http://mehrangoli64.ParsiBlog.com | ||
حسینه ی جاجرمی در خیابان طالقانی شرقی تبدیل به موزه شده. این بنای قدیمی که از معماری بی نظیری برخوردار است با اتاق های فراوان از دو طبقه تشکیل شده در طبقه ی بالا سفره خانه ی سنتی دایر است و در پایین محل فروش صنایع دستی بجنورد از قبیل : چارق (نوعی پاپوش دست دوز چرم) گلیم و قالیچه - لباس محلی بجنوردی و ... دیدن این موزه خالی از لطف نیست. [ شنبه 90/11/15 ] [ 8:45 عصر ] [ مهران گلی ]
[ دلگویه های شما () ]
به گزارش خبرگزاری فارس از بجنورد به نقل از روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان شمالی، علیاکبر وحدتی اظهار داشت: دانش تولید آبنبات (آبنبات قیچی) از جمله دانش فنون بومی و سنتی (خوراک) است که در گروه 4 (دانشها و عادتها و رسمهای مربوط به طبیعت و کیهان) قرار دارد. [ سه شنبه 90/10/13 ] [ 9:49 عصر ] [ مهران گلی ]
[ دلگویه های شما () ]
فرزند حسینقلى از مالکین بجنورد، در 1304 متولد شد. پس از انجام تحصیلات ابتدائى به کشاورزى و ملکدارى پرداخت و در قسمتى از زمینهاى وسیع پدرش به امر زراعت مشغول شد. و در امور اجتماعى و سیاسى منطقه تدریجا نفوذى پیدا کرد تا اینکه در انتخابات دورهى بیستم از جغتاى و جوین به وکالت انتخاب گردید. در ادوار بیستودوم و بیستوسوم و بیستوچهارم از بجنورد نماینده شد. در عین حال به کشاورزى هم سرگرم بود و قسمتى از زمینهاى خود را زیر کشت چغندر قند برد و محصولات خود را به کارخانه قند شیروان واگذار مىکرد. خانلرخان قراچورلو خواهرزادهى سردار معزز بجنوردى بود که از مرزداران آن منطقه بودند. سردار معزز در 1304 ش از طرف سرتیپ جانمحمدخان فرمانده لشکر خراسان دستگیر و بدون محاکمه اعدام گردید. در میان اعدامشدگان، حسینقلىخان پدر خانلرخان که شوهر خواهر سردار معزز بود، به دار کشیده شد. خانلرخان شکارچى قابلى است. در اسفند ماه 1379 در بجنورد درگذشت. [ دوشنبه 90/9/21 ] [ 8:41 صبح ] [ مهران گلی ]
[ دلگویه های شما () ]
کاوانلو را به سمت مشهد مقدس انداختند. به این معنی که از اول سملقان یورت شادلو شد. گاوانلو را به سمت مشهد مقدس انداختند. به این معنی که از اول خاک چلای خانه که در شمال مشهد واقع و تا قلعه کردنشین یوسف خان که در چهار فرسخی سمت شمال قوچان است امتداد دارد یورت طایفه جانی قربانی باشد و کوه شمال چشمه گلپ معروف به چشمه گیلاس (در شمال منطقه چناران و رادکان) که کوه عمارت نام دارد و یک سمت آن (در شمال منتهی) خلاصه طوایف مزبور در محلات مذکور بماندند و بعد از قراخان پسرش بنام بیک وکیل، ریاست داشت پس از او پسرش محمدحسین خان از دولت (نادرشاه پس از مراسم تاجگذاری در دشت مغان به سال 1148 قمری) ایلخانی لقب یافت بعد از آن پسرش امیرگونه خان ایلخانی شد و پس از او رضا قلی خان بن امیر گونه ایلخانی گردید.بعد از اوسام خان بن رضاقلی خان (دلیرترین و سیاستمدارترین خوانین زعفرانلو حاکم مشهد و فاتح هرات) ایلخانی و بعد از سام خان امیرحسین خان برادرش ایلخانی طایفه زعفرانلو و ملقب به شجاع الدوله گردید، از جماعات گرائیلی در خراسان طایفه بغایری حالا در بام و صفی آباد سکنی دارند . پس از تسخیر قوچان مرکز فرمانروایی ایلخانان کرد زعفرانلو در سال 1248 قمری، عباس میرزا قاجار پسر فتحعلیشاه برای تضعیف قدرت رزمی کردها، اتحاد آنها را از هم پاشید و یک ایلخانی دیگر کرد را در بجنورد تشکیل داد که نخستین ایلخانی شادلو بود و نجفعلی خان شادلو پدرزن رضاقلی خان بخاطر همکاری باعباس میرزا قاجار به این سمت منصوب شد. اما ایلات معتبر 32 گانه در خراسان که هر کدام جایگاه و نقش ویژه ای در تاریخ خراسان دارند، برخی بدین شرح می باشند . میلانلو: از مهمترین ایلات کرد در اسفراین است حدود 43 طایفه و ایل کرد در شهرستان اسفراین مستقر هستند و مزارع و کشتزار ها و بیشتر زمین های کشاورزی و مراتع اسفراین متعلق به این مردها که بیش از 80% جمعیت اسفراین را تشکیل می دهند حکومت اسفراین بین ایلخانان بجنورد و قوچان گاهی دست به دست می شد.
رضا قلی خان ایلخانی مقتدرترین خوانین ایرانی متوفی 1249در تبعید آذربایجان سام خان ایلخانی فاتح امیر حسین خان شجاع الدوله نجفعلی خان کردشادلو نخستین ایلخانی بجنورد سال 1248 قمری در تاریخ دوره غزنویان و مغول و تیموریان در تمام منابع از آن بنام خبوشان نام برده شده است در دوره اشکانیان و ساسانیان شهرهای کوچک ولی پر رونق در جلگه قوچان وجود داشته است که در حفاریهای غیرقانونی سالهای اخیر بسیاری از آثار آن دوران کشف شده است که از جمله می توان محل روستای کنونی (امامزاده) سلطان زیر آبه و کشفیات حدود روستای میرفضل الله و نیز کشفیات اسفیجر اشاره کرد که سکه های اسکندر مقدونی از آنجا کشف شده بوده است.
برگرفته ازمنبع:کتاب حرکت تاریخی کرد ، کلیم الله توحدی درهشت جلد [ دوشنبه 90/9/21 ] [ 8:40 صبح ] [ مهران گلی ]
[ دلگویه های شما () ]
میدانیم که پس از ورود مسلمانان به ایران و سقوط سلسله عظیم ساسانیان که نگهبانان سرزمین های وسیع امپراطوری ایران بودند، استقلال ایران به مدت نه قرن پایمال شد و از بین رفت واعراب در قرون اولیه خود را به مرزهای شمالی و شرقی کشور رسانده و با کشورهای باستانی توران، هند و چین هم مرز شدند. در میانه قرن چهارم هجری با فرصتی که برای اقوام ترک پیش آمده بود و دیوارهای مرزی ایران را شکسته یافتند از مرزهای ایران و توران قدیم گذشته و وارد سرزمین های خراسان شدند و سرانجام حکومتهای غزنوی، سلجوقی، مغول وحشی یکی پس از دیگری ایران را مورد تاخت و تاز قرار داده و به ویرانی پرداختند و یورش های تیمور لنگ و اعقاب او و نیز ترکان قراقویونلو و آق قویونلو سرزمین ایران را لگدمال کردند. تا اینکه در آغاز قرن نهم هجری، سلسله ایرانی تبار صفویه که نژاد کرد داشتند به همت شاه اسماعیل صفوی (930-905 قمری) روی کار آمد و اساس استقلال ملی ایران را پس از حدود نهصد سال بنا نهاد و با رسمی کردن مذهب تشییع در ایران ضمانت وحدت قومی و ملی ما را فراهم ساخت. روی کار آمدن صفویه همزمان با اوج قدرت سلاطین عثمانی بود که خود را خلیفه اسلام و مالک الرقاب سرزمینهای اسلامی می دانستند اما صفویه در مقابل آنها شجره ای برای خویش ساخته و خود را به دودمان امام هفتم شیعیان منسوب داشتند و حق خلافت و ولایت را به خویش منتسب کردند و در مقابل ترکان عثمانی قد برافراشتند در نتیجه ترکان عثمانی به کینه توزی با صفویه پرداختند و با ازبکان هم نژاد و هم مذهب خویش در شرق خراسان متحد شدند و آنها را به تاخت و تاز و ویرانی هر چه بیشتر خراسان واداشتند تا عثمانی ها از مغرب و ازبکان از مشرق کشور نوپای ایران را بار دیگر بین خویش تقسیم کرده و مذهب تسنن را جایگزین مذهب تشییع نموده و حکومت صفویه را پراندازند. اما پذیرش مذهب شیعه از سوی ایرانیان که صفوی متکی بر آن و حامی آن بودند نقش اصلی را سرانجام در استقلال ایران ایفا کرد و این کشور نوپا را در برابر حملات دشمنان محفوظ و مصون داشت از مهمترین متحدان شاه اسماعیل کردان چشمگزگ مستقر در شرق امپراطوری عثمانی بودند که از دیرباز مذهب تشیع را داشتند. چون سلطان سلیم امپراطورعثمانی طرح شیعه کشی خود را در کشور آغاز کرد حاج رستم بگ چشمگزگ با چندین هزار خانوار کرد از ایل و تبار خود به یاری شاه اسماعیل آمد که سرانجام پس از شکست شاه اسماعیل در جنگ چالدران ، این امیر کرد با چهل تن از دیگر سران کرد به اتهام همکاری با شاه اسماعیل به نامردی گردن زده شدند. جنگ چالدران در دوم ماه رجب 920 قمری اتفاق افتاد شاه اسماعیل که نمی خواست در آغاز کار با سلاطین عثمانی درگیر شود پیش از جنگ چالدران همت خویش را مصروف مرزهای شرقی کشور نمود تا ازبکانی را که به خراسان تاخته و به قتل و غارت و ویرانی شهرها و روستاها پرداخته بودند گوشمالی دهد. او در جنگ مرو با یاری سپاهیان فداکارش از جمله کردهای شیعه مذهب پیروز شد و ازبکان را به سختی شکست داده و از خراسان بیرون راند و در کاسه سر شیبک خان ازبک شراب نوشید (916 قمری) . شاه اسماعیل و شاه تهماسب و شاه عباس هر کدام به نوبه خویش ایالت و طوایف زیادی را از کردان شیعه مذهب خود به خراسان منتقل ساختند تا در برابر تاخت و تاز ازبکان سنی مذهبی، از کیان خراسان دفاع نمایند. از مهمترین کردانی که در زمان شاه اسماعیل و شاه تهماسب وارد خراسان شده اند، می توان از کردان کلهر، قهرمانلو و چگنی نام برد. چگنی ها که قدرت و جمعیت چشمگیری داشتند به فرماندهی بوداق خان چگنی با دیگر ازبکان را که به خراسان تاخته بودند گوشمالی سخت داده و بیرون راندند. بوداق خان در زمان شاه تهماسب فرمانروای سرزمنیهای اسفراین، بجنورد، شیروان، قوچان، مشهد و درگز بود و جنگ های فراوانی با ازبکها انجام داد. پس از فوت شاه تهماسب در سال 984 قمری چند سالی به علت اختلافات سران قبایل کرد و ترک شیعه مذهب و جانشینان نالایق از جمله شاه اسماعیل دوم و سلطان محمد صفوی فتور عظیمی در دستگاه سلطنتی صفوی روی داد و می رفت شیرازه نظام و استقلال ایران بار دیگر پاشیده شود که با همت