعه دهید. باید عادت کنید که اگر نیم ساعت بیکار هستید، یک مجله یا یک برگه یا یک کتاب بردارید و بخوانید. (من حتی در دوران سربازی در بین کلاسهای خسته کننده که همه میخوابیدند، کتاب جیبی از جیبم در میآوردم و مطالعه میکردم. آنقدر سرم توی کار خودم بود و مطالعه میکردم که چند تا از بچهها روز آخر میگفتند: حاجی! آدم عجیبی بودی!!!) هیچ چیز مثل مطالعه روح شما را پرورش نمیدهد. شما را در هر زمینه، قوی و صاحب بیان میکند. خلاصهنویسی کنید و سعی کنید سررسیدهایی از جملات برگزیدهی آنچه خواندهاید، پر کنید. به مرور باید بتوانید یک صفحه کتاب را با یک نگاه مطالعه کنید. به مرور با نگاه به یک مقاله یا کتاب، سریعاً متوجه میشوید که کدام بخشها ارزش خواندن دارد و با توجه به آن جمله زیبا از نویسنده خارجی که گفت: "صحیحترین راه مطالعه آن است که فقط بخشهایی از کتاب را بخوانید که باید بخوانید" میتوانید کتابهای زیادی بخوانید و مغزتان را پر کنید از مطالب مفید که هر کدام، آینده شما را خواهد ساخت. من فکر میکنم کامپیوتر برای یک دانشآموز (به خصوص، قبل از دوم دبیرستان) یک سم به تمام معناست! هرگز به آن عادت نکنید! تمام وقت شما که میتواند صرف بهترین کارها شود را میگیرد. کامپیوتر برای زمانی است که شما خودتان را به اندازه کافی از دانستههای مفید که در کتب هست، پر کردهاید و به استفاده مفید از وقت، عادت کردهاید و حالا برای تکمیل آنها از کامپیوتر استفاده میکنید. اگر قبل از این سنین به کامپیوتر رو بیاورید، معمولاً معتاد بازی کردن و چت کردن و کارهایی که آینده شما را تخریب میکند میشوید. فرصت برای یادگیری کامپیوتر، بسیار زیاد است. بعد از 20 سالگی یکی از آرزوهایتان برگشتن به دوران قبل از 20 سالگی و رفتن به مسافرتهای دسته جمعی با دوستانتان خواهد بود! پس فرصت را از دست ندهید! حیف نیست شما با این همه استعداد، خط زیبایی نداشته باشید؟ کلاسهای خطاطی را در طی سال فراموش نکنید. تا زمانی که مدرک ممتازی و حتی استادی را نگرفتهاید، دست برندارید. قبل از 20 سالگی باید خیلی چیزها را تجربه کنید. کنجکاو باشید. کار با میکروسکوپ، تلسکوپ و امثالهم را یاد بگیرید. از خانواده بخواهید که برای خرید این قطعات برایتان هزینه کنند. در کلاسهای ستاره شناسی و کلاسهای علمی دیگر شرکت کنید. اگر در درس شیمی و فیزیک یک آزمایش وجود دارد، حتماً تجهیزات آن را بخرید و در منزل تجربه کنید. من عاشق این آزمایشات بودم و هنوز هم کاغذ تورنسلهایی که از مدرسه کش رفتم را دارم!! (البته شوخی میکنم من آن زمان نفر اول و جزء تیم آزمایشگاه علوم شهرمان بودم و برای مسابقات استانی تمام تجهیزاتی که میخواستیم را در آزمایشگاه در اختیارمان قرار میدادند، ما هم گاهی برخی از آنها را میآوردیم خانه!!) قبل از این، یک نکته بگویم: در همه مسائل، بیش از حد متمرکز شدن روی آنرا پیشنهاد نمیکنم. به طور مثال ورزش حرفهای یا حتی یادگیری قرآن به صورت کاملاً تخصصی و حرفهای را پیشنهاد نمیکنم. از هر چیز، تا حدی که فکر میکنید لازم است برای یک زندگی شیرین و پرسعادت، یاد بگیرید. مثلاً شنا، پینگپنگ، اسبدوانی و امثالهم ورزشهای خوبی هستند که من خودم تا حدی که لازم داشتهام یاد گرفتهام. اما ورزشهایی مثل جودو، کشتی، وزنهبرداری، پرورش اندام و امثالهم به نظرم واقعاً بیارزش هستند. کشتی یاد بگیری که چه؟ تمام استخوانهای بدنت بشکند و جودو یاد بگیری که چه؟ گول مسؤولین ورزش مملکت را نخورید که برای اینکه نام ایران و در کنارش نام خودشان بالا برود، اینقدر برای ورزشهای بیفایدهای مثل جودو و کاراته و امثالهم تبلیغ میکنند. اگر شیعه (مسلمان) هستید ادامه را بخوانید: اگر مسلمان هستید، این شانس را دارید که کارهای ارزشمند دیگری نیز در این سنین انجام دهید تا با یک اعتماد به نفس و مغزی پاک و ارزشمند وارد دوران جوانی شوید. تا قبل از 20 سالگی باید تکلیف خودتان را مشخص کنید: آیا واقعاً و از ته قلب میخواهید مسلمان باشید یا خیر؟ اگر میخواهید مسلمان آبکی باشید، همان بهتر که دین دیگری را انتخاب کنید چون اسلام برای کسی که مسلمان واقعی نباشد، بیشتر ضرر است تا فایده (و لایزید الظالمین الا خسارا). اما اگر تصمیم گرفتید، مسلمان باشید، باید مسلمان واقعی باشید! باید به این جمله از ته قلب باور داشته باشید: باید به اطرافتان خوب نگاه کنید و ببینید که هر کس این جمله را باور نداشته است، با مغز به زمین خورده است! اگر میخواهید دکتر متخصص قلب هم باشید، باید بدانید که اسلام حداقل کاری که برای شما میکند این است که از شما در برابر بیراهه رفتنها، اعتیادها، گرفتار مستیها و زنبازیها و گناهآلود شدنها محافظت میکند. باور ندارید؟ آینده، نزدیک است! حالا، اگر این را پذیرفتید، بقیه نکات را بخوانید. [ دوشنبه 91/3/8 ] [ 8:56 عصر ] [ مهران گلی ]
[ دلگویه های شما () ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |