ابزار وبلاگ

مناسبتی - شهرستان بجنورد
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

http://mehrangoli64.ParsiBlog.com
 
لینک های مفید
Online User

به سلامتی اون پدری که هنگام تراشیدن موی کودک مبتلا به سرطانش گریه ی فرزندش رو دید
ماشین رو داد به دستش در حالی که چشمانش پر از گریه بود گفت : حالا تو موهای منو بتراش !

به سلامتی پدری که نمی توانم را در چشمانش زیاد دیدیم ولی از زبانش هرگز نشنیدم ...!!!

به سلامتی پدری که طعم پدر داشتن رو نچشید ،اما واسه خیلی ها پدری کرد

به سلامتی پدری که لباس خاکی و کثیف میپوشه میره کارگری برای سیر کردن شکم بچه اش ،
اما بچه اش خجالت میکشه به دوستاش بگه این پدرمه !

سلامتی اون پدری که شادی شو با زن و بچش تقسیم میکنه اما غصه شو با سیگار و دود سیگارش . . .

به سلامتی پدری که کفِ تموم شهرو جارو میزنه که زن و بچش کف خونه کسی رو جارو نزنن..

همیشه مادر را به مداد تشبیه میکردم ، که با هر بار تراشیده شدن، کوچک و کوچک تر میشود…
ولی پدر ...
یک خودکار شکیل و زیباست که در ظاهر ابهتش را همیشه حفظ میکند
خم به ابرو نمیاورد و خیلی سخت تر از این حرفهاست
فقط هیچ کس نمیبیند و نمیداند که چقدر دیگر میتواند بنویسد …
بیایید قدردان باشیم ...
به سلامتی پدر و مادرها

پدرم هر وقت میگفت "درست میشود" ... تمام نگرانی هایم به یک باره رنگ میباخت...!

وقتی پشت سر پدرت از پله ها میای پایین و میبینی چقدر آهسته میره ، میفهمی پیر شده !
وقتی داره صورتش رو اصلاح میکنه و دستش میلرزه ، میفهمی پیر شده !
وقتی بعد غذا یه مشت دارو میخوره ، میفهمی چقدر درد داره اما هیچ چی نمیگه...
و وقتی میفهمی نصف موهای سفیدش به خاطر غصه های تو هستش ، دلت میخواد بمیری

پدرم ،تنها کسی است که باعث میشه بدون شک بفهمم فرشته هاهم میتوانند مرد باشند ! به سلامتی هرچی پدره

خورشید هر روز دیرتر از پدرم بیدار می شود اما زودتر از او به خانه بر می گرددبه سلامتی هرچی پدره . .


[ پنج شنبه 91/3/11 ] [ 11:33 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

 

یا جواد الایمه

طوبای تو میان دلم قد کشیده است
بین من و خیال خودم سد کشیده است

احساس می کنم به تو نزدیک می شوم

جذر مرا نگاه شما مد کشیده است

این جذبه طلایی بالا نشین تو

بال مرا حوالی گنبد کشیده است

دست خدای عز و جل روی قلب ما

این بار سوم است محمد کشیده است

نوری رئوف در حرمت موج می زند

الطاف کاظمین به مشهد کشیده است

بخشنده تو ،خدای کرم تو ، جواد تو

ابن الرضا تو ، حضرت باب المراد تو

بگذار خاک پای تو نقاشی ام کنند

سجاده ی دعای تو نقاشی ام کنند

بگذار بر کنار قدم های هر شبت

با رشته عبای تو نقاشی ام کنند

بال و پرم بده که شبیه کبوتری

امروز در هوای تو نقاشی ام کنند

بگذار از زمان ازل تا همیشه ها

آقای من برای تو نقاشی ام کنند

وقتی میان خانه دعا پخش میکنی

مسکین ترین گدای تو نقاشی ام کنند

بخشنده تو ، خدای کرم تو ، جواد تو

ابن الرضا تو ، حضرت باب المراد تو

ای بالش تو دست امام رئوف ما

ای  سایه بان روی تو بال فرشته ها

تا آمدی امام رضا گریه اش گرفت

ای مستجاب چله سجاده دعا

تا یک تبسمی نکنی پا نمی شود

خورشید از مقابل گهواره شما

اینگونه بی نقاب نظر می خوری عزیز

اینقدر در مقابل آیینه ها نیا

آقا قرار ما سر میدان کاظمین

ای اولین زیارت ما بعد کربلا

بخشنده تو ، خدای کرم تو ، جواد تو

ابن الرضا تو ، حضرت باب المراد تو

هر صبح چهارشنبه مقیم تو می شوم

از زائران صبح نسیم تو می شوم

روزی اگر به طور مرا راهیم کنند

سوگند میخورم که کلیم تو می شوم

وقتی که از محله ما میکنی عبور

کوچه نشین دست کریم تو می شوم

بر پشت بام گنبد زرد و طلائیت

مثل کبوتران حریم تو می شوم

کم کم در ابتدای خیابان کاظمین

دارم همان گدای قدیم تو می شوم

بخشنده تو ،خدای کرم تو ، جواد تو

ابن الرضا تو ، حضرت باب المراد تو

علی اکبر لطیفیان


[ پنج شنبه 91/3/11 ] [ 10:19 صبح ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

داشتم با پدرم جدول حل میکردم که گفتم :


پدر نوشته دوست , عشق , محبت و چهار حرفیه...

 
اتفاقا" دو حرف اولشم در اومده بود , یعنی ب و الف


یه دفعه پدرم گفت فهمیدم عزیزم میشه بابا


با اینکه میدونستم بابا میشه ولی بهش گفتم نه اشتباهه


گفت ببین اگه بنو یسی بابا عمودیشم در میاد ...


تو چشام اشک جمع شده بود و گفتم میدونم میشه بابا ولی ...


اینجا نوشته چهار حرفی , ولی تو که حرف نداری


سلامتی همه ((پدران ایرانی))


[ چهارشنبه 91/3/10 ] [ 8:58 صبح ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]
بسم الله الرحمن الرحیم


اگر مومنی را دوست دارید ، اورا از آمدن رجب با خبر کنید
امام باقر علیه السلام
در این ماه
 «یا مَنْ اَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ » یعنی وقتی به ماه رجب می‌رسی، شما از لحظه شروع ماه رجب دیگه توقع‌ات از خداوند تبارک و تعالی فقط و فقط خیر است .
«وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ » و ایمن هم به شما می‌ده.
چند نکته در اینجا داریم:
1- چه کسانی در این ماه امیدوار باشند؟
2- «و امن سخطه» یعنی چی؟ یعنی در این ماه خداوند تبارک و تعالی بساط سخط – بساط عصبانی شدن - رو کلاً تعطیل می‌کند.
چه قدر فرصت عجیبی است. بعضی وقتها بعضی فرصت‌هایی که در ماه رجب هست، من دقت کردم در خیلی از شب‌های مهم سال هم نیست.
«یا مَنْ یُعْطِى الْکَثیرَ بِالْقَلیلِ ». خداوند تبارک و تعالی همیشه این طوریه یعنی شما کاه که می‌برید، کوه بجایش می‌دهد. این خدا خدایست که وقتی خیلی کم می‌بری، خیلی زیاد عکس العمل نشون می‌ده. تا جایی که بعضی وقت‌ها احساس می‌کنیم که با منه!!
«یا مَنْ یُعْطى مَنْ سَئَلَهُ » در این ماه خداوند تبارک و تعالی هر کس که صداش بزنه را جواب می‌ده.
«یا مَنْ یُعْطى مَنْ لَمْ یَسْئَلْهُ » اگه یه وقتی شما توی ماه رجب بدونی ماه رجبه، بدونی با ماه‌های دیگه فرق می‌کنه، اما یادت بره دعا کنی، خداوند تبارک و تعالی یه چیزی توی ماه بهت می‌ده.
«و من لم یعرفه» دامنه رو باز می‌کنه؛ حتی کسانی که خدا را نمی‌شناسند، در ماه رجب یه بهره‌ای می‌برند.
پس سه طبقه شد:
1- «مَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ » کسانی که خدا را نمی‌شناسند، اینها طبقه‌ای هستند که از رحمت عمومی ماه رجب بهره می‌بردند.
2- «مَنْ لَمْ یَسْئَلْهُ » کسانی که از طبقه خصوصی ماه رجب هم بهره می‌بردند. می‌دونه ماه رجبه ولی حواسش نبوده و صدا نزده .
3- «مَنْ سَئَلَهُ » خاص الخاص هستند. کسانی هستند که چون خدا رو در ماه رجب صدا می‌زنند، این صدا زدنشون باعث میشه خداوند بهشون خاص نگاه کنه . یکی از برترین صداهاش هم در این شعر اومده:
ماه رجب و ماه نزول برکات است پیوسته سرود رجبییون صلوات است
کلاس دعا کردن تو در ماه رجب نسبت به ماه‌های دیگه توفیر می‌کنه.
اگه یه وقتی شما توی ماه رجب بدونی ماه رجبه، بدونی با ماه‌های دیگه فرق می‌کنه اما یادت بره دعا کنی، خداوند تبارک و تعالی یه چیزی توی ماه بهت می‌ده
«اَعْطِنى بِمَسْئَلَتى اِیّاکَ »
حالا که خودت در دیزی رو باز گذاشتی و دستور العمل دادی که: ملائکه من در دیزی در ماه رجب باز، حیای گربه هم لازم نیست. یعنی رسماً خدا ابلاغ داده درهای دیزی‌ها در ماه رجب باز، گربه‌های بی حیا هم ممنوع الورود نیستند، تشریف بیارند هر چی دوست دارند بخورند!!
حالا چی می‌خوای بنده من؟
ماه رجب
 
«جَمیعَ خَیْرِ الدُّنْیا وَ جَمیعَ خَیْرِ الاْخِرَةِ » هر چه خوبی توی دنیاست و هر چی خوبی در آخرته در این ماه، من از تو می‌خوام .
شما بروید توی کل دعاهای ماه رمضان حتی دعای شب قدر بگردید، این جمله رو پیدا نمی‌کنید.
ماه رمضان خیلی خوبه، اما ماه رجب ماه زرنگ‌هاست. چون زرنگ‌ها کمترن، مشتری ماه رجب هم کمتره
بعد می‌یاد دو قبضه می‌کنه دعا رو . یعنی آخر پُررو بازی یه بنده است. که خیلی هم عالیه.
«وَاصْرِفْ عَنّى بِمَسْئَلَتى اِیّاکَ جَمیعَ شَرِّ الدُّنْیا وَ شَرِّ الاْخِرَةِ » من نبینم مشکلات دنیا و آخرت. «صرف» یعنی روی برگرداندن. من روم برگردونده باشه، هیچ کدام از مشکلات دنیا و آخرت رو نبینم. چرا؟ «تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً » خودت گفتی این ماه، ماه منت گذاشتن، نرم گرفتن، آروم بودن، چشم پوشی کردن، گذشتن، بخشیدن خروار به دینار، بخشیدن کوه به کاه. به این دلیل این جوری شده.
«فَاِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ ما اَعْطَیْتَ وَ زِدْنى مِنْ فَضْلِکَ یا کَریمُ » برای این که از در خانه تو اگر همه چی رو بهم بدی، سر سوزنی کم نمی‌شه.
ما بنده‌ها اگه در خونه کریم‌ترین کریمان بریم، اگر فقط یک ریال به ما کمک کنه؛ یک ریال از اموالش کم می‌شه. در خونه تو که می‌یایم، هیچی کم نمیشه.
برادرا و خواهرا : تو این ماه پُــررو بازی مطلق، با خیال راحت بیا بشین و بگو:
اومدم غرق در گناهم، هیچی نیاوردم، امیدم اینه که اولاً تمام گناهام رو پاک کنی، ثانیاً همه چی هم بهم بدی .
برید یه دعا پیدا کنید توی ماه رمضان، ماه شعبان، مفاتیحُ زیر و رو کنید ببینید یه جایی هست این گونه بنده اجازه داشته باشه با خدا صحبت کنه .
لذا خیلی قدر ماه رجب رو بدونید.
یا مَنْ اَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ ؛ اى که براى هر خیرى به او امید دارم.
وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ ؛ و از خشمش در هر شرى ایمنى جویم
یا مَنْ یُعْطِى الْکَثیرَ بِالْقَلیلِ ؛ اى که مى‌دهد (عطاى) بسیار در برابر (طاعت) اندک
یا مَنْ یُعْطى مَنْ سَئَلَهُ ؛ اى که عطا کنى به هر که از تو خواهد.
یا مَنْ یُعْطى مَنْ لَمْ یَسْئَلْهُ ؛ اى که عطا کنى به کسى که از تو نخواهد.
وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ ؛ و نه تو را بشناسد
تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً ؛ از روى نعمت بخشى و مهرورزى
اَعْطِنى بِمَسْئَلَتى اِیّاکَ ؛ عطا کن به من به خاطر درخواستى که از تو کردم
جَمیعَ خَیْرِ الدُّنْیا وَ جَمیعَ خَیْرِ الاْخِرَةِ ؛ همه خوبى دنیا و همه خوبى و خیر آخرت را
وَاصْرِفْ عَنّى بِمَسْئَلَتى ؛ و بگردان از من به خاطر همان درخواستى که از تو کردم
اِیّاکَ جَمیعَ شَرِّ الدُّنْیا وَ شَرِّ الاْخِرَةِ ؛ همه شر دنیا و شر آخرت را
فَاِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ ما اَعْطَیْتَ ؛ زیرا آنچه تو دهى چیزى کم ندارد(یا کم نیاید)
وَ زِدْنى مِنْ فَضْلِکَ یا کَریمُ ؛ و بیفزا بر من از فضلت اى بزرگوار
یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ ؛ اى صاحب جلالت و بزرگوارى
یا ذَاالنَّعْماَّءِ وَالْجُودِ ؛ اى صاحب نعمت و جود
یا ذَاالْمَنِّ وَالطَّوْلِ حَرِّمْ شَیْبَتى عَلَى النّارِ ؛ اى صاحب بخشش و عطا حرام کن محاسنم را بر آتش دوزخ
 
حجت الاسلام سید محمد انجوی نژاد

[ دوشنبه 91/3/8 ] [ 9:42 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]
به بهانه‌ی سالگرد درگذشت محمدرضا آقاسی بزرگ شاعر آیینی کشورمان
شیعه یعنی تیغ بیرون از نیام...

محمد رضا آقاسی فرزند حاج قاسم نه به رسم بیوگرافی‌های آبکی این چنینی، که حقا در یک خانواده‌ی مذهبی به دنیا آمد. نشان به آن نشان که وقتی از مذهبی بودنش می‌پرسیدند، خودش می‌گفت: « اوّل از همه به پندارم محیط مساعد خانوادگی منشاء اثر بوده. مرحوم پدرم، با آنکه سوادی به آن صورت نداشت، امّا قاری قرآن بود و از مریدان مرحوم آیت الله«حاج سید احمد طالقانی آل احمد» که روحانی سرشناس محل ما بود و پدر جوانمرد فاضل؛ زنده یاد«جلال آل احمد». تا آنجا که به خاطر دارم، از همان اوان کودکی، هر صبح بعد از نماز، صدای تلاوت قرآنِ بابا، توی خانه میپیچید. از طرفی، مادرم حدود چهل سال افتخار مدّاحی حضرت قمر بنی هاشم (علیه السلام) را دارد.»

ادامه مطلب...

[ شنبه 91/3/6 ] [ 9:6 صبح ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

شب جمعه اوّل ماه رجب(شب جمعه همین هفته) 

لیلة الرَّغائب است(شب آرزوها)

شب بسیار با فضیلتی است

واعمالی دارد

که ازحضرت رسول صَلَّی اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله

وارد شده میتونید از مفاتیح مطالعه کنید

 


[ سه شنبه 91/3/2 ] [ 4:57 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

 

پیام نوروزی

رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت آغاز سال 1391 ضمن تاکید بر شعار «تولید ملى، حمایت از کار و سرمایه‌ى ایرانى» فرمودند: ما امسال سال دیگرى را در پیش داریم که به امید خدا و با توکل بر پروردگار، باز ملت ایران با فعالیت خود، با تلاش خود، با هوشمندى خود در این سال خواهد توانست پیشرفتهاى زیادى را براى خود به ارمغان بیاورد. به تشخیص من، بر طبق گزارشها و مشاوره‌ى با افراد مطلع و آگاه، به این نتیجه میرسیم که عرصه‌ى چالش مهم در همین سال جارى - که این سال، امروز و از این ساعت شروع میشود - عرصه‌ى اقتصادى است. جهاد اقتصادى چیزى نیست که تمام‌شدنى باشد. مجاهدت اقتصادى، حضور جهادگونه در عرصه‌هاى اقتصادى، براى ملت ایران یک ضرورت است.


متن کامل پیام حضرت آیت الله خامنه ای به مناسبت آغاز سال 1391 هجری شمسی به شرح ذیل است:

بسم‌اللّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌

یا مقلّب القلوب و الأبصار یا مدبّر اللّیل و النّهار یا محوّل الحول و الأحوال حوّل حالنا الى احسن الحال.

اللّهمّ کن لولیّک الحجّة بن الحسن صلواتک علیه و على ءابائه فى هذه السّاعة و فى کلّ ساعة ولیّا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتّى تسکنه ارضک طوعا و تمتّعه فیها طویلا.

اللّهمّ اعطه فى نفسه و ذریّته و شیعته و رعیّته و خاصّته و عامّته و عدوّه و جمیع اهل الدّنیا ما تقرّ به عینه و تسرّ به نفسه.



تبریک عرض میکنم عید نوروز و فرا رسیدن سال نو را به همه‌ى هم‌میهنان عزیز در سراسر کشور، و به همه‌ى ایرانیانى که در هر نقطه‌اى از دنیا سکونت دارند، و به همه‌ى ملتهائى که عید نوروز را گرامى میدارند؛ بالخصوص تبریک عرض میکنم به خانواده‌هاى عزیز شهیدان، به جانبازان، به خانواده‌هاشان، به همه‌ى ایثارگران، به همه‌ى فعالان عرصه‌هاى مختلف. آرزو میکنم  و دعا میکنم که خداوند متعال براى ملت ایران بهروزى، شادى، نشاط و دلِ خوش در این سال جدید مقدر بفرماید و بدخواهان این ملت را در اهدافشان، در تلاشهاشان ان‌شاءاللّه ناکام کند.

سالى که گذشت - سال 90 - یکى از سالهاى پرحادثه در سطح جهان و در منطقه و در کشور ما بود. آنچه که در مجموع انسان مشاهده میکند، این است که این حوادث بر روى هم به سود ملت ایران و در راه کمک به هدفهاى آن، تمام شده است. آن کسانى که اهداف بدخواهانه‌اى درباره‌ى ملت ایران و ایران و ایرانى در سر میپرورانند، در کشورهاى غربى دچار مشکلات گوناگون هستند. در سطح منطقه، ملتهائى که جمهورى اسلامى از آنها همواره حمایت کرده است، به هدفهاى بزرگى دست پیدا کرده‌اند؛ دیکتاتورهائى به زیر کشیده شدند؛ قانونهاى اساسىِ مبتنى بر اسلام در کشورهائى تصویب شد؛ دشمن درجه‌ى یک امت اسلامى و ملت ایران - یعنى رژیم صهیونیستى - در محاصره قرار گرفت. در داخل کشور، به معناى حقیقى کلمه، سال 90، سال بروز اقتدار ملت ایران بود. در جنبه‌ى سیاسى، ملت ایران در این سال، چه در راهپیمائى بیست و دوى بهمن، چه در انتخابات دوازدهم اسفند، آنچنان حضورى از خود نشان داد و آنچنان شاخصى را براى اقتدار ملى در تاریخ منطقه ثبت کرد که نظیر آن را در گذشته کمتر داشتیم.

با وجود این‌همه دشمنى، این‌همه تبلیغات، این‌همه تهاجمهاى خصمانه و بدخواهانه، ملت ایران در طول این سال، با همه‌ى وجود توانست حضور خود را در صحنه، نشاط خود را، آمادگى خود را در عرصه‌هاى گوناگون علمى و اجتماعى و سیاسى و اقتصادى نشان بدهد و اثبات کند. بحمداللَّه سالى بود که با همه‌ى سختى‌ها، داراى دستاوردهاى بزرگى بود. همچنان که قبلاً عرض شده است، شرائط، شرائط بدر و خیبر بود؛ یعنى شرائط قبول چالشها و دشوارى‌ها و غلبه‌ى بر آنها.

همان طورى که اولِ سال گذشته اعلام شد، سال 90، سال جهاد اقتصادى بود. اگرچه هوشمندان و آگاهان میدانستند که این نام و این جهتگیرى و شعار براى سال 90 یک امر لازم است، اما بعد تلاشهاى دشمنان در این سال هم همین را اثبات کرد و نشان داد. دشمنان ما از اوائل سال، حرکت خصمانه‌ى خودشان را در عرصه‌ى اقتصادى نسبت به ملت ایران آغاز کردند؛ اما ملت ایران، مسئولین، آحاد مردم، دستگاه‌هاى مختلف، با تدبیرهاى هوشمندانه‌اى توانستند با این تحریمها مقابله کنند و مواجهه‌ى آنها تا حدود زیادى توانست اثر این تحریمها را خنثى کند و حربه‌ى دشمن را کُند کند. سال 90، سال فعالیتهاى بزرگ علمى بود؛ که من ان‌شاءاللَّه در فرصت سخنرانى، برخى از پیشرفتهاى علمى و اقتصادى و تلاشهاى گوناگون را براى ملت عزیزمان شرح خواهم داد. سال 90 سالى بود پر چالش، و سالى بود پر نشاط، و سالى بود که ملت ایران به فضل الهى توانست بر چالشهاى موجود غلبه کند.

ما امسال سال دیگرى را در پیش داریم که به امید خدا و با توکل بر پروردگار، باز ملت ایران با فعالیت خود، با تلاش خود، با هوشمندى خود در این سال خواهد توانست پیشرفتهاى زیادى را براى خود به ارمغان بیاورد. به تشخیص من، بر طبق گزارشها و مشاوره‌ى با افراد مطلع و آگاه، به این نتیجه میرسیم که عرصه‌ى چالش مهم در همین سال جارى - که این سال، امروز و از این ساعت شروع میشود - عرصه‌ى اقتصادى است. جهاد اقتصادى چیزى نیست که تمام‌شدنى باشد. مجاهدت اقتصادى، حضور جهادگونه در عرصه‌هاى اقتصادى، براى ملت ایران یک ضرورت است.

من امسال تقسیم میکنم مسائل مربوط به جهاد اقتصادى را. یک بخش مهم از مسائل اقتصادى برمیگردد به مسئله‌ى تولید داخلى. اگر به توفیق الهى و با اراده و عزم راسخِ ملت و با تلاش مسئولان، ما بتوانیم مسئله‌ى تولید داخلى را، آنچنان که شایسته‌ى آن است، رونق ببخشیم و پیش ببریم، بدون تردید بخش عمده‌اى از تلاشهاى دشمن ناکام خواهد ماند. پس بخش مهمى از جهاد اقتصادى، مسئله‌ى تولید ملى است. اگر ملت ایران با همت خود، با عزم خود، با آگاهى و هوشمندى خود، با همراهى و کمک مسئولان، با برنامه‌ریزىِ درست بتواند مشکل تولید داخلى را حل کند و در این میدان پیش برود، بدون تردید بر چالشهائى که دشمن آن را فراهم کرده است، غلبه‌ى کامل و جدى پیدا خواهد کرد. بنابراین مسئله‌ى تولید ملى، مسئله‌ى مهمى است.

اگر ما توانستیم تولید داخلى را رونق ببخشیم، مسئله‌ى تورم حل خواهد شد؛ مسئله‌ى اشتغال حل خواهد شد؛ اقتصاد داخلى به معناى حقیقى کلمه استحکام پیدا خواهد کرد. اینجاست که دشمن با مشاهده‌ى این وضعیت، مأیوس و ناامید خواهد شد. وقتى دشمن مأیوس شد، تلاش دشمن، توطئه‌ى دشمن، کید دشمن هم تمام خواهد شد.

بنابراین همه‌ى مسئولین کشور، همه‌ى دست‌اندرکاران عرصه‌ى اقتصادى و همه‌ى مردم عزیزمان را دعوت میکنم به این که امسال را سال رونق تولید داخلى قرار بدهند. بنابراین شعار امسال، «تولید ملى، حمایت از کار و سرمایه‌ى ایرانى» است. ما باید بتوانیم از کارِ کارگر ایرانى حمایت کنیم؛ از سرمایه‌ى سرمایه‌دار ایرانى حمایت کنیم؛ و این فقط با تقویت تولید ملى امکان‌پذیر خواهد شد. سهم دولت در این کار، پشتیبانى از تولیدات داخلىِ صنعتى و کشاورزى است. سهم سرمایه‌داران و کارگران، تقویت چرخه‌ى تولید و اتقان در کار تولید است. و سهم مردم - که به نظر من از همه‌ى اینها مهمتر است - مصرف تولیدات داخلى است. ما باید عادت کنیم، براى خودمان فرهنگ کنیم، براى خودمان یک فریضه بدانیم که هر کالائى که مشابه داخلى آن وجود دارد و تولید داخلى متوجه به آن است، آن کالا را از تولید داخلى مصرف کنیم و از مصرف تولیدات خارجى بجد پرهیز کنیم؛ در همه‌ى زمینه‌ها: زمینه‌هاى مصارف روزمرّه و زمینه‌هاى عمده‌تر و مهمتر. بنابراین ما امیدوار هستیم که با این گرایش، با این جهتگیرى و رویکرد، ملت ایران در سال 91 هم بتواند بر توطئه‌ى دشمنان، بر کید و مکر بدخواهان در زمینه‌ى اقتصادى فائق بیاید.

از خداوند متعال درخواست میکنیم که ملت ایران را در این صحنه و در همه‌ى صحنه‌ها موفق و مؤید بدارد. روح امام بزرگوار را شاد و از ما راضى کند. ارواح طیبه‌ى شهیدان عزیز ما را با اولیائشان محشور فرماید.

والسّلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته‌


[ چهارشنبه 91/1/2 ] [ 10:8 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

ضرورت تنبّه در کنار مباحث علمی

اگر بنا باشد همیشه مباحث علمی را بدون اینکه در کنارش تنبّهی برای ما وجود داشته باشد مطرح کنیم فکر می‎کنم فایده‎ای نداشته باشد، لذا خوب است گاهی برای ایجاد تنبّه مسائلی را مطرح کرده و در آن تأمّل کنیم.

 

غفلت از «مرور ایّام» و «گذشت زمان»

از جمله این مسائل مسئله «مرور ایّام» است. به تعبیر همگانی انسان گاهی از «گذشت زمان» غفلت می‎کند و این غفلت موجب می‏شود انسان از خواب غفلتی که او را فرا گرفته است بیدار نشود. در این عالم اموری که موجب اعتبار و پندپذیری می‏گردد زیاد است امّا انسان از آن عبرت نمی‎گیرد! علی(علیه‎السلام) می‏فرماید: «مَا أَکْثَرَ الْعِبَرَ وَ أَقَلَّ الِاعْتِبَارَ». یکی از موضوعاتی که انسان باید از آن پند و عبرت بگیرد و متنبّه و بیدار شود مسأله «گذشت زمان» است.

هر «روز» در قیامت گواهی است بر اعمال انسان

امام صادق(علیه‎السلام) به نقل از آبای گرامشان در روایتی همه فهم، فرمودند: «مَا مِنْ یَوْمٍ یَأْتِی عَلَى ابْنِ آدَمَ إِلَّا قَالَ لَهُ ذَلِکَ الْیَوْمُ یَا ابْنَ آدَمَ أَنَا یَوْمٌ جَدِیدٌ»، هیچ روزی نیست که بر فرزند آدم وارد می‏شود مگر اینکه آن روز به او می‎گوید: من برای تو روزی نو و جدید هستم! «أَنَا یَوْمٌ جَدِیدٌ»، من نوروزم! من برای تو روز نویی هستم! «وَ أَنَا عَلَیْکَ شَهِیدٌ»، و من، یعنی زمان، نسبت به تو گواهی دهنده هستم! «فَافْعَلْ فِیَّ خَیْراً»، در من عمل خیر انجام بده، «وَ اعْمَلْ فِیَّ خَیْراً أَشْهَدْ لَکَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَإِنَّکَ لَنْ تَرَانِی بَعْدَهَا أَبَداً»،  من در روز قیامت نسبت به اعمال تو شهادت می‎دهم و تو بعد از این هیچ‏گاه مرا نخواهی دید مگر در روز قیامت.