سران کرد مستقر در خراسان از جمله کردان چگنی و چاپشلو و استاجلو کلهر و قهرمانلو با مستقر در هرات و قاجارهای مستقر در جنوب خراسان شاه عباس صفوی که کودکی بیش نبود به همت مرشد قلی خان کرد استاجلو بر سریر پادشاهی نشست و بار دیگر آب رفته را به جوی بازآورد و دشمنان ایران را به شدت تنبیه کرد یکی از علل شکست های شاه اسماعیل و شاه تهماسب در جنگ با سلاطین ترک عثمانی، نزدیک بودن شهر تبریز به عنوان پایتخت ایران به سرزمین دشمن بود که در هر فرصتی عثمانی ها آن را اشغال می کردند. لذا شاه تهماسب ناچار شد پایتخت را به قزوین که در داخل ایران و دورتر از دسترس دشمن بود انتقال دهد. در سال 996 قمری که شاه عباس از خراسان به قزوین رفت و بر تخت شاهی نشست بار دیگر ازبکان به فرماندهی عبدالمؤمن خان ازبک از موقعیت استفاده کرده و به خراسان تاختند و شهرهای هرات و مشهد را تصرف کرده و به خاک و خون کشیدند و به سوی سبزوار و اسفراین پیشروی نمودند. تنها بوداق خان چگنی بود که توانست خراسان شمالی و مرکز فرماندهیش را در قوچان از شر دشمنان نجات دهد. در چنین روزگار آشفته ای که ازبکان به سوی پایتخت ایران می تاختند.شاه عباس نقشه ای چید و بسیاری از کردهای چشمگزک را که در قفقاز و آذربایجان متوقف بودند به نواحی شرقی قزوین منتقل ساخت که آنها را از شرق پایتخت تا تهران وخوار و ورامین و دامنه های رشته کوههای دماوند و البرز را زیر پوشش استحفاظی خود قرار دادند و همچون دیواری آهنین بین پایتخت و ازبکان قرا گرفتند. جنگهای شاه عباس در خراسان با ازبکان از سال 1000 قمری تا 1010 قمری بطور پراکنده ادامه داشت که در نتیجه مرزهای ایران پس از یکهزار سال به دوره امپراطوری ساسانیان در شرق رسید. سرزمین های بلخ و مرو و بخارا و خوارزم به وسیله سپاهیان شیروان ایران مفتوح شد و ازبکان از آنجا بیرون رانده شدند. در این سالها تقریباً تمام کردهای مستقر در حدود تهران وارد خراسان شدند و در نواحی شمالی این ایالت مستقر گشتند و در سال 1011 قمری که تقریباً آرامش به خراسان بازگشته بود شاه عباس از بلخ به هرات و مشهد بازگشت و از راه چناران و رادکان شکارکنان به خبوشان (قوچان) آمد و حکومت درگز (درون) را نیز به خطه قوچان ضمیمه کرد و آنرا به شاه قلی سلطان جد امرای بعدی کرد خراسان تفویض داشت و در درگز لقب امیرالامرایی داد. به قول مؤلف عالم آرای عباسی، شاهقلی سلطان غلام خاصه شریفه چشمگزگ (زعفرانلو) را به رتبه والای ایلت و خانی سربلند گردانیده، حکومت اسکای درون (ایبورد و تسا و درگز) را به او عنایت فرمودند و خاطر از مهمات آنجا جمع فرموده ( از طریق دره جیرستان و گیفان و جلگه ایوب پیغمبر و راز و مینودشت بازگشته) و در اسکای خوار ( و ورامین) به اردوی کیهان پور ملحق شدند. اما کردها که پس از آزادسازی اسفراین از رشته کوه شاه جهان گذشته و وارد جلگه شیروان و قوچان شده بودند نخستین قلعه ای که برای خود ساختند قلعه شیروان بود. پس مرکز فرماندهی به درون (درونگر درگز) منتقل شد و بعد در کنار قصبه خبوشان دژی محکم بنا گردید که سران ایلات معتبر کرد با عوامل نظامی خود در آن مستقر شدند و آنجا را به مرکز قدرت رزمی خود بدل ساختند که به کردآباد یا کرد محله معروف شد و بعدها این دژ در جنگ بین عباس میرزا نایب السلطنه قاجار و رضا قلی خان زعفرانلو ایلخانی کرد ویران گردید و شاهان بعدی قاجار تعمیر آنرا به خوانین بعدی کرد ندادند. [ دوشنبه 90/9/21 ] [ 8:39 صبح ] [ مهران گلی ]
[ دلگویه های شما () ]
شهرستان مانهوسملقان به مرکزیت شهر "آشخانه" با وسعتی حدود شش هزار کیلومترمربع در ورودی غربی استان خراسان شمالی و در مرز استان گلستان واقع شده است.
این شهرستان که در مسیر اصلی مشهد به شمال کشور قرار دارد و دروازه غربی خراسان شمالی محسوب میشود از شرق به شهرستان بجنورد، از شمال به کشور ترکمنستان و از جنوب به شهرستان جاجرم محدود میشود.
وجود رشته کوه آلاداغ و تفرجگاهای ییلاقی نظیر درکش، شیرآباد و شیریندره، چشمه آب گرم مهمانک، ارتفاعات بزداغی، ارتفاعات یامان داغی و درههای زیبا و سرسبز از جاذبههای طبیعی این منطقه است.
طبیعت زیبای سولگرد، غار کنه گرم و چشماندازهای بکر و زیبای این منطقه همهساله شمار زیادی از مسافران و گردشگران را به این ناحیه میکشاند.
وجود جنگل سبز بلوط در منطقه درکش و آبشار زیبای بیار از مناطق زیبا و بکر این شهرستان است.
کارشناس مسوول حیات وحش محیط زیست خراسان شمالی از این جنگل به عنوان تنها جنگل بلوط در شرق کشور یاد کرده و آن را از دلانگیزترین جاذبههای این شهرستان عنوان میکند.
حمید فخرایی میافزاید: وجود کوههای سر به فلک کشیده منطقه حفاظت شده قورخود و نیز چشمههای فراوان، مانهوسملقان را به شهر صد چشمه استان خراسان شمالی تبدیل کرده است.
به گفته او مانهوسملقان دارای یک زیستگاه حفاظت شده حیات وحش با نام "قورخود" است که در آن انواع جانوران وحشی زیست میکنند.
او افزود: در ارتفاعات تندر، دره وارهخانه، اورن چلق، قوری دره، دوتیغ شفت، ارتفاعات آب زراب، درههای آرچلی و چشمههای توته و ارتفاعات حسن بک، کورچشمه مهمترین نواحی زیست گونه قوچ و میش در این منطقه است.
وی همچنین زیستگاههای کل و بز را صخرههای قرخود، صخره قله حسن بک، ایشی لاش، صخره تسمه سید، صخرههای آق زو، ارتفاعات حلقه کوچک و بزرگ مرغزار دره شفت و منطقه اسپاخو ذکر کرد.
او افزود: پراکندگی و چرای گلههای آهو در دشتها و نیز ارتفاعات حسن بک، گردنه آغ مزار، ارتفاعات قلعه سنگی، گردنه بادبر و کاسه عباسیاز زیباترین جلوههای طبیعی این منطقه است که دل هر گردشگری را میبرد.
وی همچنین گونههای غالب درختی این منطقه را ارس و چنار ذکر کرد و افزود: بر اساس نظر کارشناسان مووسسه تحقیقات جنگلها و مراتع، رویشگاه ارس در منطقه حفاظت شده قرخود از لحاظ کهنسالی حایز اهمیت ویژهای است بگونهای که در هیچ جای کشور و حتی جهان نیز شاید همانندی برای آن نتوان یافت.
او گفت: طبق بررسی به عمل آمده توسط این مووسسه از بعضی ارتفاعات و درههای قرخود، بالغ بر ? 13?پایه کهنسال ارس به عنوان نمونهای از این رویشگاه شناسایی و اطلاعات آن به ثبت رسیده است.
از دیگر زیباییهای منطقه مانه و سملقان میتوان به وجود چنارهای کهنسال در روستای باشکلاته در منطقه حفاظت شده قرخود و چنار کهنسال روستای اسپاخو اشاره کرد که بعضا توسط میراث فرهنگی پلاکگذاری شدهاند.
وجود دشتهای لاله واژگون با نام علمی "? "Faitillaria raddeana?به رنگهای زرد و قرمز از دیگر زیباییهای طبیعت بکر مانه و سملقان است که عمدتا این گونهها را در مسیر بهکده رضوی و رباط قرهبیل به طرف جنگل گلستان و مناطق جنگلی درکش میتوان مشاهده کرد.
از آبشارهای دیدنی مانهوسملقان که چشم هر بینندهای را به خود خیره میسازد باید از آبشار "زویجندان" در منطقه قرخود در دره کاستان نام برد که پوشیده از درختان گردوی وحشی است با وجود ارتفاع نه چندان زیاد بسیار زیبا و دیدنی است.
وجود غارهای طبیعی "سولی قباخ، غار آرمادلو، غارهای دره زویجندان" در منطقه قرخود که حدود ? 30?متر عمق دارند و عرض آنها بین ? 1/5?تا هفت متر متفاوت است و در غار سولیقباخ چشمهای با آبدهی حدود سه اینچ وجود دارد.
از دیگر جلوههای زیبای مانهوسملقان به چشمهسارهای فراوان آن باید اشاره کرد که نشستن در پای آنها غبار خستگی ایام را از تن مسافران بیرون میکند و مهمترین آنها چشمههای دره زویجندان، چشمه کهنهقلعه، سولیقباخ، خانچشمه، سارترنولی، سارآق مزار، چشمههای اوهپیش و پاش، آقسو چشمهسار اسپاکو، کانی سالان زرد، دره شفت، اورته برن، حسن بک، اورن چشمه، رمضان چشمه، پای جوزا و کور چشمه است.