زمان‎ها می‎گذرد و همه آن‏ها برای انسان گواه هستند. این‏طور نیست که ما فکر می‎کنیم! اعمال و کردار ما در زمان‎ محو نمی‎شود، بلکه همه آن‏ها ثبت می‏گردد. به تعبیراتی که در روایات آمده است توجّه کنید! دارد که ایّام و روزها بر انسان شهادت می‎دهند و روز جدید که می‎آید زبان حالش با انسان این است که در من، عمل خیر انجام بده؛ چراکه من در روز قیامت بر اعمال تو شهادت می‏دهم.

ما خود تشکیل‏دهنده زمان هستیم

حتّی بالاتر از آن، ما خود تشکیل دهنده زمان هستیم. این طور نیست که ایّام بگذرد و من ثابت باشم، روز برود و من ساکن بمانم. ما انسان‎ها تشکیل دهنده زمان هستیم. موجودات هستند که تشکیل دهنده زمان هستند. این نیست که روز بگذرد، ماه بگذرد، سال بگذرد، نه! بدانید این ما هستیم که می‏رویم و می‏گذریم و خواهیم گذشت.

هر روز که می‏گذرد، تو کم می‏شوی!

از حسین‌بن علی(علیهما‎السلام) منقول است که فرمودند: «یَابنَ آدَم اِنَّمَا اَنتَ ایّامٌ کُلَّمَا مَضی یَومٌ ذَهَبَ بَعضُکَ»، ای انسان! ای فرزند آدم! تو روزگار هستی، «اِنَّمَا اَنتَ ایّامٌ»، تو خودت روزگار هستی، تو ایّام و روزها هستی، هر روزی که می‎گذرد مقداری از تو کاسته می‎شود. این طور نیست که تو ثابت باشی و روزگار بگذرد، تو ساکن باشی و او گذرا باشد. هر روز که می‎گذرد مقداری از ما نیز می‎گذرد و از ما کاسته می‏شود، هر ماه و سالی که می‏گذرد یک ماه و سال نیز از ما کاسته می‏شود؛ یعنی هر روز و ماه و سالی که می‏گذرد، به همان میزان سرمایه و هستی انسان که عمر او است نیز خواهد گذشت. با گذشت روز و ماه و سال هستی ما هم می‎گذرد.

امسال هم «بخشی از هستی ما» از دست رفت!

یک سال دیگر گذشت، امّا آیا با سپری شدن این زمان من هنوز وجود دارم؟ خیر! همه هستی من وجود ندارد؛ با گذشت این سال بخشی از هستی من نیز گذشته است. لذا خوب است انسان نسبت به آنچه از او گذشت و از سرمایه و هستی‎اش کاسته شده متنبّه و متذکّر شود است. خوب است همان طور که نسبت به امور مادّی‎اش فکر می‏کند نسبت به عمر و هستی‎اش نیز فکر کند تا ببیند این سرمایه را در چه راهی مصرف کرده است.

این ایّام، وقت حساب‏رسی نسبت به عمر است!

علی(علیه‎السلام) در روایتی به نقل از نبی اکرم فرمودند که؛ «أَکْیَسُ الْکَیِّسِین» زیرک‎ترین زیرکان، «مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ»، کسی است که از خود حساب بکشد، «وَ عَمِلَ لِمَا بَعْدَ الْمَوْتِ» و کارهایش را در ارتباط با جهان دیگر انجام دهد. «فَقَالَ رَجُلٌ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِین»، وقتی علی(علیه‎السلام) این جملات را از پیغمبر نقل فرمود شخصی سوال کرد، «کَیْفَ یُحَاسِبُ نَفْسَهُ»، انسان چگونه از خود حساب بکشد؟ «قَالَ(علیه‎السلام) إِذَا أَصْبَحَ»، حضرت فرمود: هرگاه شب را به روز آورد، «ثُمَّ أَمْسَی»، و روز را به شب رساند، «رَجَعَ إِلَى نَفْسِهِ»، بازگشتی به خود داشته باشد، «وَ قَالَ یَا نَفْسِی»، و بگوید: ای فلانی! «إِنَّ هَذَا یَوْمٌ مَضَى عَلَیْکَ»، امروز روزی بود که بر تو گذشت، «لَا یَعُودُ إِلَیْکِ أَبَداً»، در حالی که هیچ‏گاه به سوی تو باز نمی‏گردد، «وَ اللَّهُ یَسْأَلُکِ عَنْهُ بِمَا أَفْنَیْتِهِ»، و خدا از تو می‏پرسد آن را در چه راهی مصرف کردی؟

در اینجا صحبت از روز نیست، حضرت دارد به زبان من و شما صحبت می‎کند، این روز و ایّام نیست که فانی شده، این بخشی از هستی ما است که گذشته و از دست رفته است. خداوند سوال می‏کند که این سرمایه را در چه راهی فانی کردی؟ «فَمَا الَّذِی عَمِلْتِ فِیهِ»، چه کاری در این روز انجام دادی؟ «أَ ذَکَرْتِ اللَّهَ أَمْ حَمِدْتِه»، آیا در این روز به یاد خدا بودی و او را حمد و ستایش کردی؟ «أَ قَضَیْتِ حَوَائِجَ مُؤْمِنٍ فِیهِ»، آیا در این روز خواسته و حاجت برادر ایمانی‎ات را با این که قدرت داشتی برآورده کردی؟ «أَ نَفَّسْتِ عَنْهُ کَرْبَهُ»، آیا از گرفتاری‎های او گره گشایی کردی؟ «أَ حَفِظْتِیهِ بِظَهْرِ الْغَیْبِ فِی أَهْلِهِ وَ وُلْدِهِ»، آیا در غیاب برادر مؤمنت اخوّت اسلامی و ایمانی را نسبت به خاندان و فرزندش رعایت کردی؟ «أَ حَفِظْتِیهِ بَعْدَ الْمَوْتِ فِی مُخَلَّفِیهِ»، آیا بعد از مرگ او از این حریم ایمانی نسبت به بازماندگانش حراست و مراقبت کردی؟  «أَ کَفَفْتِ عَنْ غِیبَةِ أَخٍ مُؤْمِنٍ»، آیا از غیبت کردن پشت سر برادر مؤمنت جلوگیری کردی؟ «أَعَنْتِ مُسْلِماً»، آیا کمک کار برادر مسلمانت بودی؟ «مَا الَّذِی صَنَعْتِ فِیهِ»، در این روز چه کار کردی؟

روش تفکّر در ایام گذشته

علی(علیه‎السلام) روش تفکّر در ایّام گذشته را بیان می‎فرماید. در روایات نسبت به هر روز چنین سفارشی وجود دارد. آیا ما هر روز یک چنین محاسبه‎ای انجام می‏دهیم؟ یا حداقل هفته‎ای یک‎بار و یا ماهی یک‎بار می‏نشینیم فکر کنیم که چه کارهایی انجام داده‏ایم. برخی از افراد برای امور مادّی‎شان دفتر روزانه و هفتگی دارند و راجع به آنچه که در آن با توجّه به فعّالیت‏های آن روز یا آن هفته ثبت شده فکر می‏کنند. برخی هم دفتر سالانه دارند و در آخر سال بیلان کار خود را ارائه می‎دهند که در این سال چه کارهایی انجام داده‏اند.