کارشناسان محیط زیست خراسان شمالی همچنین به وجود برفاندیلهاو یخچالهای طبیعی در ارتفاعات منطقه حفاظت شده قرخود مانهوسملقان اشاره کرده و میگویند که برف زمستانی انباشته شده در اینناحیه تا اواخر تیرماه میماند
به نقل از : خبر گزاری جمهوری اسلامی ایران [ دوشنبه 90/9/21 ] [ 8:14 صبح ] [ مهران گلی ]
[ دلگویه های شما () ]
در نزدیکی میدان دفاع مقدس شهر بجنورد، مرکز استان خراسان شمالی، که وسط آن مجسمه رزمنده ای قرار دارد، تپه ای نورانی است که صدها شهید گلگون کفن انقلاب اسلامی، کنار امامزاده عباس بن موسی بن جعفر(ع)، در آن آرام گرفته اند. شهدای ترک و کرد و فارس و شیعه و سنی و پیر و جوان به مثال نمادی از وحدت متکثر ایران زمین، کنار هم مدفون اند و ندای ایثار و فداکاری و بازگشت به آسمان را برای همگان سر داده اند. شهدایی از همه مناطق عملیاتی، از چزابه و سومار و فکه و سیدمکان عراق و عین خوش و کوشک و کردستان و جزیره مجنون تا شلمچه و رقابیه و شوش و مهران و فاو و مریوان و خرمشهر و آبادان و اروند و اهواز! از حسن ریحانی 15 ساله که سال 62 در عملیات خیبر به شهادت رسیده تا معلم شهید عبدالحسین نوریان که سال 60 در بجنورد به دست منافقین کوردل ترور شده است! سرداران رشید آن دیار، علی طالب زاده، روحانی شهید علی رمضانی، محمود پاداش و... نیز کنار یکدیگر و در جوار سربازان و یاوران فداکارشانند. نماینده مجلس، شهید کلاته که در حادثه سقوط هواپیما عروج کرده نیز در کنار آنان است. عصرهای پنج شنبه که به زیارت شان بروی، بسیاری از مادران شهدا را نیز خواهی یافت که بر سر مزار فرزندان شان نشسته اند و با آنان راز و نیاز می کنند. مادر سردار اسلام، جوان برومند، محمد حسین زاده که در سن 19 سالگی، در مهران، پر کشیده را می بینی که به سراغ فرزند شجاع اش آمده و مزار او را تمیز می کند. بر سر قبور شهدا، تابلوهای آلومینیومی که در آنها گل و قرآن و چفیه و آئینه و گلاب پاش در کنار عکس زیبای شهدا و بعضا عکس های دوران کودکی یا پدر مرحوم شان دیده می شوند که با پارچه های گل دوزی شده یا پرچم سه رنگ جمهوری اسلامی ایران پوشانده شده اند. شهدای این گلزار، اکثرا بین 15 تا 25 سال سن دارند و آنگاه که تصاویر معصوم شان را می بینی که گویی نگاهی معنادار به تو دارند، عرق خجالت می ریزی و سر شرمندگی بر زمین می اندازی! در این میان چندین برادر شهید از جمله شهیدان حسین و محمد میدان جنگ، برادران نظم بجنوردی، حسن 21 ساله و ارسلان 18 ساله ببوئی، محمد و حسن محقر که محمد روحانی بوده است مدفون اند و در کنار بسیاری از شهدا پدر، همسر یا مادران شان آرمیده اند و نمادی از یک خانواده نورانی و مجاهد را به نمایش گذارده اند. در میان شهدا از معلمی مانند حاج علی نظری تا دانش آموز شهید عباس ابراهیمی، با آن تصویر معصومانه که هنوز موی بر صورتش نروئیده را هم زیارت می کنی و ناوبان یکم محمد صفا، فرزند سوتریوس، از شهدای مهرماه 59، یعنی اوایل جنگ در خرمشهر را هم می بینی. گلزار شهدای بجنورد گرچه مانند گلزار شهدای شهرهای بزرگ، وسیع نیست اما نمونه ای از همه جامعه دلاور ایران است. دانش آموز شهید مریم رازی که در بمباران های ناجوانمردانه سال 65، در اراک به شهادت رسیده نیز در این گلزار مدفون است. در کنار اینها و کمی آن طرف تر یادمان شهدای گمنام شهر، که شامل پنج شهید مظلوم دفاع مقدس می باشد نیز ساخته شده ولی متاسفانه بدون توجه کافی رها شده و نتوانسته بستر مناسبی برای زیارت مردمان شهر و خصوصا دانشجویانی که آن نزدیکی در دانشگاه های مختلف بجنورد مشغول تحصیل اند را فراهم نماید و اینک ساختمان های بلندی نیز در اطراف آن یادمان در حال ساخت و سازاند! سه شهید گمنام دیگر نیز در میان سایر شهدا مدفون اند که گرچه امروز شناخته نمی شوند ولی اهل معنا می دانند که نامی بلند و پرآوازه در آسمان ها دارند. شهید بایرام کریمی که نام مصطفی بر خود نهاده و قبل از شهادت به مذهب تشیع در آمده بود نیز به همراه چند شهید از برادران اهل سنت این شهر، در گلزار شهدای گلگون کفن این دیار آرام گرفته اند. متاسفانه طرح به اصطلاح بازسازی قبور شهدا در این شهر آغاز به کار کرده و اینک بخشی از گلزار شهدا را تخریب نموده و اینک خانواده شهدا، بر روی همان خاک و سنگ ها، شمع روشن کرده اند ولی نگران اند که نکند آن طرحی که در برخی شهرها مانند مشهد اجرا شد اینجا نیز اجرا شود و با یکسان سازی قبور، هویت متکثر و چندگانه این گلزار نورانی را مخدوش نماید. باشد که دلسوزان امر بدانند این گلزارها با ترمیمی کوچک و رسیدگی بهتر به محملی برای ادامه نورافشانی به ساکنان شهرها و انتقال فرهنگ اصیل دفاع مقدس بدل خواهند شد. سه شهید گمنام دیگر نیز در میان سایر شهدا مدفون اند که گرچه امروز شناخته نمی شوند ولی اهل معنا می دانند که نامی بلند و پرآوازه در آسمان ها دارند. [ دوشنبه 90/8/30 ] [ 1:0 صبح ] [ مهران گلی ]
[ دلگویه های شما () ]
می گویند که « بازی » کردهای کرُمانج خراسان به شیوه ی خراسانیان قدیم به رقص اطلقی باستانی و از ریشه واچیک پهلوی است. هیچ مراسم شادی نیست که کرمانج ها، پیر و جوان، زن و مرد، فقیر و غنی در آن شرکت نکنند. این رقص ها روایت کوچندگی، تلش، همیاری، یگانگی، کار و کوشش و تصویریست از مردمانی که مرگرا نیز به بازی می گیرند و نیاکان ما را به یاد می آورند که آدمی را در خور مهرورزی این هم فیلم رقص کرمانج های بجنوردی در سال 1353
[ پنج شنبه 90/8/26 ] [ 6:44 عصر ] [ مهران گلی ]
[ دلگویه های شما () ]
تاریخ مختصر شهرستان بجنورد پیشینه و سابقه تاریخی منطقه بجنورد بر اساس پژوهشهای باستان شناسی و مطالعات اسناد و مدارک تاریخی و به استناد غارو تپه های مکشوفه به 5000 سال پیش می رسد و نیز ویژگیهای سفالهای مکشوفه بجنورد با مشخصات سفالهای چشمه علی دامغان و تپه حصار برابری می کند در طی اواخر هزاره دوم و اوایل هزاره اول قبل از میلاد در سرتا سر منطقه بجنورد از جرگلان تا دشتهای مانه و سملقان اقوامی با مشخصات سفال خاکستری سکونت داشته اند .درهمین زمان در بخش مانه و سملقان ، تپه های خان و شهر آوا نیز اقوامی ساکن بوده اند . در دوران ماد و هخامنشی " پرثوه " یا پارت مشتمل بر شمال خراسان و قسمتی از مازندران کنونی و یکی از ساتراپی های 20 گانه بوده و بجنورد بخشی از ساتراپی پارت بوده است . از دوران اشکانیان 27 زیستگاه در شهرستان بجنورد شناسایی شده است و به استناد کتب معتبر از جمله کتاب " ایران باستان " نوشته مرحوم پیرنیا و کتاب "تاریخ سیستان و حواشی آن" به قلم مرحوم بهار, بجنورد جزو ولایات پارت محسوب می شده است . شهر چرمغان متصل به جنوب شهر کنونی بجنورد که در دوره مغول ویران شده یادگارهای دوران ساسانی را در خود دارد . آتشکده اسپاخو نیز متعلق به همین دوران است . بعد از ظهور اسلام با باز شدن دروازه های ایران بر روی این دین مبین , این شهرستان نیز هم جهت با دیگر نقاط تحت تاثیر فرهنگ انسان ساز اسلام قرار گرفت . در سالهای آغازین قرن دوم هجری این منطقه جزئی از قلمرو طاهریان محسوب می شد . در دوران اسلامی قسمتهای عمده ای از منطقه بجنورد آباد و مسکونی بوده است که در سفرنامه های معروف مثل سفرنامه " ابودلف " و کتاب " نزهه القلوب "حمدا … مستوفی به گوشه هایی از سابقه تاریخی این منطقه در دوران اسلامی اشاراتی رفته است . در نیمه های قرن سوم هجری با تسلط دولت صفاریان بر طاهریان راه یورش یعقوب لیث به مناطق طبرستان از منطقه بجنورد می گذشت . پس از عصر درخشان سامانیان و روی کار آمدن ترکان سلجوقی که از نواحی شمال شرقی به ایران حمله ور شدند , منطقه کنونی بجنورد نیز تحت تائیر این هجوم قرار گرفت . با استفاده از آشفتگیهای پایان عصر سلجوقی , دولت خوارزمشاهیان در شمال خراسان بنیاد نهاده شد و مسلم است که این تغییر و تحول سیاسی نمی توانست بر منطقه بجنورد بی تاثیر بوده باشد . به ا ستناد پژوهشهای باستان شناسی و بررسیهای تاریخی طی قرون 5 تا7 هجری قمری قسمت اعظم بجنورد مسکونی بوده که شهرهای عظیم وگسترده ای ازاین دوره در نقاطی همچون عزیز آباد و کهنه کند و در حمله مغول صدمات فراوانی دیده و بکلی با خاک یکسان می شوند . منطقه بجنورد در سالهای پایانی قرن هشتم هجری در معرض لشکر کشی تیمور قرار می گیرد . بعد از تیمور جانشینان او توجه زیادی به خراسان می نمایند که این توجهات بر اوضاع سیاسی و اجتماعی و فرهنگی این شهرستان بی تاثیر نبوده است . در آغازین سالهای قرن دهم با ظهور صفویه بر اثر غلبه ارتباطات فرهنگی و اقتصادی , ثبات و آرامش بر این منطقه مستولی می گردد و نواحی شمال خراسان روند ترقی و آبادانی و پیشرفت را طی می نماید . وجود کاروانسراهای متعدد از جمله رباط قلی ، رباط عشق و رباط قره بیل در اطراف بجنورد و در جاجرم که جدیدا به شهرستان ارتقا یافته ، نشان دهنده این امر می باشد . در این دوره مرزبانی و ایجاد استحکامات مرزی مورد توجه قرار می گیرد که با اسکان کردهای مغرب ایران در این منطقه , کم و بیش از تهاجمات اقوام غارتگر به شمال ایران جلوگیری به عمل می آید . در نیمه اول قرن دوازدهم و بعد از سقوط دولت صفوی اقوام غربی خراسان زمینه های رونق و ترقی دهات و شهرهای ناحیه را فراهم می نمایند و بایستی زمینه استقرار شهرهایی مثل بجنورد در شمال خراسان در زمان افشاریه فراهم شده