در لحظات آخر سال چه کنیم؟!

آیا سزاوار نیست که انسان هنگامی که لحظات آخر سالش فرا می‎رسد این‎طور فکر کند؟ یک سال بر ما گذشت! به عبارت دیگر بخشی از هستی ما رفت و هیچ‏گاه به ما برنخواهد گشت مگر در روز قیامت که این قطعه از هستی ما آن‏گاه به ما باز می‏گردد که نموداری از کردار گذشته‏مان در این سال را به ما نشان می‏دهد. همان طور که علی(علیه‎السلام) فرمود خوب است انسان بنشیند و در این باب فکر کند در سالی که گذشت و به اتمام رسید چه کردم؟ آیا به یاد خدا بودم؟ آیا او را ستایش کردم؟ آیا گرفتاری برادر مؤمنم را رفع کردم؟ آیا حاجتی از او برآورده کردم؟ آیا در غیابش مراقب بودم تا حیثیّتش را حفظ کنم؟ آیا در این سال به وظایف برادری و اسلامی خود نسبت به دوستانی که از دست دادم عمل کردم؟ آیا حال بستگان آنها را جویا شدم؟ ولو اینکه به حسب ظاهر از آنها دل‎جویی کنم؟

در سالی که گذشت چه کردیم؟! الآن چه کنیم؟!

علی(علیه‎السلام) بعد از آنکه چند چیز برای روش تفکّر و محاسبه نسبت به گذشته آموخت فرمود: «‎مَا الَّذِی صَنَعْتِ فِیهِ»، به خود بگو: ای فلانی! در این روزی که گذشت و به عبارت دیگر قسمتی از وجود و هستی‏ات در این عالم که از دست رفت چه کردی؟ «فَیَذْکُرُ مَا کَانَ مِنْهُ»، پس گذشته را یادآور شود، «فَإِنْ ذَکَرَ أَنَّهُ جَرَى مِنْهُ خَیْرٌ»، اگر به گذشته مراجعه کرد و دید آنچه که بر او گذشته خیر بوده است، «حَمِدَ اللَّهَ وَ کَبَّرَهُ عَلَى تَوْفِیقِهِ»، حمد خدا را به جا آورد و بگوید: «الحمد لله» و نسبت به این موفقیتی که خدا به او عنایت فرموده بگوید: «الله اکبر» و بداند این توفیق هم از خدا بوده است، «وَ إِنْ ذَکَرَ مَعْصِیَةً أَوْ تَقْصِیراً»، و اگر دید گناهی انجام داده و خطایی از او سر زده، «اسْتَغْفَرَ اللَّهَ»، از خدایش پوزش بخواهد و استغفار کند، «وَ عَزَمَ عَلَى تَرْکِ مُعَاوَدَتِهِ»،  و تصمیم بگیرد که دیگر به آن گناه بازنگردد و آن را تکرار نکند.

اگر انسان بخواهد به معنای واقعی خودش را بسازد، یکی از راه‎های بزرگ برای سازندگی انسان توجّه به اعمال گذشته خود می‏باشد. خصوصاً از فرصت‎هایی که برای انسان پیدا می‎شود برای تنبّه و تذکّر خود و اینکه از خواب غفلت بیدار شود و نسبت به آینده‎ تنظیم شود استفاده کند که یکی از این فرصت‎ها پایان سالی است گذشت. امسال تمام شد و گذشت امّا ما چه کردیم؟

هستی و سرمایه‏ای که از ما کاسته شد را در چه راهی و چگونه مصرف کردیم؟ انسان نسبت به اعمال یک ساله‏اش بیلان آخر سال عرضه کند. همان طور که علی(علیه‎السلام) می‎فرماید این موجب می‎شود تا انسان نسبت به آینده‎اش مراقب باشد. امیدوارم خداوند به ما توفیق عنایت کند تا از گذشته‎های خود نسبت به آینده‎مان عبرت بگیریم!

آیت‌ الله مجتبی تهرانی


[ چهارشنبه 91/1/2 ] [ 10:6 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

سیزده‌بدر یکی از بهترین روزهای نوروز می‌باشد. مردم پس از انجام 12‌روز برگزاری جشنهای سال نو، روز سیزدهم را در دل طبیعت می‌گذرانند.
در این روز که‌ پایان‌ دوره‌ نوروزی‌ تلقی‌ می‌ شود، مردم‌ در دشت‌ و بیابان‌ و در فضای‌ سبز بهاری‌ گرد می‌ آیند و به‌ شادی‌ می ‌پردازند. در این‌ روز پایانی‌ نیز چون‌ روزهای‌ دیگر عید، خوراکی‌ ویژه‌ همچون‌ آش‌ رشته‌ و دیگر خوراک های‌ سبزی‌ دار می ‌پزند. گندم هایی‌ را که‌ برای‌ سفره‌ هفت‌ سین‌ رویانیده‌اند با خود به‌ صحرا می‌ برند و با انداختن‌ آن‌ در جوی‌ و رود و بیرون‌ از خانه‌ نحسی‌ سیزده‌ را که‌ یا به‌ آن‌ معتقدند و یا بنا به‌ رسم‌ کهن، آن‌ را خوش ‌یمن‌ تلقی‌ نمی‌ کنند از خود و خانواده‌ دور می‌ سازند.

رسوم جشن سیزده بدر
بسیاری‌ از مردم‌ به‌ نحسی‌ عدد سیزده‌ نه ‌تنها اعتقادی‌ ندارند بلکه‌ در اساس تأثیر عددی‌ خاص‌ را در سرنوشت‌ خود مؤثر نمی‌دانند اما این‌ باور که‌ در قدیم‌ عدد سیزده‌ را خوش ‌یمن‌ تلقی‌ نمی ‌کرده‌اند شاید به‌ این‌ دلیل‌ باشد که‌ در طالع ‌نمای‌ نجومی، قدما معتقد بودند که‌ آسمان‌ دوازده‌ برج‌ دارد و هر تولدی‌ که‌ صورت‌ می ‌گیرد دارای‌ ستاره‌ای‌ در یکی‌ از دوازده‌ برج‌ است‌ و بنا براین اینکه کدام‌ ستاره‌ در کدام‌ برج‌ قرار گرفته، طالع‌ و خوی‌ فرد متولد شده‌ شکل‌ می ‌گیرد و خارج‌ از دوازده‌ برج‌ که‌ عدد سیزده‌ است ،نابجا و نحس‌ به‌ شمار می ‌آمده‌ است. در هر حال‌ اکنون‌ دیگر نحسی‌ عدد سیزده‌ مورد پذیرش‌ همگان‌ قرار ندارد و بیشتر جنبه‌ خرافی‌ دارد.
گروهی از مردم معتقدند که برای دور‌کردن نحسی این روز باید از خانه خارج شوند و سیزده بدر کنند تا نحسی روز در طبیعت به در شود. در این روز سبزه‌ها سبز شده را که چند روز اول سال نو مهمان سفره هفت سین بوده به آب روان می‌سپارند. خوراکی های باقیمانده نوروز، به مصرف می‌رسد، بساط بازیهای دسته‌جمعی پهن است.
روز سیزدهم، کمتر کسی در منزل می‌ماند. در ساعت اول روز خیابانها شلوغ و پر‌رفت و آمد است. پارکها مناظر طبیعی اطراف شهر پذیرای میلیونها زن و مردم و جوان و پیر و کودک است. خانواده‌ها با صفا و صمیمیت در کنار هم می‌نشینند و گل می‌گویند و گل می‌شنوند. مردمی که در طول سال در هیاهوی شهر پی نام و نان هستند و با هم روابطی سرد و خشک دارند در این روز تغییری در رفتارشان روی می‌‌دهد همه مهربان و شادمان هستند. گویی بهترین روز سال همین روز است. هر‌چند گروهی آن را نحس می‌شمارند اما در این روز همه چیز و همه کس رنگ شادی دارد.

سیزده بدر

سیزده‌بدر نحس است یا مبارک؟
گروهی چنین بیان می‌دارند که روز سیزده هر‌ماه در جدول سی روز ایران باستان به فرشته تیر یا تیشتر که ستاره باران است،مربوط است و بسیار روز خجسته و مبارکی است. در اعتقادات مردم ایران باستان روز سیزده بدربه هیچ وجه نحس نبوده است. در جدول مربوط به سعد و نحس روزها نیز روز سیزدهم مبارک آمده است.
مردم ایران باستان در مورد این روز معتقد بودند که جمشید شاه (بنیانگذار نوروز) روز سیزده نوروز را در صحرای سبز و خرم، خیمه و خرگاه برپا می‌کرد و بار عام می‌داد. چندین سال متوالی این کار را انجام داد که در نتیجه این مراسم در ایران زمین به صورت سنت و مراسم درآمد.
در تحلیلی دیگر این‌طور بیان می‌گردد که ایرانیان پس از دوازده روز جشن‌گرفتن و شادی‌کردن که به یاد دوازده ماه از سال است، روز سیزدهم نوروز را که فرخنده است به باغ و صحرا می‌رفتند و شادی می‌کردند و در حقیقت بدین ترتیب رسمی‌بودن دوره نوروز را به پایان می‌رسانیدند.
در تحلیل دیگری چنین بیان می‌گردد که اعتقاد به عمر 12‌هزار ساله جهان نزد زرتشتیان، تحت تأثیر نجوم بین‌النهرین است که معتقد بودند هر‌یک از دوازده اختر که خود به یکی از برج های دوازده‌گانه حاکم است، هزار سال به جهان حکومت خواهد کرد. بدین روی عمر جهان دوازده هزار سال است و در پایان دوازده هزار سال، آسمان و زمین درهم خواهد شد.
بنا براین اصل اعتقاد به دوازده هزار سال و دوازده ماه سال تأثیر معتقدات بابلی است. پس از دوازده هزار سال، آشفتگی آغازین باز می‌گردد پس جشنهای دوازده روز در فروردین آغازسال با سال دوازه ماهه و دوره دوازده هزار ساله عمر جهان مربوط است. انسان آنچه را در این دوازده روز پیش می‌آمد، سرنوشت سال خود می‌انگاشت. از پیش از نوروز انواع دانه‌ها را می‌کاشتند و هر دانه‌ ای که در طی این دوازده روزه بهتر و بیشتر رشد می‌کرد آن دانه را برای کاشت آن سال به‌کار می‌بردند و گمان داشتند اگر روزهای نوروزی به اندوه بگذرد همه سال به اندوه خواهد گذشت.
درادامه آمده است: 12‌روز فروردین نماد همه سال بود و چون پس از 12‌هزار سال عمر ، آشفتگی نخستین باری دیگر باز می‌گشت پس در پایان دوازده روز نیز یک روز نشان آشفتگی نهایی و پایان سال را بر خود داشت.


علف یا سبزه گره زدن
یکی از کارهای روز سیزده‌بدر، علف گره‌زدن است.در‌مورد سابقه این رسم می‌گویند که مربوط به فرزندان کیومرث یعنی اولین زوج یا اولین پدر و مادر (مشیه و مشیانه)است. زرتشتیان معتقدند چون این دو با هم ازدواج کردند، دو شاخه «مورد» را گره زدند و پایه ازدواج خود را بنا نهادند و از آن زمان به بعد این رسم معمول گردید.


[ پنج شنبه 90/12/25 ] [ 9:50 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]

با فرا رسیدن‌ سال‌ نو، سفره‌ مبارک‌ هفت ‌سین‌ را می ‌گسترانیم.سفره‌ای‌ از هفت‌ گونه‌ گیاه‌ و دانه‌ و خوردنی‌ دلپذیر. آب‌ و آیینه، شمع‌ و چراغ، نقل‌ و نبات‌ و گل‌ و سبزه‌ در آن‌ می ‌نهیم، کتاب‌ آسمانی‌ خود را می‌ گشاییم‌ و در لحظه‌ حلول‌ سال‌ نو در برابر سفره‌ای‌ از برکت‌ الهی‌ و به‌ امید رونق‌ و بهبود و معیشتی‌ بهتر دست‌ به‌ دعا برمی‌ داریم.


هفت شین
برخی‌ از محققان‌ معتقدند که‌ پیش‌ از اسلام، در این‌ سفره‌ هفت‌ شین می ‌گذاشته ‌اند همچون‌ شمع‌ ، شیرینی‌ ، شیر، شربت‌ ، شهد و شاهدانه و یا هفت‌ گیاه‌ چیده‌شده‌ سودمند به‌ صورت‌ هفت‌چین و یا هفت‌ سینی‌ از خوردنی های‌ مطلوب است اما قرن هاست‌ که‌ در سفره‌ عید هر ایرانی‌ هفت‌ گونه‌ خوردنی‌ و سبزه‌ که‌ حرف‌ نخست‌ آن‌ سین‌ است‌، چیده‌ می ‌شود و آن ‌چنان‌ که‌ پیداست‌ سخن‌ بر سر حرف‌ سین‌ یا چین‌ یا شین‌ نیست بلکه‌ محتوای‌ سینی ها یا ظروفی‌ که‌ خوردنی‌ در آن‌ می ‌نهند اهمیت‌ دارد و محتوای‌ ظرف ها نمادهایی‌ در سفره‌ هفت‌ سین هستند.


روایات گوناگون از هفت سین
در گذشته عدد هفت‌ خوش ‌یمن‌ ،مبارک‌ و حتی‌ مقدس‌ تلقی‌ می شده است.هفت‌سین در مراسم نوروزی به روایت‌های گوناگون به وجود آمده است، گروهی از پژوهشگران بر این باورند که درجشن نوروز، میوه‌ها ، شیرینی‌ها و خوراکی‌ها را در هفت عدد از سینی‌ها می‌چیدند و بر سفره نوروزی می‌گذاشتند و آن را هفت‌سینی می‌گفتند که بعدها در طول زمان به هفت‌سین تبدیل شده است.
گروهی دیگر چنین باور دارند که در زمان‌های پیش و به هنگام نو شدن سال بر سفره نوروزی هفت شین مانند شیر، شکر، شیرینی، شربت، ... می گذاشتند که به تدریج به هفت‌سین تبدیل شده است.
گروهی دیگر بر این گمانند که ابتدا هفت‌چین یعنی هفت نوع چیدنی از درخت،بوده است که بعدها به هفت‌سین تغییر یافته است.

هفت سین

چرا «هفت» در سفره‌ هفت ‌سین‌
عدد هفت‌ که‌ جمع‌ سه‌ و چهار است، نزد ریاضیدانان‌ به‌ سبب‌ شکل‌ هندسی‌ مثلث‌ و مربع‌ که‌ اشکال‌ همگن‌ و کامل‌ به‌ شمار می‌ آیند نمایانگر کمال‌ و به‌ شکلی‌ نمادین، به‌ مفهوم‌ کثرت‌ و تکامل‌ است. هنگامی‌ که‌ از عدد هفت، یا هفت‌ هزار و... سخن‌ گفته‌ می ‌شود معنای‌ زیاد بودن‌ مد نظر است. در میان‌ اقوام‌ هند و اروپایی‌ و همچنین‌ هند و ایرانی‌ این‌ عدد خوش‌ یمن‌ و مبارک‌ تلقی‌ شده‌ و در اساس، نقش‌ این‌ عدد در فرهنگ‌ ملت ها نقشی‌ مثبت‌ است.
واقعیت های‌ طبیعی، مشاهده‌ها و تجربه‌های‌ مردم‌ در گذر زمان، نقش‌ ادیان‌ الهی‌ و باورهای‌ دینی‌ مردم‌ در توجه‌ ویژه‌ به‌ عدد هفت‌ بسیار اساسی‌ است‌ و از همین‌ روست‌ که‌ قرن هاست‌ در آیین ها و رسم های‌ ایرانی‌ نیز این‌ عدد جایگاهی‌ ویژه‌ دارد. در چیدن‌ و آراستن‌ سفره‌ هفت‌سین‌ نیز نقش‌ این‌ عدد به خوبی‌ آشکار است.
نگاهی‌ گذرا به‌ واقعیت های‌ طبیعی، کتب‌ الهی، باورهای‌ مردم، هنر معماری، موسیقی، خط‌ و نیز ادبیات‌ ملل‌ نشان‌ می ‌دهد که‌ عدد هفت‌ تا چه‌ حد مورد توجه‌ ویژه‌ قرار دارد. در قرآن‌ کریم‌ و نیز نزد مسلمانان‌ ایرانی‌ عدد هفت‌ جدای‌ از سایر عددها مورد توجه‌ قرار دارد. در برخی‌ از آیه‌ها و سوره‌های‌ قرآن‌ از عدد هفت‌ نام‌ برده‌ شده‌ است‌ و نیز قرآن‌ را مشتمل‌ بر هفت‌ موضوع‌ دانسته‌اند. مناسک‌ حج‌ هفت‌ مرحله‌ دارد و نخستین‌ قاریان‌ نیز هفت‌ نفر بوده‌اند. در کتاب های‌ آسمانی‌ انجیل‌ و تورات، بارها و بارها این‌ عدد با تأکید تکرار شده‌ است. همچنین‌ نزد زرتشتیان‌ هفت‌ امشاسپند گرامی‌ بوده‌ و در آیین‌ مهر هفت‌ اختر معتبر بوده‌ است. پیشینیان‌ ما نیز زمین‌ و آسمان‌ را دارای‌ هفت‌ طبقه‌ دانسته‌اند و به‌ زمین‌ هفت ‌اقلیم‌ می ‌گفته‌اند که‌ دارای‌ هفت‌ دریا بوده‌ است.

خلق‌ جهان‌ را در شش‌ مرحله‌ یا گاهنبار گفته‌ اند و در روز هفتم‌ که‌ پایان‌ خلق‌ جهان‌ است‌ به‌ نیایش‌ و جشن‌ و سرور می پرداخته ‌اند؛ این‌ آیین‌ هنوز مشاهده‌ می‌شود و ادامه‌ دارد. حرکت‌ و تغییر شکل‌ ماه‌ در چهار هفته، وجود خوشه‌ ستارگان‌ یا خواهران‌ هفتگانه‌ و همچنین‌ تکامل‌ جنین‌ در هفت ‌ماهگی، رویش‌ دندان‌ کودک‌ در هفت‌ ماهگی، تغییر تکاملی‌ نطفه‌ به‌ جوجه‌ پس‌ از سه‌ هفته‌ و... از مواردی‌ است‌ که‌ در طبیعت‌ مورد مشاهده‌ و توجه‌ قرار گرفته ‌اند.
باورهای‌ ملت ها نیز نمایانگر توجه‌ به‌ عدد هفت‌ و نقش‌ آن‌ است. در قدیم‌ مصریان‌ به‌ هفت‌ رکن‌ قدرت‌ معتقد بودند، کلدانی‌ها هفت‌ طبقه‌ کمال‌ و بابلیان‌ هفت‌ طبقه‌ آسمان‌ را باور داشتند، یونانیان‌ به‌ هفت‌ خدا معتقد بودند، هندوان‌ خدایان‌ هفتگانه‌ «آدی‌تیا» را می ‌پرستیدند و رومیان‌ جشن‌ بزرگ‌ هفت‌ مادر یا «سپتی ‌ماترا» را برگزار می ‌کردند.

بسیاری‌ از ملت های‌ دیگر نیز متوجه‌ این‌ عدد بوده‌اند. همچنین‌ از عجایب‌ هفتگانه‌ جهان‌ نام‌ برده‌ شده‌ است. در موسیقی‌ سنتی‌ ایرانی‌ هفت‌ دستگاه و در خط‌ هفت‌ شیوه‌ نگارش‌ تعیین‌ کرده‌اند. در هنر و ادبیات‌ نیز توجه‌ هنرمندان‌ و نویسندگان‌ به‌ عدد هفت‌ آشکار است.
در اساس‌ بین‌ اقوام‌ هند و اروپایی و نیز ایرانیان‌ و هندوان، عدد هفت‌ خوش ‌یمن‌ و مبارک‌ تلقی‌ شده‌ است و از همین‌ روست‌ که‌ در فرهنگ‌ ایرانی‌ ما که‌ بنیانش‌ بر باورهای‌ دینی‌ استوار است‌ در سفره‌ عید که‌ سفره‌ای‌ دلپذیر و خوش ‌یمن‌ و سرشار از امید به‌ بهبودی‌ و رونق‌ بیشتر است، هفت‌ سین‌ چیده‌ می ‌شود به‌ این‌ امید که‌ سال‌ نو پر برکت‌ و مبارک‌ باشد.


[ پنج شنبه 90/12/25 ] [ 9:49 عصر ] [ مهران گلی ] [ دلگویه های شما () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

<

شهدا شرمنده ایم شهرستان بجنورد

کانون منجی

هئیت حسین جان

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 245
بازدید دیروز: 303
کل بازدیدها: 3109096
Flag Counter