باشد . شهر بجنورد در عصر قاجاریه مورد توجه پادشاهان قاجار قرارمی گیرد و حکمرانان این شهر لقب ایلخانی می یابند. شهرستان بجنورد با توجه به قدمت و پیشینه ای که دارد دارای آثار و امکنه تاریخی فراوان است که تا کنون حدود 135 اثر و بنای تاریخی آن به ثبت رسیده است . اقوام و زبانها و مذاهب - اقوام عمده شهرستان بجنورد شامل ترک ، کرد ، تات و ترکمن است که غالبا ” علاوه بر زبان رسمی کشور به زبانهای قومی خود نیز تکلم می کنند . پیروان دین دیگری غیر از اسلام در شهرستان زندگی نمی کنند و ترکمنان ، اهل سنت و بقیه جمعیت شیعه هستند . رودخانه اترک شاهرگ حیاتی منطقه - یکی از مشخصه های مهم طبیعی شهرستان بجنورد جریان رودخانه اترک در آن می باشد و اترک با حوضه ای به وسعت 000/748/2 هکتار ( 9درصد مساحت خراسان ) ، پر آب ترین رودخانه استان خراسان است که از قوچان سرچشمه گرفته و پس از ورود به بجنورد بیشترین آبگیری خود را انجام داده و تبدیل به رودخانه ای بزرگ می شود . این رودخانه در بجنورد دشتهای گرمخان ، مانه و سملقان را آبیاری می کند . حجم جریان آب در آن در کل 525 میلیون مترمکعب ودر آق مزار ( منطقه خروج از شهرستان بجنورد ) 276 میلیون متر مکعب است . امور آب شهرستان بجنورد : الف – آبهای سطحی - رودخانه اترک با حوضه ای به وسعت 12000 کیلومتر مربع مهمترین رودخانه بجنورد می باشد این رودخانه این شهرستان را از مشرق به مغرب طی می کند . متوسط حجم جریان آب رودخانه اترک در محل ایستگاه آق مزار که نقطه خروجی اترک از شهرستان است 276 میلیون متر مکعب در سال می باشد و وسعت حوضه و دبی سرشاخه های آن به شرح ذیل است : مشخصات سرشاخه های اترک در بجنورد ردیف نام رودخانه وسعت حوضه ( کیلومتر مربع ) نام ایستگاه هیدرومتری حجم تخلیه در سال ( میلیون متر مکعب) حوضه آبریز دوره اندازه گیری (سال) 1 چناران 267 چهارخروار 5/16 اترک 11 2 فیروزه 4/263 فیروزه 3/16 = 12 3 شیرین دره 6/1520 قتلیش 9/33 = 22 4 درکش 7/113 درکش 2/16 = 22 5 خرتوت 1400 - - = - 6 بازخانه 200 باباامان 7/22 = 23 7 دربند 1097 دربند 31 = 23 8 شیرآباد 5/180 - 30 = - 9 چندیر 7/883 آیرقایه 8/13 سومبار 7 10 سومبار - - 3000 = - جمع 9/5925 4/3180 ب- آبهای زیر زمینی - حجم و تعداد منابع موجود و تخلیه از آبهای زیر زمینی بر اساس آخرین آمار بهره برداری در جدول زیر آمده است: جدول تخلیه آبهای زیر زمینی بجنورد ( حجم به میلیون مکعب ) چاه عمیق و نیمه عمیق قنات چشمه جمع تخلیه به میلیون متر مکعب تعداد حجم تعداد حجم تعداد حجم 1225 115 145 38 730 225 378 [ دوشنبه 90/8/9 ] [ 7:15 عصر ] [ مهران گلی ]
[ دلگویه های شما () ]
زبان کردی (کرمانجی) یکی دیگر از گویش های متداول در بجنورد است . ضرب المثل های کرمانجی را به همه کرد زبانها بخصوص همشهری های کرمانج تقدیم می کنم. با تشکر از همشهری خوبم آقای باغچقی که زحمت کشیدن و این ضرب المثل ها را برایم فرستادن. ضرب المثل های کرمانجی از کتاب پند کرمانجی / آقای احمد عضدی ژَ اَسبِِ خَلکِ گَرِ زو داکَوی از اسب دیگران باید زود پیاده شد . ژَ اِش طِم ، اَو دَوِ نُوَ ناوَ من از آسیاب می آیم ، او می گوید نوبت نیست . ژِن که بَلانَه ، تو مال بِ بَلا نَوَ زن که بلاست اما هیچ خانه ای بی بلا باشد . بی چاق ، مَگر ژَ زِرُّوَ گَرِ وَ زِکِ خَه دا لِه خی چاقو مگر از طلا بود باید به شکم خود بزنی . بِطِرس ژَ آرِ بِ تُتُون از آتش بی دود بترس . بَق وَآوِِّ چاق ناوَ قورباغه با آب چاق نمی شود . با خَدِ خِزان بِدَ گُرِّ وَ بگذار خداوند فرزند بدهد کچل باشد . با دار هَوَ بَلک و باش بِرِژَ بگذار درخت باشد برگ و سر شاخه اش بریزد . تا نان جِه نَه خوی ، قَدرِ نان گَنِم نِزانی تا نان جو نخوری ارزش نان گندم را نمی دانی . پیواز آوِّرویِ مالانَه ، یه خانیان دالانَه پیاز آبروی خانه هاست ، مال خانه هم ایوان اوست . دَوَّ گِرَ ، بار ِوی ژِ گِرَ شتر بزرگ است بارش هم بیشتر است . دینُ بِرَو که جایل هات دیوانه فرار کن که جوان آمد . Saturday, January 14, 2006 یار محمد خان تاریخ تولدش , سال 1254 قمری می باشد. او فرزند یزدان قلی خان وبرادرزاده جعفر قلی خان و حیدر خان حاکم قبلی بجنورد بوده است. پدرش چندی در تهران و سپس در دوران حکومت نصرت الدوله حاکم فارس به شیراز تبعید شد که در آنجا فوت و در جوار شاه چراغ مدفون گردید. یارمحمد خان درسال 1289 پس از مرگ عمویش , حیدرقلی خان سهام الدوله در مدتی کمتر از یکسال نیابت و سرپرستی پسرعموی خردسال خود نجفعلی خان را عهده دار بود, مستقلاً به حکومت بجنورد استقرار یافته و حدود 32 سال با نهایت اقتدار در بجنورد و نواحی مجاور آن که گاهی تا حدود بهشهر و نیشابور را در بر می گرفت, حکومت کرد. یار محمد خان سهام الدوله که بعداً لقب « سردار مفخم» گرفت به سبب لیاقت و شایستگی که داشت حکومت استرآباد نیز به او واگذار گردید. سهام الدودله به مناسبت قدرتی که در تامین امنیت شمال غربی خراسان و گرگان داشت مورد توجه شاه بود و به سبب این هوش و ذکاوت موقعیت ممتازی میان اولیای حکومت ایران کسب کرده بود. توجه خاص ناصرالدین شاه به حیدرقلی خان, جعفر قلی خان و یار محمد خان به دلیل تهاجم وسیع ترکمن ها به خراسان بود که علاوه بر تاختو تاز, به گرفتن اسیر و تاراج قرا و شهرهای ایران مبادرت می ورزیدند که این تهاجمات با حمایت ضمنی روسها همراه بود. به همین منظور حمایت دولت وقت ایران قدرتهای محلی را در بر می گرفت که بخشی از آن در حوزه حکومرانی ایلخانان شادلو قرار داشت. طایفه های «تکه» و « تغورلی» که در سرزمین های خوش آب و هوا و حاصل خیز اترک سکنی گزیده بودند به زد و خورد با ایلغارها و چپاول ایلات و عشایر موجود در این مناطق و شهر بجنورد و زوستاهای اطراف آن می پرداختند که اوج حملات آنان در زمان ناصرالدین شاه بود. برای سرکوبی آنان شاه, حاکم و رئیس ایل شادلوی بجنورد, جعفر قلی خان و پسرش یار محمد خان را مامور کرد. یار محمدخان ایلخانی شادلو در زمان خود از بزرگترین امرا و رجال ایران بود. او مردی شجاع, با سخاوت و با متانت بود . بجنورد در زمان او در اوج شکوفایی بود و تماممردم از دل و جان او را دوست داشتند. بیمارستان کنونی بجنورد, تالار آیینه و بنای بش قارداش از یادگارهای اوست. آیینه خانه در دو نمای قدیم و جدید تاریخ فوت سردار مفخم , 24 شوال 1321 قمری است. او هنگام مرگ, 67 سال سن داشته است. مقبره سردار در آرامگاهی در بش قارداش قرار دارد. عمارتها و بناهای به جا مانده از سردار مفخم: باغ دلگشا قنات کنار راه جاجرم به بجنورد کاروانسرای سردار عمارت امیریه عمارت حکومتی سردر عمارت آیینه خانه (دارالحکومه سردار مفخم) عمارت مفخم ( این عمارت در صحن بیمارستان کنونی بجنورد واقع است) مقبره, بقعه و ضمائم بش قارداش عمارت مفخم ماخذ: فصل نامه روزگاران Saturday, January 07, 2006 ایل شادلو و پیشینه آن در بجنورد ایل شادلو یا شادی در اوایل قرن یازدهم هجری قمری (1010 هجری قمری) بوسیله شاه عباس بزرگ همراه دو ایل هم نژاد و هم زبان کرد دیگر به نامهای زاخوری « زعفرانلو» و کاوی « کیوانلو» به خراسان کوچانده و در نواحی شمال خراسان که مرکز آن در غرب نسا (عشق آباد کنونی) بود اسکان داده شدند که جلو هجوم ازبکها را سد نمایند. کلمه « لو» به ترکی معنی « یای » نسبت را در فارسی می دهد. به همین دلیل ایلات شادی, زاخوری و کاوی به تدریج نام شادلو, زعفرانلو و کیوانلو یافتند. در سالهای آخر سلطنت شاه عباس, حکومت کردهای خراسان به شخصی بنام یوسف سلطان که از قورچیان شاه عباس بود واگذار شد. خانواده خوانین شادلو از اولاد این شخص هستند. زبان کردهای شمال خراسان , « کرمانجی» به لهجه کردی شمال آذربایجان غربی نزدیک است. آخرین حاکم محلی بجنورد عزیزالله خان سردار معزز فرزند یار محمد خان بود که با روی کار آمدن رضا شاه و اعمال سیاست تمرکز و قلع و قمع طوایف محلی در نیرماه 1304 شمسی در مشهد اعدام و حکومت 330 ساله خانواده شادلو در گرگان و خراسان غربی پایان یافت. ماخذ: فصلنامه روزگاران Sunday, January 01, 2006 معرفی مشاهیر بجنورد خاور (بی بی ) شادلو خاور بی بی شادلو فرزند یزدان قلی شادلو در سال 1222شمسی (1262 قمری) در بجنورد زاده شد. وی زنی با سواد و اهل مطالعه بود و بیشتر اوقات خود را در کتابخانه ی خانوادگی می گذراند. او پس از فوت نامزدش « ملک حسین خان اسفراینی» که در سفر کربلا اتفاق افتاد, تا پایان عمر مجرد زیست. خاور بی بی علاوه بر کتب ادبی و دواوین شاعران ایران با ادبیات اروپا نیز آشنایی داشت. از خاور بی بی شادلو سفرنامه ای خطی به جا مانده است که در سال 1260 قمری نگارش یافته و در آن شرح مشاهدات و حوادث بجنورد به تهران با دقت خاصی ثبت گردیده است. از متن سفرنامه چنین بر می آید که نویسنده دارای اعتقادات مذهبی محکمی بوده . شرحی که درباره « مسجد جامع سمنان» نوشته به قدری کامل است که می توان بدون دیدن مسجد, طرح و نقشه آن را بر روی کاغذ آورد. او دوبار به زیارت عتبات مقدسه و یکبار هم به مکه معظمه مشرف گردید. خاور بی بی شادلو در سال 1290 شمسی در گذشت و در کنار قبر برادرش یار محمد خان در بش قارداش دفن گردید. [ دوشنبه 90/8/9 ] [ 7:13 عصر ] [ مهران گلی ]
[ دلگویه های شما () ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |